کانون ایرانیان

۱۳۸۹ اردیبهشت ۳۰, پنجشنبه

سالروز شاه شدن «پوراندخت»، به روايت رويدادنگاران کليساي قسطنطنيه

رويدادنگاران كليسايي قسطنطنيه 21 مه سال 630 ميلادي را روزي نوشته اند که درجريان زوال حكومت ساسانيان، پوراندخت دختر خسرو پرويز، شاه ايران شد. حال آنکه ساير مورخان نوشته اند که پوراندخت در سال 630 و چند هفته پس از قتل سپهبد شهربراز بر تخت شاهي ايران تکيه زده بود. شهربراز نهم ژوئن سال 630 ميلادي در تيسفون به قتل رسيده بود. دوران سلطنت پوراندخت بيش از 16 ماه طول نكشيد.

پس از بركناري خسرو پرويز، ظرف چند سال ده پادشاه بر ايران حكومت كردند كه ششمين آنان، آذرميدخت دختر ديگر خسرو پرويز بود. با قتل يزدگرد سوم دهمين شاه اين دوران بحراني، حكومت دودمان ساساني و همچنين عمر امپراتوري ايران باستان که در معرض حملات نظامي اعراب مسلمان قرار گرفته بود به پايان رسيد. بحراني كه به پايان امپراتوري ايران در سده هفتم ميلادي انجاميد، نتيجه نابخردي هاي خسرو پرويز بود كه ژنرالها، سياستمداران و مردان فكر ايران را كشت، فراري داد و يا رنجانيد و خانه نشين ساخت و دست به يك رشته جنگها و كشورگشايي هاي غير ضروري و بي حاصل زد، و با اين كار ارتش را فرسوده و خزانه را تهي كرد و با اشتباهات داخلي باعث زورگويي هرچه بيشتر ارباب به كشاورز شد و فاصله طبقاتي افزايش يافت و بر نارضايي هاي مردم افزود.
پوراندخت كه بانويي لايق و با تدبير بود، با اين كه ديگر خيلي دير شده بود سياست خارجي و داخلي تازه اي در پيش گرفته بود تا امپراتوري ايران را نجات دهد. وي در دسامبر سال 631 ميلادي با دولت روم شرقي قرارداد صلح امضاء كرد تا فرصت يابد دست به اصلاحات داخلي بزند. پوراندخت مي دانست كه ايرانيان از جامعه طبقاتي كه به آنان تحميل شده بود شديدا ناراضي هستند، قضات از عدالت و انصاف دور شده اند و سران ايالات براي خود اختيارات تازه اي خلق كرده و حتي سكه ضرب كرده اند. براي حل اين مسائل بود كه پوراندخت با روم (بيزانس) قرارداد صلح امضاء كرد و دستور رعايت عدالت، بخشودن ماليات عقب افتاده، لغو برتري هاي طبقاتي و اختيارات اضافي فرمانداران را داده و سكه ملي واحد ضرب كرده بود. پوراندخت حمله اعراب مسلمان از عربستان را به قلمرو ايران پيش بيني كرده و به فرماندهان ارتش اندرز داده بود كه اختلافات خود و جنگ قدرت را كنار بگذارند و آماده مقابله باشند. مسلمانان تا آن زمان بر سراسر جزيرة العرب مسلط شده بودند. با وجود تصميمات اصلاحي متعدد، حكومت پوراندخت هم، مانند ساير جانشينان خسرو پرويز دولتي مستعجل بود و اختلافات داخلي و نزاع بر سر قدرت در تيسفون ادامه يافت و ....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر