کانون ایرانیان

۱۳۸۹ خرداد ۱۴, جمعه

سازنده خط ميخي پارسي باستان كيست ؟

کهن ترين نبشته هايی که به اين خط به دست ما رسيده اند يکی لوح های زرين اريارمنه و ارشام و سنگ نبشته های منسوب به کورش بزرگ در پاسارگاد می باشند. متن لوح زرين آريارمنه چنين است:

اريارمنه شاه بزرگ،شاه شاهان،شاه در پارس،پسر چيش پيش شاه،نوه هخامنش.اريارمنه گويد، اين کشور که من دارم، دارای اسبان خوب و مردان خوب است، خدای بزرگ اهورامزدا به من داد. به خواست اهورامزدا من شاه در اين کشورم. اريارمنه شاه گويد،اهورامزدا مرا پشتيبانی فرماياد.

لوح زرين ارشام پسر اريارمنه، با تفاوتی بسيار ناچيز دارای همان متن لوح اريارمنه است.و نبشته منسوب به کورش تنها از چهار واژه درست شده است. که در پاسارگاد در چهار جا تکرار شده است:



من کورش،شاه هخامنشی.

اکنون که کهن ترين نبشته ها را به خط پارسی باستان شناختيم. بايد به چند پرسش هم پاسخ داده شود.

۱- آيا پارسی باستان را بايد در تاريخی پيش از اريارمنه جستجو کرد؟

۲-آيا اين خط در زمان اريارمنه يا کورش درست شده است؟

۳-يا خط ميخی پارسی باستان در روزگاری پس از اريارمنه و ارشام و کورش پديد آمده است و از اين روی نبشته های منسوب به اين سه شاه نمی توانند از خود آنان باشند.

بی گمان اگر تنها به پرسش سوم پاسخ داده شود، به پاسخ دو پرسش نخست نيز خواهيم رسيد.

ميدانيم که هخامنشيان حدود700 پيش از ميلاد، به رهبری هخامنش حکومت کوچکی در پيرامون کوه های بختياری و مسجد سليمان امروز بنيان گذاشتند. چيش پيش،پسر و جانشين هخامنش،موفق به گسترش قلمرو هخامنشيان شده و به عنوان شاه انشان شهرت پيدا کرده بود،به هنگام مرگ سرزمين های زير فرمانروايی خود را ميان دو پسر خود اريارمنه و کورش،نيای کورش بزرگ،تقسيم کرد. پارس از آن اريارمنه شد و بخش غربی فرمانروايی از آنِ کورش. در شاخه شرقی،پس از اريارمنه،حکومت به پسرش ارشام،پدربزرگ داريوش رسيد و در شاخه غربی،پس از کورش پسرش کمبوجيه،پدر کورش بزرگ حکومت را به دست گرفت. کورش بزرگ توانست با نام نخستين شاه نيرومند هخامنشی،فرمانروايی بزرگ هخامنشيان را تثبيت کند وتقريبا ارشام را از عنوان بيندازد. شش سال پس از کورش،با مرگ پسر و جانشينش کمبوجيه،داريوش توانست در سال ۵۲۲ پيش از ميلاد، در حالی که هنوز پدرش و ويشتاسپ و پدر بزرگش ارشام زنده بودند،فرمانروايی بر امپراطوری جهانی هخامنشيان را به شاخه خود انتقال دهد.اکنون به پرسش سوم برمی گرديم. به نظر می رسد که در زمان فرمانروايان پيش از داريوش خط ميخی پارسی باستان وجود نداشته و سنگ نبشته های منسوب به اينان وسيله شخص ديگری پديد آمده اند.

۱-در لوح زرين منسوب به اريارمنه،اين شاه خود را شاه بزرگ،شاه شاهان،شاه در پارس می خواند،اگر بپذيريم در آغاز از صفت بزرگ، به رسم همه شاهان، به طور سمبوليک استفاده شده است، نويساننده اين لوح در ادامه با يک تير دو نشان زده است: هم جد بزرگوارش را شاه خوانده است و هم نخواسته است اين واقعيت را که فقط او شاه در پارس است انکار کند. خود اريارمنه هرگز نمی توانست. با وجود برادرش،کورش شاه(شاه در بخش غربی فرمانروايی هخامنشيان)، خود را شاه شاهان بخواند. زيرا کسی می توانست خود را شاه شاهان بخواند که بر چندين شاه فرمانروايی بی چون و چرا داشته باشد. نگرانی ديگر اين که اريارمنه، با توانايی محدودی که داشته، نمی توانسته است پدپد آورنده خطی باشد که از آن تنها يک لوح بر جای ماند.

۲- اگر در زمان اريارمنه خط ميخی پارسی باستان وجود می داشت، لازم می بود که علاوه بر لوح زرين، نشانه های ديگری از اين خط به دست آيد. بررسی های باستان شناسان دست کم تا به امروز نشان داده اند که امکان دست يافتن به چنين نوشته ای تقريبا وجود ندارد.

۳- اگر در زمان ارشام خط ميخی پارسی باستان وجود می داشت و لوح زرين منسوب به او از آن خود او می بود، او نمی توانست، با وجود حضور شخصی مقتدر مانند کورش بزرگ، خود را شاه شاهان بخواند، می دانيم که ارشام در برابر قدرت کورش حتا عنوان شاهی خود را از دست می دهد و در زمان کورش بزرگ فرمانروايی، عملا و منحصرا از آنِ شاخه غربی هخامنشيان می شود.

۴-اگر اريارمنه و ارشام، نياکان داريوش، به راستی شاه شاهان می بودند، چگونه داريوش در سنگ نبشته های خود، با وجود زنده بودن پدر و پدر بزرگش خود را شاه شاهان می نامند؟

۵-اگر خط ميخی پارسی باستان در زمان کورش بزرگ وجود می داشت، لازم می آمد که در منشور مشهور او از خط ميخی پارسی باستان هم استفاده می شد، يا نوشته های زيادی از زمان پرتحرک او به خط ميخی پارسی باستان برجای می ماند.

۶-اگر در زمان کورش بزرگ خط ميخی پارسی باستان وجود می داشت، بيشتر از اريارمنه و ارشام، او می توانست خود را شاه شاهان بخواند، اما در همه نبشته های منسوب به او تنها اين چهار واژه آمده است: منم کورش شاه هخامنشی. اين عبارت دروغ نيست، اما در مقايسه با لوح های اريارمنه و ارشام، در ارتباط با کورش بزرگ حق مطلب ادا نشده است.

۷- هزوارش ها پس از سنگ نبشته داريوش در بيستون ساخته شده اند. واژه شاه بيش از 100 بار در بيستون تکرار می شود، که اگر به صورت هزوارش نوشته می شد، در بيستون،۶۰۰ نشان خط ميخی پارسی باستان کم تر کنده می شد . همچنين از هزوارش ها تنها هزوارش شاه در سنگ نبشته های(به غير از بيستون) داريوش آمده است و پپداست که ديگر هزوارش ها پس از داريوش فراهم آمده اند. بنابر اين دامن و آستين لباس کورش به راستی نمی توانسته اند در زمان خود او دارای نبشته ای به خط ميخی پارسی باستان و استفاده از هزوارش شاه باشند.

همچنين داريوش بزرگ در بند 70 متن ايلامی در بيستون، خود را پدپد آورنده خط آريايی می داند. ترجمه بند ۰۷ متن ايلامی چنين است:

۱-دايوش شاه گويد: با

۲- ياری اهورامزدا خطی درست کردم

۳- از نوعی ديگر(يعنی) به آريايی

۴- آن که پيش از اين نبود، هم بر روی لوح های گلی،

۵-هم بر روی پرگامنت. همچنين

۶-امضا و مهر کردم.

۷- اين خط نوشته شد و برايم

۸- خوانده شد. سپس فرستادم

۹- اين خط را به همه کشور ها.

۱۰-مردم اين خط را آموختند.

مجموع اين دلايل ثابت می کند که پيش از داريوش بزرگ خط ميخی پارسی باستان وجود نداشته و اين خط به دستور داريوش برای اينکه جوابگوی امپراطوری چند مليتی ايران باشد به يکباره ابداع گرديد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر