کانون ایرانیان

۱۳۸۹ خرداد ۱۳, پنجشنبه

تخت جمشید

تخت جمشید صدف سنگ کهنسالی است که گوهر گرانبهای تابناک فرهنگ و هنر اجداد متمدنمان را قرنها برای به دوش کشیده است.

اگر ما توانایی شناختن و نگهداری این صدف کهن را داشته باشیم این گوهر را که هر لحظه با پیشرفت علم تابناک تر می شود و برای هزاران سال دیگر در خود حفظ خواهد کرد. ما باید بدانیم که این فرهنگ و هنر کهن برای ما و آیندگان ما مایه مباهات است.

بازدید از تخت جمشید یعنی دیدین لمس و درنهایت باور فرهنگ غنی ایران باستان .اگاهی از این تمدن و فرهنگ کهن چند هزار ساله چشمان هر ایرانی اصیل را پر از اشک شوق کرده سپس اه حسرتی بر دل او می نشان که از کجا به کجا رسیدیم.

هنر متفکران و هنرمندان در این است که این آه را به اعتماد به نفس و انرژی تبدیل کنند که آری ما میتوانیم دوباره یکی از پیشرفته ترین و قدرتمند ترین کشورهای متمدن جهان باشیم چنان که در گذشته بودیم. بازدید از سنگهای که در نهایت سکوت، صلح، نودوستی، تمدن، هنر و زیبایی ر ا فریاد می زنند می تواند جرقه ای باشد تا آتش بلند پروازی و پیشرفت را در وجود هر بیننده ایرانی روشن کند.

امید است نوشته این بنده ی حقیر به ایجاد و تقویت آن جرقه کمک کند. برای سازندگی این کشور نیازمند به اعتماد به نفسی هستیم که به خود متکی باشیم، به دنبال قهرمان و افراد خارق العاده نباشیم و افراد نیز برای خود بت نسازیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر