کانون ایرانیان

۱۳۸۹ خرداد ۲۱, جمعه

نجيب الدين علي بن بزغش شيرازي

نجيب الدين علي بن بزغش شيرازي از عارفان مشهور قرن هفتم هجري است. بطوريکه جامي نوشته است (پدر وي از امناي تجار و اغنياء کبار بود، از شام به شيراز آمده و در آنجا متأهل و متوطن شده بود، شبي وي در خواب ديد که اميرالمؤمنين علي (ع) پيش وي طعامي آورد و با وي بخورد و وي را بشارت داد که حق سبحانه و تعالي ترا فرزندي نجيب و صالح خواهد داد. چون آن فرزند بزادي، وي را علي نام نهاد بنام حضرت امير، و لقب نجيب الدين کرد. وي از بدايت حال محبت فقرا مي ورزيد و بايشان مي نشست. هر چند پدر وي را لباسهاي فاخر ميساخت و طعامهاي لذيذ ميداد به آن التفات نمي کرد و ميگفت من جامه زنان نمي پوشم و طعام نازکان نمي خورم و جامه هايي پشمين ميپوشيد و طعامهاي بي تکلف ميخورد تا آن زمان که بزرگ شد و داعيه طلب در وي قوت يافت و در خانه تنها بسر ميبرد.)

پس آنگاه خوابي ديد و در اثر آن خواب به طلب شيخ و مراد طريقت کوشيد و سرانجام در حجاز بخدمت شيخ شهاب الدين عمر سهروردي رسيد و نزد وي ملازم شده خرقه پوشيد و سالها در حلقه مريدان شيخ شهاب الدين بسر برد. مصنفات شيخ و غير آن را از شيخ شنيد تا اينکه به اجازه شيخ به شيراز مراجعت کرد و متأهل شد و خانقاهي بنا کرد و به ارشاد طالبان مشغول گشت و حالات و کرامات وي ميان خلق اشتهار يافت. وي را سخنان لـطـيـف و رساله هاي شريف است که از آن بوي انفاس شيخ شهاب الدين عمر سهروردي مي آيد.

روزي وي را گفتند که سر توحيد را بمثالي روشن بيان کن! گفت: دو آئينه و سيبي. فاضلي حاضر بود اين معني را به نظم آورده گفت:

شيخي کامل نجيب دين پير کهن اين حرف نو آورده به صحراي سخن

گفته که ز وحدت ار مثالي خواهي سيبي و دو آئينه تصور مي کن

روزي ديگر فرمود که پيوسته وصف خال معشوق مي کنم و اين عجب که او را خود خالي نيست، پس فرمود که ميخواهم کسي اين معني را به نظم آورد، همان فاضل حاضر بود گفت:

اي آنکه ترا بحسن تمثالي نيست چون حال من از خال رخت خالي نيست

وصافي من همه ز خال رخ تست وين طرفه که بر رخ تو خود خالي نيست

نجيب الدين علي تمامي ثروت خود را بصرف فقرا تمام کرد و در جواب سؤال از سر توحيد کتابي بنام ترکي (ايکي آيينه اورته سينده بير آلما) تأليف کرده و با لسان عارفانه جواب داده است. وفات وي را بسال 678 هجري ثـبــت کــرده اند. پسرش ظهيرالدين عبدالرحمن بن علي بن بزغش بعد از وي در شيراز جانشين پدر شد، وي عوارف المعارف شيخ شهاب الدين سهروردي را ترجمه کرده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر