این روزها هرچه میخواهم دیگرننویسم نمی شود.احساس می کنم گفتنیها گفته شده وهمان گفته شده های ناصحانه ودلسوزانه هم به چیزی گرفته نمی شود. این روزها خبر بی سر و صدای حصر خانگی اعلام نشده جناب مهندس موسوی وجناب آقای کروبی نقل بیشتر جاهاست. ازاین پیش آمد تلخ و پرهزینه ،دوستان انقلاب غصه دارند و دشمنان این آب وخاک علوی شادخوار. اگر آقایان اعمال حصرمی کنند واین کار را قانونی می دانند چرا دراعلام آن به مردم درمی مانند؟ دیروز کسی بغض زده به من تلفن زد وعیش و آرامش نداشته ام رابیشتر منغص کرد که اگردستت میرسد کاری بکن کاربه جاهای باریکی نکشد. وقتی چشمهایی بسته است ودهانهایی باز، و در مقابل دستهایی بسته است ودهانهایی بسته تر،ازمن وامثال من جز دعا و این نوشته های ناتمام! چه برمی آید؟ دیروز دربعضی سایتها نامه فرزندان کروبی وموسوی را می خواندم که توسط نیروهای امنیتی از رفتن به خانه پدریشان باز داشته شده اند واز این جهت کار آنها به نوشتن نامه به افکارعمومی کشیده شده است. دنیایی که دراین روزها قیامهای ملت مسلمان را متاثر از انقلاب اسلامی می داند با شنیدن این حرفها ونامه های فرزندان موسوی وکروبی به ما چه خواهد گفت؟ آیا دراین که این کارها آبرویی برای نظام در داخل یا خارج باقی نمی گذارد کمترین تردیدی دارد؟ چند روز پیش از یکی از دوستان مهندس موسوی جمله تکان دهنده ای شنیدم که می گفت به بعضی که این روزها به مهندس جفا می کنند باید گفت بترسید از ظلم به کسی که جز خدا یاوری ندارد. سوالی که این روزها ذهن مرا خیلی به خود مشغول کرده این است که: مگرهرحکومت حق دارد هر کاری که در خود توان آن را می بیند بکند وبامنتقدین یا مخالفین خود هرگونه که دلش بخواهد و از دستش بربیاید رفتارنماید و مسولان آن هرچه که دلشان میخواهند بگویند وبه تبعات کارها و گفته های خود هم کاری نداشته باشند؟ پنج شنبه وزیراطلاعات در برنامه دیروز امروز فردای شبکه ۳ ،با چه جرئتی نمی دانم ،تمام کسانی که درراه پیمایی ۲۵ بهمن به خیابانهای تهران آمده بودند را سلطنت طلب وبهایی ومنافق خواند که از شلوغی طبیعی مردم برای خرید عید درمیدان انقلاب سوء استفاده کرده اند.انگار نه انگار درشهرهای دیگرهم خبرهایی بوده است. چند روز پیش کسی ازسر دلسوزی به سرنوشت این نظام مظلوم می گفت یک منتظری کم بود که حالا آقایان می خواهند دو منتظری درست کنند؟ چرا آقایان فکرمی کنند با این تدبیرصد درصد، اشتباه کار درستی انجام داده اند وحق همان است که می کنند؟ چرا آقایان فکرمی کنند به هرمیزان که می خواهند می توانند ازمابقی آبروی نظام هزینه کنند؟ چرا آقایان فکر میکنند همه مردم ،تنها،همین بعضی اشخاص همانند من وما، محاسن دار و یا محجبه ای هستند که دراینجا و آنجا فریادمرگ و اعدام سرمی دهند و کفایت می کند که با آنها ادامه مسیربدهند ودیگرانِ ساکت اما خاموش که نظری دیگر دارند شهروندان این مملکت نیستند وایشان رابا آنها کاری نیست ؟ چرا آقایان فکرمیکنند روش برخورد با مسئله ،نه حل آن، که پاک کردن آن است؟ آقایان این درسهای غلط را درکدام مدرسه سیاست خوانده وآموخته اند؟ آقایان درحصر ۵ ساله مرحوم آیت الله منتظری ،رضوان الله تعالی علیه، چه سودی دیدند وچه نتیجه ای جزبدنام کردن نظام گرفتند که دیگرباربه این شیوه روی آورده اند و دست قدرت خود را به حصر دیگری گشاده اند؟ وقتی بعضی نمی خواهند از تاریخ کوتاه انقلاب عبرت بگیرند احساس می کنم سرنوشتی را که درانتظارمان است، که خدا آن روز را نیاورد، نمی شود تغییر داد . این ما نیستیم. باید به حصرها پایان داد ومانع دیدار فرزندان با والدینشان نشد.اینگونه کارها به ما که پیروان پیامبر رحمتی هستیم که وقتی دید از فردی مشرک که هر روز بر سر او خاکستر می ریخت خبری نیست سراغ او را گرفت وتا شنید در بستر بیماری افتاده به عیادت او شتافت. نمی آید. اینگونه رفتارها با سیره نورانی نبوی وعلوی که مردم از آنها رایحه رحمت وآرامش استشمام می کردند سازگاری ندارد. همه باید به سیره رسول خدا (ص) وامیرالمومنین (ع) برگردیم.
منبع: وبسایت نویسنده
۱۳۸۹ اسفند ۸, یکشنبه
به این حصرها پایان دهید
غلامعلی رجایی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر