کانون ایرانیان

۱۳۸۸ دی ۲۷, یکشنبه

طنز: وقتی فقط منشی مجرد استخدام می شود....!

خواهر شما در آگهی های روزنامه به دنبال کار می گردد که ناگهان در یکی از آنها شماره ی شرکت شما را می بیند.

با عجله با همسرتان تماس می گیرد تا موضوع را به او بگوید.

همسر شما دوست دوران دانشگاه خواهرتان است و خواهرتان نمی تواند تحمل کند که شوهر دوستش در آگهی قید کرده باشد " به یک منشی مجرد " نیاز مندیم اما همسر شما به سادگی از کنار این موضوع می گذرد و نگرانی خواهر شوهر خود را نادیده می گیرد.

او که نمی تواند این موضوع را درک کند بلافاصله با شما تماس می گیرد و با عصبانیت می گوید: اگر منشی می خوای چرا من رو استخدام نمی کی؟ و وقتی با جواب منفی شما مواجه می شود با صدایی بلند می پرسد که حالا چرا حتما باید منشی تو مجرد باشه؟

افرادی که برای عقد قراردادی در دفتر شما بودند صدای زنی که پشت گوشی فریاد می زند را می شنوند. آنها به گمان اینکه آن فرد همسر شماست و با این تفکر که وقتی کسی نمی تواند در خانه مدیریت کند چطور ممکن است پروژه ای به این وسعت را سرپرستی کند؟ بدون امضاء قرار داد آنجا را ترک می کنند.

همان شب شما با عصبانیت به منزل مادرتان که همه ی اقوام در آنجا جمع اند می روید تا تکلیف خود را با خواهرتان روشن کنید.

وقتی وارد خانه می شوید متوجه می شوید که همه ی میهمانان با شما رفتاری سرد دارند و خواهرتان جریان آگهی امروز شما را به همه گفته است.از طرفی برای همگان سوال است که چرا در برابر این موضوع به این حساسی همسرتان هیچ موضعی نمی گیرد!

شما ناچار می شوید که موضوع را برای آنها توضیع دهید:

مامان یادته من از همون اول دوست نداشتم زنم سر کار بره؟

- آره ولی اون بالاخره کار خودشو کرد و برای لج بازی هم که شده چند ماه رفت سر کار!

- نه اون دو ماه یه تصمیم مشترک بود برای خارج شدن زندگیمون از بحران مالی!

- یعنی با همون دو ماه حقوق زنت وضع مالیتون خوب شد؟

- نه. ما اون موقع هشت ماه حقوق و حتی عیدی هم گرفتیم.

آخه طبق ماده 76 بانوان باردار برای هر بار وضع حمل تاسه فرزند تا 6 ماه مرخصی با استفاده از حقوق و فوق العاده های مربوط بهره مند می شن، تازه مدت استفاده از مرخصي استعلاجي و زايمان براي بانوان مشمول قانون خدمت نيمه وقت مانند همكاران رسمي شاغل تمام وقته و هیچ ربطی هم به سابقه نداره. یادتون میاد که بعد از زایمان دیگه سر کار نرفت.

حالا برای اینکه کلک اون موقع خودم رو کسی به خودم نزنه می خوام یه منشی مجرد استخدام کنم.
بعد از این جمله است که شوهر خواهر بزرگتر شما از جایش بلند می شود و شما تازه به یاد می آورید که اون زمان همسر شما در شرکت او مشغول شده بود!

محمدرسول عاصمی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر