مهدی کروبی، نامزد معترض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، گفته است که با وجود آنکه از نظر وی انتخابات اخیر شبههدار و فضای تقلب بر آن حاکم بوده است، به خاطر تنفیذ رهبری، محمود احمدینژاد را به عنوان رئیس دولت قبول میکند. آقای کروبی طی هفت ماه گذشته و پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، از به رسمیت شناختن دولت محمود احمدینژاد سر باز زده بود. شیرین عبادی وکیل و برنده جایزه صلح نوبل در این مورد با رادیو فردا گفت و گو کرده است. ادامه
مهدی کروبی، نامزد معترض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، گفته است که با وجود آنکه از نظر وی انتخابات اخیر شبههدار و فضای تقلب بر آن حاکم بوده است، به خاطر تنفیذ رهبری، محمود احمدینژاد را به عنوان رئیس دولت قبول میکند.آقای کروبی طی هفت ماه گذشته و پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، از به رسمیت شناختن دولت محمود احمدینژاد سر باز زده بود.شیرین عبادی وکیل و برنده جایزه صلح نوبل در این مورد با رادیو فردا گفت و گو کرده است.خانم عبادی، اطلاعيه ای از سوی پسر آقای کروبی در وبسايت های خبری منتشر شد به اين مضمون که ايشان اگرچه انتخابات ۲۲ خرداد را قبول ندارند وکماکان معتقدند در آن تقلب شده، اما رياست جمهوری آقای احمدی نژاد را به دليل اينکه رهبر آن را تنفيذ کرده، قبول دارند. چرا آقای کروبی پس از شش ماه مخالفت با انتخاب آقای احمدی نژاد ناگهان چنين چرخشی در نظراتشان پيدا شده است؟ آنچه پسر آقای کروبی از قول آقای کروبی گفتند، قسمت اول جمله با قسمت آخر جمله کاملاً در تضاد است. ايشان گفتند که آقای کروبی معتقدند در انتخابات تقلب شده اما چون رهبر اين انتخابات را تاييد کردند، رياست جمهوری را قبول دارند. اين حرف تضاد دارد و اين تضاد از طرف آقای کروبی که به قانون اساسی کاملاً وارد است و سال ها رئيس مجلس بوده، بعيد است. بیشتر بخوانید:شیرین عبادی، بحران در حکومت ایران و سیاست غرب اين تضاد از آنجاست که از خصائص رهبری طبق ماده ۱۰۹ قانون اساسی عدالت است. بنابراين وقتی کسی صحه می گذارد بر عمل متقلبانه، که ادعای آقای کروبی اينست که رهبر بر عمل متقلبانه صحه گذاشته است، بنابراين طبق اصل ۱۰۹ رهبر از عدالت خارج شده و آقای کروبی خودشان می دانند که اگر چنين ادعايی را بکنند ديگر حرف رهبر قابل پيروی نيست. بنابراين چرا آقای کروبی به اين گونه اظهار نظر کرده اند که در وهله اول به نظر می رسد که رياست جمهوری آقای احمدی نژاد را قبول کرده اند.پس به اين ترتيب به نظر شما چرا چنين حرفی زده اند؟ دليل اين چه بوده است؟در نگاه اول رياست جمهوری آقای احمدی نژاد را تاييد کرده اند و در سطر دوم آمده اند رهبر را خارج از عدالت توصيف کرده اند. در حقيقت اين نشان دهنده اينست که آقای کروبی تحت فشار زيادی که در اجتماع بر ايشان وارد می شود، اين اطلاعيه را داده اند که ضمن اينکه حرف خودشان را زده باشند، ظاهراً کمی از فشارها را بکاهند. فراموش نکنيد کهآقای کروبی را وقتی قزوين بودند جلوی چشم همه داشتند می کشتند. به ماشينش تيراندازی کردند. در جامعه ای که متاسفانه حتی عروس امام را کتک می زنند، در جامعه ای که متاسفانه به حسينيه جماران حمله می شود و کسی متعرض اين مسئله نيست و با سکوت خودشان اين گونه اعمال را تاييد می کنند، در جامعه ای که به نوه امام که يادگار به هرحال آن درگذشته است که همه به او دل بسته بودند روزی، اين چنين مورد تهمت های فراوان قرار بگيرد، بنابراين آقای کروبی که جای خود دارد. هر لحظه می توانند هر بلايی که بخواهند سر او و خانواده اش بياورند. بنابراين من تصور می کنم آقای کروبی با زيرکی خواسته کمی از اين فشارها را بکاهد، ضمن اينکه ندا را به همه مردم داده که رهبر انتخابات متقلبانه را تاييد کرد. بنابراين طبق قانون اساسی به عقيده آقای کروبی رهبر از عدالت خارج شده است. اينگونه دو پهلو صحبت کردن و به قول معروف يکی به نعل و يکی به ميخ زدن، نشان از فشار بيش از اندازه ای است که بر روی افراد معترض به صحت انتخابات از جمله آقای کروبی دارد. آيا اين فشاری که آورده شده در اثر صحبت هايی است که بين آقای رفسنجانی و بقيه انجام می گيرد؟مذاکرات چون پشت درهای بسته صورت می گيرد و مردم محرم نيستند که در جريان مذاکرات قرار بگيرند، من اظهار نظری در اين خصوص نمی توانم بکنم. اظهار نظر من بر حسب وقايعی است که اتفاق افتاده و همه شاهد بوديم، از جمله تيراندازی به ماشين آقای کروبی و مهندس موسوی، حمله ای که به اينها می شود و از همه مهم تر اينکه شيوه وزارت اطلاعات گروگانگيری از خانواده هايشان بوده است. الان حدود هشت تا نه خانواده هستند که در وزارت اطلاعات بستگانشان گروگان هستند. بنابراين انواع اقسام فشارها را می توان تصور کرد که بر اين معترض انتخابات وارد کرده اند و می کنند. فکر می کنيد که تاثير اين حرف بر روی مردم و جنبشی که به راه افتاده چه خواهد بود؟من تصور نمی کنم که تاثيری بر روی کل جنبش داشته باشد. زيرا که اين جنبش به خاطر حرف آقای موسوی و آقای کروبی به پا نشده و در آخرين اطلاعيه آقای موسوی که بعد از عاشورا صادر شده بود، هم اين را ما ديديم که در حقيقت گفته بودند ما که به مردم نگفته بوديم بياييد بيرون، ديديد که مردم خودشان آمدند بيرون. بنابراين به نظر من تاثير چندانی نخواهد داشت. زيرا که علت اساسی اين جنبش اينست که مردم از وضعيت خودشان، از وضعيت اقتصادی، از وضعيت آزادی هايی که از آنها سلب شده و از سانسور شديد ناراضی هستند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر