کانون ایرانیان

۱۳۸۹ خرداد ۱۲, چهارشنبه

ارش کمانگیر

زمانهای قدیم که سپاه ایران با سپاه توران به جنگ می پرداختند ایران در ان جنگ شکست می خورد وقسمتی زیادی از خاک ایران را تورانیان تصرف می کنند طبق مذاکره هایی که ایرانیان با تورانیان انجام می دهند قرار می شود که موافقت می کنن که مرز بین ایران و توران رو یا تیر مشخص کنن و جایی که فرود بیاد مرز بین ایران و توران شود و از انجایی که ایران مهد دلیران و سرزمین نام اوران بوده است ارش کمانگیر که شخص شناخته و از بهترین کمانگیر ها بوده قبول می کند که این تیر رو پرتاب کند موقع انداختن تیر همه ایرانی ها چشم دوخته به ارش هستند و ارش که همانند همه ایرانیهای ان زمان دل پاک و ایمانی استوار داشته با خدای خودش به نجوا می پردازه و پیغمبر خودش زردشت رو صدا می زنه و ازش کمک می خواد و از علاقه ای که به ایران داشته تمام قدرت و نیروی خودش رو به کار می بره و تیر رو می اندازه و انقدر تیر راه می پیماید و تا به اون جایی که قبل از جنگ مرز بین ایران و توران بوده به یه درخت گردو می خوره و حتی یه وجب از خاک ایران کم نمی شه و بعد از تیر اندازی ارش کمانگیرکه تمام نیروی او تمام شده بود و قالب تهی کرده بود جاویدان می شه .ارش جون خودشو فدای میهنش میکنه میهنی که خاکش پاک و مقدسه.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر