کانون ایرانیان

۱۳۸۹ خرداد ۸, شنبه

نبرد دوازده رخ

دوزاده رخ نام اپيزودي نسبتاً طولاني در شاهنامه است (2500 بيت)، كه در آن نبردي در مرزهاي توران، ميان ايرانيان به فرمان‌دهي گودرز و تورانيان به سركردگي پيران رخ مي‌دهد. جنگ زماني آغاز مي‌شود كه هومان، برادر پيران، ايرانيان را به مبارزه مي‌طلبد و به دست بيژن، نوه‌ي گودرز، در نبردي تن به تن كشته مي‌شود. آن گاه دو سپاه وارد نبردي نافرجام مي‌شوند. سرانجام دو جبهه توافق مي‌كنند كه جنگ با نبرد تن به تن ميان دوازده زوج از پهلوانان دو سپاه فيصله يابد. در همه‌ي رويارويي‌ها جنگ‌جوي ايراني هماورد توراني خود را به هلاكت مي‌رساند و در يازهمين نبرد نيز گودرز پيران را مي‌كشد. سپس گستهم، پهلواني ايراني كه گودرز وي را براي نبرد تن به تن برنگزيده بود، از پس دو برادر پيران مي‌رود و آنان را در پيكاري به هلاكت مي‌رساند. با وجود اين، خود او به سختي زخمي مي‌شود و بيژن وي را به نزد كي‌خسرو مي‌برد و پادشاه نيز با بستن بازوبند خود، كه داراي نيرو شفابخشي بود، به دور بازوي گستهم، جان وي را نجات مي‌دهد و پزشكاني را براي پرستاري و مراقبت از او بر مي‌گمارد.
داستان دوازده رخ به لحاظ پي‌رنگ، توصيفات دراماتيك و توجه به خوي و سرشت انسان، يكي از عالي‌ترين داستان‌هاي شاهنامه‌‌ است. در برخي دست‌نوشته‌هاي شاهنامه با توجه به يازده نبرد تن به تن، اين داستان «يازده رخ» ناميده شده، اما در نسخه‌هاي ديگر، با احتساب نبرد ميان گستهم و برادران پيران به عنوان دوازدهمين نبرد، «دوازده رخ» خوانده شده است. در برخي نسخه‌ها نيز اين داستان «رزم گودرز و پيران» نام گرفته است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر