به نظر نميرسد كه ايرانيان بر سنتهاي مصري در زمينهي آثار هنري، معماري و پيكرسازي، در طول دو بار تسلط هخامنشيان بر مصر (402-525 پ.م. و 332-343 پ.م.)، يا حضور زودگذر ساسانيان متأخر در آن سرزمين (629-619 م.) تأثير ماندگاري داشته باشند. اما به طور كلي، به نظر ميآيد كه اثرگذاري مصر بر فرهنگ ايران در بيشتر همان موارد، صدق ميكند.
برپايهي گزارش بنانبشتهي داريوش يكم در شوش، بيگمان معماران و كارگران مصري در ساخت كاخ داريوش بزرگ در تخت جمشيد مشاركت داشتند و بر روي طلاهاي آورده شده از بلخ و سارد كار ميكردند (DSf 35-36, 49-51). تنديس بدون سر مشهور داريوش بزرگ را، يافته شده در شوش - كه سبك آن آشكارا مصري است - به هر حال نميتوان يك پيكرهي «پارسي» انگاشت. چنين اثري بيشتر، محصول شيوهي كار مِصريانهاي است كه به پارس راه يافته بود. عبارات پارسي باستان نوشته شده بر پايهي اين تنديس، ترديدي باقي نميگذارد كه دستور ساخت آن را داريوش در زمان حضور در مصر (به هنرمندان مصري) صادر نموده بود. در آثاري همچون برجستهنگاريهاي "آپادانا" در تخت جمشيد، اندازهي بزرگ نگارهي شاهنشاه و شكل شكوفههاي گلي كه پادشاه و وليعهد به دست گرفتهاند، متأثر از سنتهاي مصري هستند. وجود شواهد و نمونههاي اندك از آثار فلزي در اين محل، از آن روست كه فنآوري فلزكاري ظريف در امپراتوري هخامنشي، بيشتر از آن ِ چند مركز مهم در مصر است.
سرانجام، بسيار محتمل است كه تقويم اوستايي متأخر - كه شايد در 27 مارس 503 پ.م. معمول گرديده است - بر تقويم بسيار كهن مصر، كه از آغاز هزارهي سوم مورد استفاده بود، بنيان يافته باشد. هر دو سامانهي گاهشماري بر سال 365 روزهي بخش شده به دوازده ماه سي روزه، به علاوهي پنج روز اضافي در پايان سال، داير بودند. جز اين، نخستين ماه تقويم اوستايي متأخر (فروردين) همواره با چهارمين ماه تقويم مصري (Khoyak) منطبق و مصادف بود. بدين سان، به نظر ميرسد كه پيوند نزديك و ثابتي ميان دو سامانهي تقويمي ايران و مصر برقرار بود.
در اواخر عصر پيش از اسلام ايران، آثار و نشانههاي آشكاري را از تأثيرگذاري مصر بر فرهنگ ايران نميتوان يافت. به جز باور به دوراني 1468 ساله در آخرالزمان، كه در طول آن جهان خواهد سوخت؛ چنان كه "ماني" در كتاب «شاپورگان» (Shabuhragan) خويش بازگفته است (M 470a). چنين تصور گرديده كه اين رقم ويژهي سالها، در حقيقت، تعبير مانوي چرخهي 1461 سالهي اصطلاحاً يك سال خورشيدي مصر است كه عدد هفت، با وام گيري از دين يهود، به آن افزوده شده بود. *
* Philip Huyse, "Egypt II. Egyptian influence on Persia the pre-islamic period": Encyclopaedia Iranica, vol. VIII/3, 1998
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر