کانون ایرانیان

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۷, دوشنبه

گذری بر تاریخچه خط و زبان در ايران زمين

تاريخ خط و زبان ايران به دو دوره متمايز پيش از اسلام و بعد از اسلام تقسيم مي شود.ملاك اين تقسيم ، تنها تسلط اعراب و انقراض سلسله ساساني نيست زيرا اتفاقات و حوادث سياسي تنها عامل تمايز خط و زبان نمي تواند باشد بلكه علت اين تقسيم ، آن است اين دو دوره از هر جهت با هم تفاوت دارند و با آنكه ايرانيان بسياري از سنن و خصوصيات كهن ملي خود را بعد از تسلط اعراب تازي حفظ كردند ولي به علت تغيير مذهب و تحول اوضاع سياسي و اجتماعي ادبيات خط و تا حدودي زبان بعد از اسلام با پيش از آن تفاوت كلي را حاصل نمود .
در اين مقاله به زبان و خط بعد از اسلام پرداخته نخواهد شد و هدف اصلي شناساندن زبان ، خط و ادبيات از هخامنشی تا پایان ساسانی است . با توجه به تارخچه خط در ایران باستان که طبق کتیبه ای که در جنوب ایران کشف شده است مبدا آن به حدود پنج تا هفت هزار سال پیش می رسد ..
كوروش موسس سلسله هخامنشيان ، مركز حكومت خويش را در پاسارگاد قرار داد
داريوش بزرگ بزرگترين شاهنشاه هخامنشي ، دولت هخامنشي را از مقتدرترين دولت هاي روي زمين كرد .
فرهنگ و تمدن درخشان ايران از روزگار هخامنشي آغاز مي شود كه سند هاي موجود و آثار باقيمانده ، قدرت و عظمت هخامنشيان و نياكان ما را مسلم مي دارد .
پارسي باستان

زبان ايرانيان در زمان هخامنشيان پارسي باستان ناميده مي شود كه ريشه زبان فارسي كنوني است .
كتيبه هاي شاهان هخامنشي و لوح هاي زرين و سيمين كه از آن روزگار باقيمانده به اين زبان نوشته شده است . مجموع واژه هاي اصلي كتبيبه ها از چهارصد كلمه تجاوز نمي كند و مطالب آن عبارت
است از نام و شرح خاندان شاهان –تفصيل فتوحات – ستايش يزدان – نكوهش دروغ و ناپاكي – سفارش به راستي و نيكو كاري.
مجموع كتيبه هاي هخامنشي بالغ بر چهل كتيبه است و مهمترين آنها در تخت جمشيد ، همدان ، شوش ،نقش رستم ، بيستون ،الوند ، وان است كه كتيبه بيستون از همه مفصل تر و مشتمل بر 420 سطر و هيجده هزار و نهصد كلمه مي باشد كه داريوش در اين كتيبه چگونگي فرونشاندن شورش هاي داخلي و غلبه و تسلط به كشورهاي خارجي و حدود متصرفات خود را شرح مي دهد و در پايان مجد و بزرگواري كشور ايران را آرزو مي كند .
خط ميخي
كتيبه هاي هخامنشي به خط ميخي است تين خط از چپ به راست نوشته مي شد و داراي 36 حرف بود و در كنده كاري و نوشتن روي سنگ و اجسام سخت به كار مي رفت .
اولين خط ميخي كه به دست آمده از زمان آريار منه و آخرين آن از روزگار پادشاهي اردشير سوم است و به سبب دشواري نگارش ، خط ميخي از دوران اشكانيان رو به زوال نهاد و به تدريج منسوخ گرديد .
در خط ميخي و كتيبه هاي پنج كلمه به صورت پندار نگاري باقي مانده است پندار نگاري : بعد از مرحله تصوير نگاري در تاريخچه خط را گويند كه تصوير كم كم ساده شد و به صورت علامت و نشانه در آمد و براي اسامي معني نيز علائمي ايجاد گرديد.علائم رياضي كه به صورت خط بين المللي در آمده از نمونه هاي پندارنگاري است .
گذشته از سنگ نبشته ها ، سكه هاي هخامنشي و خطوط روي بعضي ظروف و سنگ ترازو ها و نگين هاي باقي مانده از آن عهد ، همه به خط ميخي و زبان پارسي باستان مي باشد .

زبان اوستايي
قديمي ترين اثر از آثار آريايي اوستاست . زبان اوستايي با سانسكريت ،زبان ادبي و كهن هنديان شباهت تام دارد و معلوم مي شود كه ايرانيان و هنديان در روزگاري با هم زندگاني كرده و زبان مشتركي داشته اند كه ريشه زبان اوستايي و سانسكريت بوده است .
اوستا داراي دو لهجه است قسمتي از خود زردشت كه خيلي قديمي است و بقيه جديدتر مي باشند.
خط اوستايي
خط اوستايي بااحتمال زياد در زمان ساسانيان تنظيم شده است در ضمن تدوين اوستا و كتابت آن متوجه شدند كه خط پهلوي براي نوشتن تلفظ صحيح اوستا ، رسا نيست .
اين خط كه از راست به چپ نوشته مي شود كاملترين خطوط موجود عالم است . زيرا در الفباي اوستايي اولا اعراب جزء حروف است ثانيا براي تمام صداها ، حروف و علامت خاص وجود دارد .
دوره اشكانيان
زبان پهلوي اشكاني
پس از استقرار اشكانيان ، زبان پهلوي يا زبان مردم خراسان زبان رسمي و درباري ايران شد و تا تسلط اعراب تازي زبان مردم شمال و مشرق ايران بود .
اخيرا سندي به زبان پهلوي اشكاني در اورمان كردستان كشف شده و آن عبارت از دو قباله زمين است كه در 120 سال پيش از ميلاد مسيح آن را به خط پهلوي اشكاني روي پوست آهو نوشته اند .
خط پهلوي اشكاني
خط پهلوي اشكاني كه با حروف جدا از هم و منقطع و از راست به چپ نوشته مي شد از خط آرامي اقتباس شده بود.
. خط پهلوي داراي 25 حرف است و عيب بزرگ و اشكال اينست كه يك حرف گاهي چند صداي مختلف مي دهد .
دوره ساسانيان
اردشير بابكان ، اردوان آخرين پادشاه اشكاني را شكست داد و آن سلسله را منقرض كرد و سلسله ساساني را تاسيس نمود و پايتخت را از شمال به جنوب آورد . مذهب مقدس زردشتي را كه از روزگار تسلط اسكندر به تدريج از رونق افتاده بود آيين رسمي ايرانيان كرد و آتشكده هاي خاموش را روشن ساخت و با احياي امور مذهبي و تنظيم كارهاي كشوري همت گماشت . جانشينان اردشير ، در آباداني كشور و بسط علم و فرهنگ و ترويج آداب و رسوم ملي ، كوشش بسيار نمودند .
زبان پهلوي ساساني
زبان پهلوي ساساني كه به پهلوي جنوبي معروف است با پهلوي اشكاني تفاوت مختصري دارد .
با ملاحظه بعضي كلمات كه هنوز در زبان پارسي به كار مي رود. مي توان به اختلاف ميان دو لهجه اشكاني و ساساني پي برد . مثلا (( گرسنه ، گسنه )) كه به زبان پهلوي اشكاني است در زبان پهلوي ساساني گشنه )) است. همچنين ((فرستك)) در پهلوي اشكاني، (( فرشتك )) در پهلوي ساساني و فرشته در زبان پارسي كنوني است .
از زبان پهلوي ساساني آثار متعددي باقي مانده است كه قسمت عمده آن كتب ديني ، اخلاقي ، ادبي ، داستان است .
در روزگار ساسانيان اوستا جمع آوري شد
خط پهلوي ساساني از روي خط پهلوي اشكاني تنظيم شه كه در كتيبه ها ، حروف آن مانند پهلوي اشكاني از هم جدا نوشته مي شد و در نامه ها و تحرير، با هم تركيب مي يافت . تعداد الفباي پهلوي را از 18 تا 25 حرف نوشته اند و علت اين امر آن است كه در خط پهلوي يك حرف چند صداي مختلف خط پهلوي در دوره ساسانيان معمول بوده و تا حدود يك قرن بعد از اسلام در ايران زمين رواج داشته است و تا زمان حجاج بن يوسف ثقفي دفاترديواني به خط پهلوي نوشته ميشد و بعد از آن كه خط عربي جانشين آن گرديد تا مدتي بين جمعي از
ايرانيان خصوصا موبدان اين خط براي نامه نگاري و نوشته هاي ديني به كار مي رفت
كتيبه هايي از دوره ساسانيان كشف شده كه مهمترين آن ها عبارتست از :
1- كتيبه نقش رستم نزديك تخت جمشيد از اردشير بابكان به سه زبان پهلوي اشكاني و ساساني و يوناني
2- كتيبه حاجي آباد در سه فرسخي تخت جمشيد ار شاپور اول ساساني كه به پهلوي ساساني و اشكاني نوشته شده

گرد آورنده:گروه امور اداری با همکاری سرکار خانم کشاورز
پايگاه تاريخ و فرنگ ايران
گذری بر تاریخچه خط در ايران زمين
تاريخ خط و زبان ايران به دو دوره متمايز پيش از اسلام و بعد از اسلام تقسيم مي شود.ملاك اين تقسيم ، تنها تسلط اعراب و انقراض سلسله ساساني نيست زيرا اتفاقات و حوادث سياسي تنها عامل تمايز خط و زبان نمي تواند باشد بلكه علت اين تقسيم ، آن است اين دو دوره از هر جهت با هم تفاوت دارند و با آنكه ايرانيان بسياري از سنن و خصوصيات كهن ملي خود را بعد از تسلط اعراب تازي حفظ كردند ولي به علت تغيير مذهب و تحول اوضاع سياسي و اجتماعي ادبيات خط و تا حدودي زبان بعد از اسلام با پيش از آن تفاوت كلي را حاصل نمود .
در اين مقاله به زبان و خط بعد از اسلام پرداخته نخواهد شد و هدف اصلي شناساندن زبان ، خط و ادبيات از هخامنشی تا پایان ساسانی
است . با توجه به تارخچه خط در ایران باستان که طبق کتیبه ای که در جنوب ایران کشف شده است مبدا آن به حدود پنج تا هفت هزار سال پیش می رسد ..
كوروش موسس سلسله هخامنشيان ، مركز حكومت خويش را در پاسارگاد قرار داد
داريوش بزرگ بزرگترين شاهنشاه هخامنشي ، دولت هخامنشي را از مقتدرترين دولت هاي روي زمين كرد .
فرهنگ و تمدن درخشان ايران از روزگار هخامنشي آغاز مي شود كه سند هاي موجود و آثار باقيمانده ، قدرت و عظمت هخامنشيان و نياكان ما را مسلم مي دارد .
پارسي باستان
زبان ايرانيان در زمان هخامنشيان پارسي باستان ناميده مي شود كه ريشه زبان فارسي كنوني است .
كتيبه هاي شاهان هخامنشي و لوح هاي زرين و سيمين كه از آن روزگار باقيمانده به اين زبان نوشته شده است . مجموع واژه هاي اصلي كتبيبه ها از چهارصد كلمه تجاوز نمي كند و مطالب آن عبارت
است از نام و شرح خاندان شاهان –تفصيل فتوحات – ستايش يزدان – نكوهش دروغ و ناپاكي – سفارش به راستي و نيكو كاري.
مجموع كتيبه هاي هخامنشي بالغ بر چهل كتيبه است و مهمترين آنها در تخت جمشيد ، همدان ، شوش ،نقش رستم ، بيستون ،الوند ، وان است كه كتيبه بيستون از همه مفصل تر و مشتمل بر 420 سطر و هيجده هزار و نهصد كلمه مي باشد كه داريوش در اين كتيبه چگونگي فرونشاندن شورش هاي داخلي و غلبه و تسلط به كشورهاي خارجي و حدود متصرفات خود را شرح مي دهد و در پايان مجد و بزرگواري كشور ايران را آرزو مي كند .
خط ميخي
كتيبه هاي هخامنشي به خط ميخي است تين خط از چپ به راست نوشته مي شد و داراي 36 حرف بود و در كنده كاري و نوشتن روي سنگ و اجسام سخت به كار مي رفت .
اولين خط ميخي كه به دست آمده از زمان آريار منه و آخرين آن از روزگار پادشاهي اردشير سوم است و به سبب دشواري نگارش ، خط ميخي از دوران اشكانيان رو به زوال نهاد و به تدريج منسوخ گرديد .
در خط ميخي و كتيبه هاي پنج كلمه به صورت پندار نگاري باقي مانده است پندار نگاري : بعد از مرحله تصوير نگاري در تاريخچه خط را گويند كه تصوير كم كم ساده شد و به صورت علامت و نشانه در آمد و براي اسامي معني نيز علائمي ايجاد گرديد.علائم رياضي كه به صورت خط بين المللي در آمده از نمونه هاي پندارنگاري است .
گذشته از سنگ نبشته ها ، سكه هاي هخامنشي و خطوط روي بعضي ظروف و سنگ ترازو ها و نگين هاي باقي مانده از آن عهد ، همه به خط ميخي و زبان پارسي باستان مي باشد .

زبان اوستايي
قديمي ترين اثر از آثار آريايي اوستاست . زبان اوستايي با سانسكريت ،زبان ادبي و كهن هنديان شباهت تام دارد و معلوم مي شود كه ايرانيان و هنديان در روزگاري با هم زندگاني كرده و زبان مشتركي داشته اند كه ريشه زبان اوستايي و سانسكريت بوده است .
اوستا داراي دو لهجه است قسمتي از خود زردشت كه خيلي قديمي است و بقيه جديدتر مي باشند.
خط اوستايي
خط اوستايي بااحتمال زياد در زمان ساسانيان تنظيم شده است در ضمن تدوين اوستا و كتابت آن متوجه شدند كه خط پهلوي براي نوشتن تلفظ صحيح اوستا ، رسا نيست .
اين خط كه از راست به چپ نوشته مي شود كاملترين خطوط موجود عالم است . زيرا در الفباي اوستايي اولا اعراب جزء حروف است ثانيا براي تمام صداها ، حروف و علامت خاص وجود دارد .
دوره اشكانيان
زبان پهلوي اشكاني
پس از استقرار اشكانيان ، زبان پهلوي يا زبان مردم خراسان زبان رسمي و درباري ايران شد و تا تسلط اعراب تازي زبان مردم شمال و مشرق ايران بود .
اخيرا سندي به زبان پهلوي اشكاني در اورمان كردستان كشف شده و آن عبارت از دو قباله زمين است كه در 120 سال پيش از ميلاد مسيح آن را به خط پهلوي اشكاني روي پوست آهو نوشته اند .
خط پهلوي اشكاني
خط پهلوي اشكاني كه با حروف جدا از هم و منقطع و از راست به چپ نوشته مي شد از خط آرامي اقتباس شده بود.
. خط پهلوي داراي 25 حرف است و عيب بزرگ و اشكال اينست كه يك حرف گاهي چند صداي مختلف مي دهد .
دوره ساسانيان
اردشير بابكان ، اردوان آخرين پادشاه اشكاني را شكست داد و آن سلسله را منقرض كرد و سلسله ساساني را تاسيس نمود و پايتخت را از شمال به جنوب آورد . مذهب مقدس زردشتي را كه از روزگار تسلط اسكندر به تدريج از رونق افتاده بود آيين رسمي ايرانيان كرد و آتشكده هاي خاموش را روشن ساخت و با احياي امور مذهبي و تنظيم كارهاي كشوري همت گماشت . جانشينان اردشير ، در آباداني كشور و بسط علم و فرهنگ و ترويج آداب و رسوم ملي ، كوشش بسيار نمودند .
زبان پهلوي ساساني
زبان پهلوي ساساني كه به پهلوي جنوبي معروف است با پهلوي اشكاني تفاوت مختصري دارد .
با ملاحظه بعضي كلمات كه هنوز در زبان پارسي به كار مي رود. مي توان به اختلاف ميان دو لهجه اشكاني و ساساني پي برد . مثلا (( گرسنه ، گسنه )) كه به زبان پهلوي اشكاني است در زبان پهلوي ساساني گشنه )) است. همچنين ((فرستك)) در پهلوي اشكاني، (( فرشتك )) در پهلوي ساساني و فرشته در زبان پارسي كنوني است .
از زبان پهلوي ساساني آثار متعددي باقي مانده است كه قسمت عمده آن كتب ديني ، اخلاقي ، ادبي ، داستان است .
در روزگار ساسانيان اوستا جمع آوري شد
خط پهلوي ساساني از روي خط پهلوي اشكاني تنظيم شده كه در كتيبه ها ، حروف آن مانند پهلوي اشكاني از هم جدا نوشته مي شد و در نامه ها و تحرير، با هم تركيب مي يافت . تعداد الفباي پهلوي را از 18 تا 25 حرف نوشته اند و علت اين امر آن است كه در خط پهلوي يك حرف چند صداي مختلف خط پهلوي در دوره ساسانيان معمول بوده و تا حدود يك قرن بعد از اسلام در ايران زمين رواج داشته است و تا زمان حجاج بن يوسف ثقفي دفاترديواني به خط پهلوي نوشته ميشد و بعد از آن كه خط عربي جانشين آن گرديد تا مدتي بين جمعي از ايرانيان خصوصا موبدان اين خط براي نامه نگاري و نوشته هاي ديني به كار مي رفت
كتيبه هايي از دوره ساسانيان كشف شده كه مهمترين آن ها عبارتست از :
1- كتيبه نقش رستم نزديك تخت جمشيد از اردشير بابكان به سه زبان پهلوي اشكاني و ساساني و يوناني
2- كتيبه حاجي آباد در سه فرسخي تخت جمشيد ار شاپور اول ساساني كه به پهلوي ساساني و اشكاني نوشته شده
گرد آورنده:گروه امور اداری با همکاری سرکار خانم کشاورز
پايگاه تاريخ و فرهنگ ايران

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر