کانون ایرانیان

۱۳۸۹ خرداد ۱۵, شنبه

زادروز دکتر فريدون وردي نژاد استاد مديريت، روزنامه نگار معاصر و موسس روزنامه هاي "ايران"، "الوفاق"، "ايران ديلي" و دانشکده خبر

فريدون وردي نژاد - دکتر در مديريت - در اين روز در سال 1335 هجري خورشيدي چشم به جهان گشود. وي به موازات روزنامه نگاري در دانشکده هاي مختلف،"روزنامه نگاري، علوم ارتباطات و مديريت " تدريس کرده و يک دهه مديرعامل خبرگزاري ملي - ايرنا - بود.
وردي نژاد در 1373 با تلاش فراوان که مي توان آن را فداکاري و حتي مشقّت خواند، روزنامه ايران را تاسيس کرد که بدون هرگونه ملاحظه درخدمت ايران و ايرانيان باشد. وي سپس با هدف ايجاد دوستي و تفاهم ميان ايران و همسايگان عرب، روزنامه الوفاق را به زبان عربي منتشر ساخت. آنگاه به تاسيس روزنامه انگليسي زبان "ايران ديلي" همت گمارد تا ايران حال و ايران گذشته، فرهنگ، تمدن، اقتصاد، هنر و ادبيات آن را به ساير ملل بشناساند و بيگانگان مقيم ايران را در جريان اخبار درست تحولات ايران و بيانات مقامات آن قرار دهد. تاسيس اين روزنامه ها که به موازات گسترش و ارتقاء و بهبود کيفيت کار "ايرنا" بود وردي نژاد را قانع نساخت که کار دولتي را با آموزگاري در دبستان آغاز کرده بود تا بتواند درآمد براي ادامه تحصيل در دانشگاه داشته باشد. وي که توجه به نسل جوان و آموزش عمومي آن داشت مجله ايران جوان و روزنامه دنياي ورزش را تاسيس کرد. او که متوجه "نبود يک مرکز دولتي نشر کتاب" شده بود، مرکزي که به مولفان به يک چشم بنگرد، و به همين لحاظ به منظور تشويق مولفان و مترجمان و تسهيل کار آنان يک مرکز بزرگ نشر کتاب به وجود آورد. دکتر وردي نژاد خيلي زود درک کرده بود که ايران دچار کمبود روزنامه نگار متخصص و حرفه اي است؛ لذا با تلاش فراوان دانشکده خبر را تاسيس کرد و خود به تدريس در آن پرداخت.
در زمينه روزنامه نگاري، دکتر وردي نژاد معتقد به جريان آزاد اطلاعات، رعايت اصول روزنامه نگاري بويژه درخبرگيري و خبر نويسي، احترام به اصول اخلاقي روزنامه نگاري و مخالف شديد سانسور است. وي اجازه نداد که مطالب در روزنامه ايران و نشريات وابسته حتي دچار "خود سانسوري" شود و قرباني همين باور خود گرديد، در قوه قضايي داراي چند پرونده شد و يک بار هم براي مدتي کوتاه بازداشت گرديد.
دکتر وردي نژاد که در علوم ارتباطات و تجربه روزنامه نگاري شهرت بسيار دارد صاحب فرضيه " آموزش عمومي" از طريق رسانه ها است و در طول مديريت بر روزنامه ايران و "ايرنا" تلاش کرد که گزارشها و مطالب با اين هدف نگاشته شود و در روزنامه ايران صفحات تاريخ و ستونهاي "دانايي" و "دانش و زندگي" و ... را به وجود آورد. در اين صفحه و ستونها بود که بار ديگر کوروش را "کوروش بزرگ" نوشتند و همچنين شاهان ديگر و گذشته وطن به همان صورتي که بود به ياد آورده شد که ديگر، باقي ماند. پس از انقلاب و پيش از مديريت وردي نژاد کسي جرات اين کار را نداشت، گرچه منعي هم نبود. او حتي در نوشتن حوادث شهري و اتفاقات به خبرنگاران روزنامه ايران سفارش کرده بود که مطلب را طوري بنويسند که آموزنده باشد و هرکس از لغزش و اشتباه ديگري درس عبرت بگيرد. او اجازه داد که عکس دکتر مصدق را که نوه اش در بغلش بود و ناشتايي مي خورد در صفحه اول روزنامه ايران به قطع درشت چاپ کنند که تا آن تاريخ در مطبوعات ايران سابقه نداشت.
از کارهاي بزرگ وردي نژاد در تاريخ روزنامه نگاري ايران؛ يکي اين بود که براي تحريريه روزنامه ايران از روزنامه نگاران قديمي که تا آن زمان خانه نشين بودند و يا در خارج از کشور زندگي مي کردند دعوت به کار کرد و به رغم مخالفت بعضي گروهها و حتي مقامات مربوط دولتي به آنان سمت دبيري و سردبيري داد و اعلام کرد که مسئوليت کار آنان را شخصا بر عهده مي گيرد و به اين ترتيب بسياري از دبيران سابق روزنامه هاي کيهان و اطلاعات که پس از انقلاب اخراج شده بودند بکار روزنامه نگاري در موسسه ايران بازگشتند. علاقه اين روزنامه نگاران قديمي به وردي نژاد به حدّي است که به محض تغيير مقام او از دنياي خبر به جهان ديپلماسي، روزنامه ايران را ترک گفتند. دکتر وردي نژاد همچنين در طول مديريت خود بر خبرگزاري، بسياري از کارکنان سابق خبرگزاري را که پس از انقلاب برکنار شده و يا براي ادامه کار مراجعت نکرده بودند به دفتر خود دعوت کرد و از آنان دلجويي بعمل آورد که کاري بزرگ منشانه بود و بر محبوبيت او در جامعه روزنامه نگاران افزود.
وردي نژاد که فردي ميانه رو و پرگماتيست است و با همکاران رفتاري بسيار صميمانه و دوستانه دارد طرحهايي براي ايجاد يک خبرگزاري غير متعهد بين الملل داشته است که به علت خصلت پشت کار داشتن گمان نمي رود تا تحقق اين آرزو آرام بگيرد. او با مطالعات و تجربياتي که دارد نمي تواند به صداقت خبرگزاري هاي بين الملل موجود اعتماد داشته باشد. وي مبتکر شيوه خاص در خبر نوشتن است که با رعايت آن، «خبر» منصفانه و بي طرفانه تنظيم مي شود و زوائد و هدفهاي خبرگزاري هاي خارجي و ادارات روابط عمومي به آن راه نخواهد يافت و يا در حداقل خواهد بود.
محافل مطبوعاتي تغيير مقام وردي نژادرا از کارخبر به ديپلماسي و انتصاب او به سمت سفير ايران در چين امري داوطلبانه ندانسته بودند و بر اين باور بودند که وي قرباني اعتقاد خود به بي طرفانه بودن کار روزنامه نگاري و در مورد يک رسانه دولتي، متساويا در خدمت هر سه قوه حکومتي بودن آن شد و زير بار يک قوه مثلا قوه اجرايي که سازي ديگر مي نواخت نمي رفت. انتظار مي رفت که مقام بعدي او وزارت ارشاد باشد تا دانش و تجربه خود را در حل مسائل رسانه هاي کشور بکار برد که سر از چين در آورد و سفير ايران در چين شد. بايد دانست که دکتر وردي نژاد از دهها سال پيش متوجه اهميت چين براي ايران شده بود و بارها به تحريريه روزنامه هايش و ايرنا تاکيد کرده بود که در مورد چين جز حقيقت نويسي گامي برندارند؛ مثلا هنگ کنگ را هنگ کنک چين و تايوان را تايوان چين بنويسند و به نويسندگان ستون و صفحه تاريخ گفته بود که اهميت جهاني چين و فرهنگ و تمدن آن را و اين که در آينده بزرگترين قدرت جهان خواهد شد از نظر دور ندارند. دکتر وردي نژاد در پايان دوره تصدي سفارت ايران در چين به کار تدريس در دانشگاه تهران بازگشته است. در عين حال اگر از او درخواست شود به ناشران رسانه ها نظر مشورتي مي دهد تا متاع بهتري عرضه بدارند.
وردي نژاد داراي تاليفات و تحقيقات متعدد است و در ساعات فراغت به کار تحقيق ادامه مي دهد. وي که از انقلابيون اوليه (سالهاي 1355 تا 1357) است در جريان جنگ با عراق اسلحه به دست گرفت، به مساعي جنگ کمک فراوان، و در دفع دشمن و حفظ تماميت وطن جانفشاني کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر