کانون ایرانیان

۱۳۸۸ دی ۲, چهارشنبه

حکومت نظامی در محل سکوت سهراب اعرابی (آپادانا)

به دنبال حمله نیروهای امنیتی به ساختمان محل سکونت سهراب اعرابی که سه روز بعد از انتخابات ریاست جمهوری و در جریان تظاهرات اعتراض آمیز کشته شد، و در حالی که دو تن از همسایگان که از دوستان و همکلاسی های سهراب بودند دستگیر شده اند، شب گذشته در این شهرک صدای اللله اکبر و مرگ بر دیکتاتور به آسمان بلند بود و گروه کثیری ماموران و اعضای بسیج در گشت بودند و صدای گلوله شنیده می شد.

یکی از ساکنان شهرک اپادانا شب گذشته به روز گفت از روز یکشنبه که صدای فریاد و شیون پروین خانم فهیمی بار دیگر در شهرک پیچید فضای بلوک ها متشنج است چنان که دوشنبه شب به بهانه عزاداری آیت الله منتظری اجتماع بزرگی در مقابل در ورودی برپا شد که در آن شعارهای علیه رهبر جمهوری اسلامی و احمدی نژاد داده شد و با ورود ماموران و هشت دستگاه نفربر به شهرک  دو سه نفر از جوانان دستگیر شدند که هنوز خبری از آن ها نیست و دو شب در شهرک حکومت نظامی بود.

ماجرای از بعد از ظهر روز دوشنبه شروع شد که بنا به گزارش گویانیوز چند تن مامور امنیتی که کارکنان شهرک کارت آن ها را دیده بودند به بلوک محل اقامت سهراب اعرابی حمله کردند و تمام پوسترها و عکس هائی را که در راهرو ها چسبانده شده بود کندند و در طبقه با خشونت وارد آپارتمانی شدند که پوستر سهراب را در بالکن رو به بیرون نصب کرده بودند. ماموران تا حدود یک ساعت در بلوک بودند و تمام عکس های سهراب را از پنجره ها و دیوار راهروها کندند

بنا به گفته یکی از ساکنان شهرک آپادانا که با روز سخن می گفت در زمان حمله ماموران خانم فهیمی مادر سهراب در خانه نبود اما پیش از این که ماموران کار را تمام کنند این مادر داعدیده رسید و از ماموران پرسید چرا وارد بلوک شده اید و وقتی آن ها گفتند که راهرو فضای عمومی است و نباید عکسی بر آن باشد خانم اعرابی با فریاد و شیون و در حالی که می گفت بچه ام را کشته اید چرا راحتم نمی گذارید یک عده دوستانش هستند و دلشان خواسته از دوستشان یاد کنند. او پشت هم تکرار می کرد بابا نمی خوانندتان مردم از جانشان چه می خواهید . در این زمان همسایگان هم وارد شده و به ماموران اعتراض می کردند که چرا وارد حریم خصوصی ما شده اید .

به گفته شاهدان عینی افراد حمله‌کننده اعلام کردند که از سوی پليس امنيتی آمده‌اند و دستور دارند که عکس ها را از دیوار ها بکنند و اگر شکایتی هستند به نیروی انتظامی محل مراجعه کنید و با پا در میانی مدیران ساختمان رفتند. اما هنوز ساعتی نگذشته بود که باز عکس ها و پوسترها همه جا نصب شد.

صبح سه شنبه چند مامور با یک برگه احضار به در خانم خانم فهیمی مراجعه کردند که باید به دادسرا بروید و این بار مادر داغدیده فریاد می کشید شما پسر من را کشتيد؛ چندين روز مرا از اين زندان به آن زندان و از اين اداره به آن اداره کشانديد؛ تا چند روز تلفن همراه سهراب پيش شما بود اما مرا «احضار» نکرديد، حالا اظهارم می‌کنيد.
به دنبال تکرار تشنج ها یکی از سرهنگان نیروی انتظامی ساکن شهرک قول داده در صورتی که شعارهای ضد حکومتی داده نشود وی ترتیبی بدهد که جوانان دستگیر شده آزاد شوند و ماموران گشت شهرک را ترک کنند.

 خانم پروین فهیمی، مادر سهراب که خود از فعالان صلح و عضو گروه مادران صلح است
وی از روز 25 خرداد که سهراب به خانه بر نگشت همه جا را سر زد و به گفته خودش بارها علاوه بر بیمارستان ها و کلانتری ها و بهشت زهرا و دادگاه انقلاب بار ها به در زندان اوین رفت و بار ها شنید که نام سهراب در فهرست زندانیان نیست . نه در فهرست اسامی اعلام شده در زندان اوین و نه در فهرست نصب شده بر دیوار دادگاه انقلاب نبود.

بعد از یک هفته در دادگاه انقلاب یکی از کارمندان دفتر قاضی در مقابل اصرار مادر رنجدیده به او گفت خیالت راحت باشد بچه‌ات سالم است. یکی دیگر از افراد حاضر در دادگاه نیز مشخصات سهراب را گرفت و بعد از چند دقیقه برگشت و گفت «بچه شما امروز بازجویی دارد"
اما این تلاش ها به نتیجه ای نمی رسد تا روز بیستم تیتر که بیست و پنج روز از ناپدیدشدنسهراب می گذشت  مراجعه مکرر مادر به اداره تشخیص هویت نتیجه می دهد آلبوم کشته شدگان را مقابلش می نهند و در آن جا جسد فرزند خود را می بیند که زیرش نوشته شده روز 25 کشته شد.

خانم فهیمی از آن زمان بارها توسط ماموران امنیتی تهدید شده است

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر