۱۳۸۸ بهمن ۸, پنجشنبه
هشدار مجاهدین انقلاب درباره احتمال ادامه خط ترور در ایران
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران با محکوم کردن ترور خواهر زاده میرحسین موسوی و یکی از استادان دانشگاه تهران،اظهارات برخی از حامیان دولت را در مورد احتمال ترور رهبران جنبش سبز، به منزله تلاش برای «آماده سازی افکار عمومی برای ادامه ترورها» تلقی کرده است. بیشتر بخوانید: بادامچیان از احتمال ترور رهبران جنبش سبز خبر داد لاریجانی: از پیش از عملیات تروریستی آمریکا و اسرائیل خبر داشتیم سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با انتشار بیانیهای که روز پنجشنبه در پایگاه اطلاع رسانی این حزب طرفدار اصلاحات منتشر شده است، با اشاره به اظهارات برخی از رسانهها و شخصیتهای حام دولت در باره احتمال ترور رهبران جنبش سبز، این سخنان را «نگران کننده و حاکی از احتمال ادامه خط ترور» ارزیابی کرده است.به دنبال ترور مسعود علیمحمدی، استاد دانشگاه تهران، اسدالله بادامچیان، نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو جمعیت موتلفه اسلامی با نسبت دادن این ترور به هواداران جنبش سبز در ایران گفته بود: «ترور و عملیات از پیش طراحی شده تروریستی قدم پنجم خط انقلاب مخملی سبز است».وی با این ادعا که «جریان خط سبز ممکن است در آینده دست به اقدامات گستردهتری بزند»، از احتمال ترور رهبران جنبش سبز خبر داده و گفته بود: « این گروه برای پیشبرد هدف خود امکان دارد دست به این اقدام بزند».همچنین روزنامه کیهان نیز که مدیر مسئول آن از سوی رهبر جمهوری اسلامی منصوب شده است، ترور مسعود علیمحمدی را «ادامه پروژههایی» دانسته بود که به نوشته این روزنامه «پیش از این ندا آقاسلطان و علی موسویحبیبی را هدف خود قرار داد».پیشتر نیز حسین شریعتمداری، مدیر مسئول کیهان در مقالهای در این روزنامه با اشاره به ترور بینظیر بوتو، نخست وزیر پیشین پاکستان، از احتمال ترور محمد خاتمی، رییس جمهوری پیشین ایران خبر داده بود.سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که بیشتر اعضای سرشناس آن پس از انتخابات ریاست جمهوری خرداد ماه بازداشت شدهاند، در واکنش به این گمانه زنیها در بیانیه خود آورده است: « این اظهارات را نمیتوان تحلیلی بی مبنا و زائیده اذهانی بیمار تلقی کرد. قائم مقام یکی از احزاب قدرتمند متحد حاکمیت و مدیر مسئول روزنامهای که با محافل اطلاعاتی و امنیتی ارتباطی نزدیک داشته و اخبار و مطالب آن، حاکی از دسترسی آزاد و نامحدود وی به اخبار محرمانه است، ممکن است سخنی انحرافی و کذب بگوید، اما بیدلیل سخن نمیگوید؛ از این رو ممکن است چنین تلقی شود که این اظهارات و سخنان با هدف ایجاد بستر ذهنی مناسب و آماده سازی افکار عمومی برای ادامه ترورها ابراز شده باشد».در بخش دیگری از این بیانیه از سازمانهای امنیتی کشور خواسته شده است، چنانچه «واقعاً» در پی شناسایی عوامل ترورهای اخیر هستند، افراد مذکور را احضار کرده و از آنها بخواهند، «اطلاعات خود را در اختیار مراجع امنیتی و اطلاعاتی قرار داده و روشن کنند که این اطلاعات را از چه طریقی و در ارتباط با کدام محافل به دست آوردهاند».مجاهدین انقلاب اسلامی همچنین با نقل بخشی از اظهارات محسنیاژهای، وزیر پیشین اطلاعات در دولت احمدینژاد در این باره که «در ستاد یکی از کاندیداهای رقیب آقای احمدینژاد طرح ترور برخی کاندیداها مورد بررسی قرار گرفته است»، افزوده است:«با توجه به اطلاعات ذیقیمت مذکور، از دستگاههای امنیتی کشور پذیرفته نیست که از عهده شناسایی و دستگیری عاملان ترورهای اخیر ناتوان باشند».در بخش دیگری از این بیانیه آمده است:«به راستی چگونه می توان پذیرفت دستگاه امنیتی قدرتمندی که مخوفترین سازمانهای تروریستی را متلاشی کرده است، از شناسایی آدمکشانی که روز روشن در برابر چشم مردم از داخل اتومبیل به فردی شلیک می کنند و او را به قتل میرسانند، آن چنان ناتوان و ضعیف باشد که حتی اتومبیل تروریستها را هم نتواند ردیابی و کشف کند؟ چگونه دستگاه امنیتی کشور و اطلاعات نیروی انتظامی قادر نیست اتومبیل متعلق به نیروی انتظامی را که ادعا شده است به سرقت رفته شناسایی کند و با استفاده از فیلمهای موجود از این حادثه کسانی را که با استفاده از این اتومبیل شهروندان بیگناه را زیرگرفته و به قتل رسانده اند، دستگیر کند»؟سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با اشاره به خبر دستگیری عامل ترور دادستان شهر خوی تنها چند روز بعد از این اقدام میافزاید:«چگونه است که بلافاصله پس از ترور دادستان یک شهر کوچک توسط یک گروه تروریستی، عاملان به سرعت شناسایی و معدوم و دستگیر می شوند اما در جریان چند ترور و سوء قصد اخیر حتی یک نفر به عنوان مظنون نیز شناسایی نمی شود»؟در این بیانیه همچنین به اظهارات برخی از رهبران ایران در باره دست داشتن سرویسهای جاسوسی کشورهای خارجی در ترورهای اخیر اشاره شده و آمده است: «چگونه است که تیمهای ترور آمریکا و انگلیس و اسرائیل اهداف ترور خود را فقط از میان اصلاح طلبان و طرفداران جنبش سبز انتخاب می کنند؟ کدامیک را باید باور کرد: وابستگی اصلاح طلبان و فعالان جنبش سبز به بیگانگان و یا دست داشتن سرویس های امنیتی آمریکا و انگلیس و اسرائیل در ترور ها؟ و یا قربانی شدن اصلاح طلبان...»؟
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر