کانون ایرانیان

۱۳۸۹ تیر ۲, چهارشنبه

گوشه اي دردناک از تاريخ مطبوعات: قصه پرغصه و دنباله دار روزنامه «سپيده دم»! به مناسبت سالروز صدور پروانه آن

دوم تير 1359 هجري خورشيدي (23 ژوئن سال 1980 ميلادي) وزارت ارشاد وقت پروانه انتشار روزنامه «سپيده دم» به نام نوشيروان کيهاني زاده (مولف اين سايت و سايت هاي ديگر از جمله روزنامك) که در آن زمان (تابستان 1980) بيست و چهار سال تجربه روزنامه نگاري داشت به شماره 3290 صادر و براي او ارسال داشت ـ روزنامه اي كه تا اين لحظه (تابستان 2008) هنوز به صورت چاپي انتشار نيافته است!.


پروانه «سپيده دم» که در تيرماه 1359 صادر شد


از آنجا كه تاريخ يك ملت با مرور و بررسي سرگذشت افراد و اجزاء آن ملت ـ هر قدر كه كوچك باشند ـ به دست مي آيد، اشاره به گوشه ای از مسئله "سپيده دم" لازم است زيرا که هدف نهايي کيهانی زاده از داشتن نشريه اي از آن خود اين بوده است که دانش، تجربه و مهارتش را در آنجا در خدمت ميهن و هم ميهنان که به آنان عشق مي ورزد بكار گيرد و بمانند شمع بسوزد تا از روشنايي حاصل از آن برخوردار شوند.
وي در نظام پيشين، به اين دليل كه «حقوق بگير دولت» بود، قانونا نمي توانست داراي نشريه عمومي باشد. به همين سبب با 21 سال كار دولتي، در سال 1355 خود را بازنشسته كرد تا ديگر بهانه اي براي دريافت پروانه يک نشريه عمومي نباشد.
تلاش پي گير او كه هر شبانه روز - حتي روزهاي تعطيل- 20 ساعت با «خبر» سر و كار داشت سرانجام به ثمر دادن نزديك شد و در تير ماه 1359 (ژوئن 1980) پروانه انتشار «سپيده دم» را دريافت داشت، اما هنوز مقدمات كار را فراهم نساخته بود كه جنگ عراق و ايران آغاز و به او توصيه شد كه بهتر است صبر كند؛ زيرا كه كشور دچار كمبود كاغذ و مرکب چاپ است.
هنوز جنگ ادامه داشت كه قانون جاري مطبوعات (قانون سال 1364 - زمان وزارت محمد خاتمي) به تصويب رسيد که در آن تصريح شده است كساني هم كه قبلا پروانه گرفته بودند بايد دوباره مراجعه كنند تا بر پايه شرايط قانون تازه، پروانه آنان تجديد شود. دارنده پروانه «سپيده دم» چنين كرد، كه هيات نظارت بر مطبوعات که بيشتر اعضاي آن از سوي قواي سه گانه حکومتي و سازمانهاي مشخص (جز نماينده مديران جرايد) معرفي مي شوند و در وزارت ارشاد اسلامي و با حضور وزير ارشاد و يا نماينده او تشکيل جلسه مي دهد درخواست او را در جلسه 12 مهر ماه سال 1372 (پاييز 1993) خود (بر پايه آن قسمت از قانون تازه که می گويد ... اگر دارنده پروانه يکي از شرايط را از دست بدهد که شرايط عبارتند از حداقل سن و تحصيلات دانشگاهی و تابعيت ايران و ...) رد کرد!. حال آنکه کيهانی زاده همچنان واجد آن پيش شرط ها بود.
کيهاني زاده به آن راي اعتراض و درخواست بررسي مجدد كرد و لحظه اي هم از پي گيري تجديد پروانه «سپيده دم» دست نكشيد. او ضمن تعقيب درخواست خود (تجديد پروانه سپبده دم) نامه هاي متعدد به مقامات مربوط کشور ارسال داشت، در ستون نامه به سردبير روزنامه ها ناله سرداد ولي خبري نشد. سال 1380 (2001 ميلادي) كه ديگر كارد به استخوانش رسيده بود به كميسيون حقوق بشر اسلامي شكايت برد كه وزارت ارشاد به كميسيون پاسخ داد پرونده در «دستور كار هيات» است. چون خبر ديگري نشد، 26 خرداد 1381 (2002ميلادي) مجبور شد كه به «ديوان عدالت اداري» عرضحال دهد و تقاضاي احقاق حق خودرا برپايه اصول قانون اساسي جمهوري اسلامي کند. هيات عمومي ديوان عدالت اداري درتاريخ 24 فروردين سال 1382 به اين دادخواست رسيدگي کرد و نظر داد که در ماده 25 قانون ديوان عدالت اداري موردي براي رسيدگي و اتخاذ تصميم در زمينه اعتراض به نامه (تصميم) هيات نظارت بر مطبوعات (اشاره به نامه حاوي ردّ درخواست متقاضي ازسوي هيات نظارت در سال 1372) در "هيات عمومي آن ديوان (ديوان عدالتاداري)" وجود ندارد.
کيهانی زاده باز از پيگيري تجديد پرونده سپيده دم دست نکشيد و شكوائيه هاي در زمستان 1384 براي احمدی نژاد رييس جمهور و صفار هرندی وزير ارشاد ارسال داشت.
نامه ارسالي به دفتر محمد حسين صفار هرندي وزير ارشاد بي پاسخ نماند. «پرويز كرمي» رئيس دفتر وزير نامه (شكوائيه) کيهانی زاده را جهت رسيدگي و اخذ پاسخ براي عليرضا مختار پور معاون وقت امور مطبوعاتي اين وزارت ارسال و پاسخ دريافت داشت و به استناد آن پاسخ، طي شماره11198/1 مورخ 25 تيرماه 1385 (ژوئيه 2006) اين جواب را براي کيهاني زاده فرستاد (كه تصوير نامه هم در زير آمده است):

«بازگشت به نامه شماره 1/12/84 جناب عالي درخصوص درخواست بررسي علت عدم صدور مجوز انتشار نشريه، به اطلاع مي رساند؛ با توجه به استعلام انجام شده، حسب نظر معاونت مطبوعاتي و تبليغاتي (هيات نظارت) جنابعالي فاقد شرايط لازم براي دريافت مجوز نشريه هستيد.».
پرويز كرمي
مدير كلي دفتر وزارتي

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر