Carduchi كردوخي (شكل لاتينيِ Kardoukhoi يوناني)، نام مردماني جنگجو است كه در دوران باستان در منطقهي كوهستاني واقع در امتداد دجلهي بالا و نزديك مرزهاي آشور و ماد، در غرب كردستان كنوني ساكن بودند.
از كردوخيها براي نخستين بار در اوايل سدهي چهارم پ.م. گزنفون ياد كرده است و آنان را مردمي زينده در روستاها و شاغل به كشاورزي، تاك پروري، صنايع دستي و دام پروري توصيف كرده است (آنابازيس 3/5/15، 17؛ 4/1/25-3؛ 4/2/28-3؛ 4/3/1؛ 5/5/17). احتمالاً كردوخيها را كورش بزرگ (29-558 پ.م.) مطيع و فرمانبردار ساخته بود، اما آنان مكرراً عليه هخامنشيان شوريدند، و گويا از پايان سدهي پنجم پ.م.، از زمان اردشير دوم (فر. 359-405 پ.م.)، ديگر تحت استيلاي پارسي نبودند. آنان حتا سپاه بزرگي را كه برضدشان فرستاده شده بود شكست دادند، و البته گاه با استانداران پارسي پيماننامههايي را نيز ميبستند (گزنفون، آنابازيس 3/5/16). در 401 پ.م. ده هزار سرباز مزدور يوناني كورش كوچك، تنها راه بازگشت خود را منطقهي كردوخي يافتند.
در دوران روميان، ديودوروس سيكولوس (سدهي يكم پ.م.) بلنديهاي شمالي زاگرس را كوههاي كردوخي خوانده است، اما استرابو قبايلي را كه در اين منطقه ميزيستند Gordyaen ها ميخواند (جغرافيا 16/1/24؛ نيز نك. پليني، تاريخ طبيعي 6/44). بارها استدلال شده است كه كردوخيها نياكان كردها بودهاند، اما Kurtioi كورتيويي (به يوناني) يا Cyrtii كيرتي (به لاتيني)، كه پوليبيوس، ليوي، و استرابو از آنان ياد كردهاند، نامزدهايي محتملتري براي اين انطباقاند. (محمد داندامايف)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
+ نيمهي نخست دي ماه، همزمان بود با سومين سالگرد تأسيس وبلاگ «فرهنگ ايران باستان». در آغاز، هدف از برپايي اين تارنما برداشتن گامهايي در جهت شناساندن فرهنگ و تاريخ شكوهمند ايران به دور از پيشداوريهاي احساسي و جانبدارانه، و تنها بر مبناي روشهاي سندجويانه و نقدگرايانه، و ايجاد مرجعي قابل اعتماد براي كسب آگاهي در مورد تاريخ و فرهنگ ايران، به ويژه شخصيتها و رخدادهايي كه در طي گذر تاريخ كمرنگ و ناشناخته شدهاند، بوده است. چنين تلاش بيسابقهاي، البته در مقاطعي، موجب بروز واكنش منفي خوانندگاني شد كه همچنان به شيوههاي سنتي و شرقي پژوهش در عرصهي تاريخ و فرهنگ خوگر و دل بسته بودند. بعدها، با گسترش تبليغات و فعاليتهاي جريانات تجزيهطلب و بيگانهپرست در عرصهي اينترنت، مبارزه و مقابله با مبلغان گفتمانهاي پوچ و شوم تجزيهطلبي، به يكي از آرمانهاي اساسي اين وبلاگ مبدل شد و آن گاه موج فراگيري را برانگيخت كه موجب جلب توجه ميهندوستان به ابعاد فاجعه و لزوم مقابلهي گروهي با آن شد. آشكار است كه كسب هر نوع موفقيت در اين راه، جز با پشتيباني و ياري همراهان فرهيخته و آزاده اين وبلاگ، ممكن و مقدور نبوده است.
هرچند در طول سه سال گذشته دشواريها و گرفتاريهاي بسياري در فراروي گردانندهي اين تارنما پديد آمده است، اما وي با اعتقاد به مسؤوليتهاي فرهنگي خويش و با وفاداري كامل به آرمانهاي ملي و ميهني خود، به طور منضبط و مستمر، به كوششهاي خود در جهت شناساندن و نماياندن شكوه و عظمت ايران و مبارزه با دشمنان آن، ادامه داده و خواهد داد.
اما واپسين سخن، سپاسگزاري و قدرداني دوباره از ياران وفادار و آگاه اين تارنما، و گله گزاري از دوستاني است كه بياعتنا به حقوق نويسندهي اين تارنما و قانون پذيرفتهي كپي رايت، مقالات آن را بدون ذكر نام نويسنده و نشاني آن، در سايتهاي ديگر نقل و كپي كردند و اين چنين، بياعتباري حقوق ديگران را در نزد خويش، و دورماندگي و بيبهرگيشان را از اخلاق مدني به نمايش گذاشتند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر