کانون ایرانیان

۱۳۹۰ فروردین ۶, شنبه

مواضع سخنگوی وزارت خارجه در مورد سیاست خارجی دولت هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد












 


جــرس: سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی معتقد است "اگر الان بگوییم تمام فعالیت هسته ای مان را کنار بگذاریم و در زمینه هسته ای دیگر فعالیتی نداشته باشیم، غربی ها می آیند بحث حقوق بشر را مطرح می کنند و باز هم  بهانه می گیرند. آنها حتی به همکاری ما جواب نمی دهد و هر نوع همکاری را تسلیم شدن ما تلقی می کنند."


 

رامین مهمانپرست، مشاور وزیر خارجه و سخنگوی دستگاه دیپلماسی دولت دهم، طی مصاحبه ای با خبرآنلاین، خاطرنشان می کند "چون غرب به خاطر فعالیت های هسته ای صلح آمیز بهانه می گیرد، حتی همکاری های نظیر تعلیق غنی سازی حاصل بخش نبوده است."


 

متن این پرسش و پاسخ که علاوه بر مسائل اتمی، به اظهارات وی پیرامون سیاست خارجی دولت های قبل از محمود احمدی نژاد نیز باز می گردد، به شرح زیر است:


 

 



در دهه گذشته چه فراز و فرود هایی در حوزه دیپلماسی داشتیم؟



 



سیاست خارجی ما بعد از پیروزی انقلاب و از زمانی که دوران گذر خود را پشت سر گذاشته و روی خط اصلی خود قرار گرفت، چهارچوب مشخصی داشته و همواره خطوط اصلی کار توسط امام و بعد ایشان توسط رهبری ترسیم شده است. بنابراین در خطوط اصلی سیاست خارجی کشور ما تغییر نداشته و نخواهیم داشت. ولی با توجه به تحولات منطقه ای و بین المللی ممکن است در شیوه های پیگیری و اجرای سیاست خارجی تنوع و تفاوت وجود داشته باشد.


به جز رژیم صهیونیستی که مشروعیتی برای این رژیم قائل نیستیم، دولت ایالات متحده آمریکا به خاطر خصومت هایی که در طول تاریخ به ویژه در یک صد سال اخیر با ملت ما داشت، می تواند استثنای ما در توسعه روابط ما با دنیا باشد.


اما اگر آمریکایی ها رویه گذشته خود را تغییر و نسبت به عذرخواهی و جبران این رفتار اقدام جدی می کردند شاید این محدودیت در رابطه با آن ها نیز می توانست مورد تجدید نظر قرار بگیرد.


 

 



آیا در سال های گذشته مواردی داشتیم که دستگاه دیپلماسی کشور ما از گفتمان و چهارچوبی که مقام معظم رهبری تعیین کرده خارج عمل کرده باشد؟



 



معمولا خطوط کلی سیاست خارجی در بالاترین سطوح کشور و با نظارت و تایید رهبری تعیین می شود. ولی برای اجرای آن سیاست ها ممکن است سلیقه های مختلفی به کار گرفته شود.


بنابراین ممکن است اولویت ها در دولت های مختلف تغییر کند که به تبع آن روش ها نیز می تواند متفاوت باشد.


 

 



این اولویت ها را که تعیین می کند. آیا هر دولتی که سر کار می آید با توجه به سیاست های خود این اولویت ها را تعیین می کند یا در چهارچوب های مشخص شده توسط مقام معظم رهبری تصریح شده است؟



 



در اجرای سیاست های کلی که باید در سطوح بالای تصمیم گیری تعیین شود، می تواند سلیقه ها متفاوت و اولویت ها تغییر کند.


مثلا در دوره سازندگی بحث توسعه همکاری های اقتصادی و جلب سرمایه گذاری خارجی اولویت ما بود. برای این کار می بایست سراغ کشورهایی می رفتیم که برای این توسعه همکاری آمادگی و یا توانایی سرمایه گذاری داشته باشند. همچنین باید قوانینی تدوین می شد تا امکان حضور سرمایه گذاراران خارجی فراهم شود.


در دوره اصلاحات شاید رنگ و بوی سیاست خارجی ما کمتر جنبه اقتصادی داشت. چرا که اولویت دولت بیشتر مسایل فرهنگی و گفت و گوهای تمدن و ادیان بود.. در این دوره چون اولویت اول ما کار اقتصادی نبود شاید به شکل سابق شاهد رشد و توسعه همکاری های اقتصادی نبودیم.


در دوره دولت نهم  و دهم شاهد این هستیم که آرمان ها و اهداف اولیه انقلاب و حقوق ملت در بخش های مختلف به عنوان اولویت کار سیاست خارجی قرار گرفت. به همین دلیل رویکرد ما در بحث هسته ای و نقشی که باید در عرصه بین الملل داشته باشیم تغییر کرد.


 

 



ارزیابی شما از تغییر اولویت های سیاست خارجی در دوره های مختلف کشور چیست؟ تغییر مداوم این اولویت ها برای سیاست خارجی ما یک حسن محسوب می شود یا یک ضعف؟



 



دستگاه سیاست خارجی جدا از اینکه چه تغییراتی در بالاترین سطوح اجرایی کشور ایجاد می شود باید آمادگی پیگیری حرفه ای اهداف کلان کشور را داشته باشد. با تغییر مدیران ارشد اجرایی و تغییر اولویت های اصلی در سیاست خارجی ممکن است در نوع کار تفاوت هایی پیش بیاید. ولی اگر این دستگاه از نیروهای کارآمدی برخوردار و پختگی لازم را داشته باشد می تواند در هر یک از این دوره ها منافع کشور را در آن زمینه ها دنبال کرده و به ظرفیت های کشور اضافه کند.


چون در ایران دولت ها منتخب اکثریت مردم هستند طبیعی است باید به سلیقه و ایده ای که آن دولت برای پیگری اهداف مورد نظر کشور دنبال می کند احترام گذاشت. البته دستگاه سیاست خارجی ما توانست در هر دوره ای ظرفیت های جدیدی را ایجاد کند که همه متعلق به انقلاب، نظام و کشور است.


 

 



هم اکنون ملاک ما برای تشخیص اینکه دستگاه سیاست خارجی در دوره های مختلف بر طبق سیاست های مقام معظم رهبری عمل کرده است چیست؟ مردم از کجا می توانند تشخیص دهند سیاست خارجی فلان دولت طبق چهارچوب هایی که توسط رهبری مشخص شده اجرایی شد؟



 



تامین منافع ملی جزو مهم ترین خطوط اصلی سیاست خارجی کشور است. رعایت سه اصل «عزت، حکمت و مصلحت» در سیاست خارجی چهارچوبی است که باید در محدوده آن حرکت کرد.


معمولا در هر تصمیم جدی و رویکردی که می تواند برای دستگاه سیاست خارجی مسیر مشخصی تعیین کند در مراجع مختلف بحث و رایزنی شده و نقطه نظرات نهادهای مختلف اخذ می شود. نسبت به درجه اهمیت آن تصمیم نقطه نظرهای مقام معظم رهبری اخذ شده و بعد اجرایی می شود.. هر کجا ایشان تشخیص بدهند که یک سیاست درست نیست نظرات صریح خود را اعلام کرده و مسئولین نیز حتما در چهارچوبی که مد نظر مقام معظم رهبری است عمل می کنند.


زمانی ممکن است سلیقه ای ناقض سیاست های کلان و راهبردهای اصلی باشد که در این جا مسلما جلوی این سیاست ها گرفته می شود. به خاطر اهمیت و شکل کار دستگاه سیاست خارجی، برای تصمیم گیری های موثر و مهم از طریق کانال های مختلف به صورت مستمر با ریاست محترم جمهور، شورای امنیت ملی، مجلس شورای اسلامی، نهادهایی که در این زمینه نقش و تاثیر دارند و دفتر مقام معظم رهبری ارتباط برقرار می شود.


 

 



یکی از بحث هایی که در دهه گذشته همواره با آن مواجه بودیم بحث فعالیت صلح آمیز هسته ای کشور مان بود. در چند سال اخیر ما چه ابتکارعمل ها و فرصت هایی در حوزه دیپلماسی هسته ای داشتیم و چطور توانستیم از آن استفاده کنیم؟



 



رویکرد کشورهایی که با حقوق ملت ما مخالفت می کنند همیشه متهم و فشار سنگین وارد کردن به ما بوده تا ما دائما از خود دفاع کرده و اصلا مجالی برای تعیین جایگاه اصلی حقوق خود نداشته باشیم یا نسبت به تخلف دیگران سکوت کنیم.


در رویکرد جدید این توفیق را پیدا کردیم تا به عنوان یک عضو سازمان بین المللی انرژی اتمی که معاهده ان پی تی را به امضاء رسانده از حقوق خود مقتدرانه دفاع کند. دفاع همه جانانه کشور و ملت ما باعث شده کشورهای دیگر نیز از حقوق خود دفاع کرده و رسما از فعالیت های هسته ای خود صحبت می کنند. کشورهایی که در این زمینه به صحنه آمدند احساس می کنند مسیر برای آن ها هموار شده است.


 

 



شما به رویکرد جدید در حوزه دیپلماسی هسته ای اشاره کردید. منظور تان چیست؟



 



رویکرد جدید یعنی این که صورت مسئله را به شکلی تعریف کردیم که اگر قرار باشد راجع به فعالیت هسته ای صحبتی شود باید به آن جامع نگاه کرد. مسئله هسته ای و معاهده ان پی تی که چهارچوبی برای قضاوت تعهد و رفتار کشورها است سه موضوع مهم را در دستور کار خود قرار داده است. یک موضوع مربوط به خلع سلاح می شود. بحث خلع سلاح باید زنده و پیگیری می شد. چون به یک مسئله فراموش شده تبدیل شده بود. کسی به خود اجازه نمی داد راجع به کشورهای قدرتمند که سلاح های خود را ذخیره کردند صحبتی کند. ولی الان بحث خلع سلاح به یک موضوع جدی تبدیل شده است.


علی رغم فشارهایی که وارد شد حدود شصت کشور در کنفرانسی که راجع به خلع سلاح در کشور ما برگزار شد شرکت فعال داشته و نشان دادند در سطح بین الملل برای خلع سلاح اراده وجود دارد. بنابراین زنده کردن یک اصل مهم ان پی تی به اسم خلع سلاح به صورت جدی در دستور کار ما قرار گرفت.


 بحث دوم، عدم اشاعه است که در این این خصوص نیز زمینه ای برای جلوگیری دیده نمی شد. همان طور که رژیم صهیونیستی توسط کشورهای دارنده سلاح هسته ای مجهز به کلاهک های هسته ای شد و حتی اجازه داده نمی شد در این خصوص بحثی شود، ولی برای اولین بار در اجلاس بازنگری ان پی تی در نیویورک با اجماع همه کشورها فعالیت رژیم صهیونیستی زیر سوال قرار گرفت و قرار شد فعالیت های این رژیم با جدیت و دقت بررسی و این رژیم پاسخ گو باشد.


 

بنابراین بحث عدم اشاعه به عنوان رکن دوم ان پی تی هم اکنون یک موضوع جدی تلقی می شود. بحث عاری شدن جهان، از جمله خاورمیانه از سلاح هسته ای موضوعی است که مستقیما رژیم صهیونیستی را مورد توجه قرار می دهد.


بحث سوم، بحث فعالیت هسته ای همه کشورها در چهارچوب صلح آمیز است که در این زمینه نیز وضعیت بسیار تغییر کرده است. اولا کشور ما ثابت کرده که نسبت به اهداف صلح آمیز انحرافی ندارد؛ ممکن است به لحاظ سیاسی بهانه کرده و ادعایی را تکرار کنند ولی شاهدیم در تمامی گزارش های دبیرکل سازمان انرژی اتمی از فعالیت صلح آمیز کشور ما تاکید شده سند و مدرکی نسبت به انحراف مشاهده نشده است. آن جا که قصد دارند فعالیت صلح آمیز کشور ما را به بهانه سیاسی زیر سوال ببرند می گویند ما نمی توانیم تضمین کنیم که در آینده این اتفاق می افتد یا خیر. شاید نتوانند این تضمین را راجع به هیچ کشوری داشته باشند ولی چرا تنها راجع به ایران بحث می کنند؟!


این مسئله یک مسیر جدید را باز کرده است. هم اکنون کشورها راحت تر می توانند از حقوق خود در این زمینه استفاده کنند. خیلی راحت تر می توانند راجع به فعالیت هسته ای نظر داده و با کشورهای دیگر قرارداد بسته و تاسیساتی داشته باشند.


در زمینه فعالیت صلح آمیز هسته ای هم اکنون وضعیت کشور نسبت به شش، هفت سال پیش کاملا متحول و متفاوت شده و در یک جایگاه بسیار بالاتر و بهتری قرار گرفته ایم.


 

 



فکر می کنید برخوردهای سیاسی که با فعالیت هسته ای کشور مان می شود نسبت به گذشته کمتر شده است؟



 



هرقدر نقش کشوری مهم تر و موثرتر شود و بخواهد جایگاه خود در نظام بین الملل را بالاتر ببرد با مخالفت کشورهایی که عادت کرده بودند با امر و نهی های یک جانبه عمل کرده و در تصمیمات کسی را دخالت ندهند، بیشتر مواجه می شود. فکر می کنم شدت برخوردهای سیاسی نسبت به کشور ما بیشتر شده است ولی دلیل اش این است که ما در حال بالا بردن جایگاه خود در نظام بین الملل هستیم. ما حرف هایی داریم که افکار عمومی دنیا از آن استقبال می کنند. می خواهیم از حقوق خود دفاع کنیم و چون دفاع می کنیم برای آن ها سخت است و فکر می کنند ممکن است منافع شان به خطر بیافتد و سعی می کنند با فشار سیاسی جلوی دسترسی ملت ما به حقوق خودشان را بگیرند.


معنای اینکه همیشه علیه ما قطع نامه صادر می کنند این است که حاضر اند برای جلوگیری از دسترسی ملت ما از حقوق مسلم خود سخت ترین فشارها را به آن ها وارد کنند. به امید اینکه این فشارها باعث شود مردم ما مایوس و ناامید شوند و از دنبال کردن حقوق خود دست بردارند.


 

در دنیای امروز اگر می خواهد سعادتمند شود باید قدرت داشته باشد. اگر ضعیف و تسلیم باشد هیچ کس حقوق آن ملت را دو دستی به آن تقدیم نمی کند. اگر شما قدرت داشته باشید، اگر به علوم پیشرفته دسترسی داشته باشید، اگر توانایی دفاع از کشور خود را داشته باشید، آن وقت است که دیگر کسی به شما تعرض نمی کند. اگر شما یک کشور خیلی خوبی باشید، آدم های خیلی خوب و محترمی باشید و حرف های خیلی قشنگی هم بزنید ولی ابزار دفاع از کشور خود را نداشته باشید آن ها نمی آیند بگویند، به به، چه کشور خوب و محترمی، پس هیچ کس به این کشور کاری نداشته باشد.


 

 



شما به نکته مهمی اشاره کردید که بعضا مورد بحث نیز است. فکر می کنید دوره ای در سیاست خارجی داشتیم که در مقابل استکبار تسلیم شده باشیم؟



 



شاید این طوری بگوییم بهتر باشد که در طول سی و دو سال گذشته دائما آمریکایی ها و برخی کشورهای غربی به دنبال بهانه بودند تا نسبت به ملت و کشور ما خصومت خود را دنبال کنند. مثلا اگر الان بحث هسته ای را به عنوان بهانه ای برای فشار خود عنوان می کنند و می گویند چون ما نگران هستیم این فعالیت ها جنبه نظامی پیدا کند، بنابراین مدام قطع نامه صادر کرده و تحریم می کنند، سوال ما از آن ها این است چند سال است که ما فعالیت هسته ای خود را دنبال می کنیم؟ خب، بیست یا بیست و پنج سال پیش که فعالیت هسته ای نداشتیم. آن زمان چرا ما را تحریم کردید؟! اگر الان بگوییم که فرض کنید تمام فعالیت هسته ای مان را کنار بگذاریم و در زمینه هسته ای دیگر فعالیتی نداشته باشیم، فکر می کنید خصومت آن ها علیه ما تمام شود؟! می آیند بحث حقوق بشر را مطرح می کنند.


 

بنابراین ما در یک دوره ای حتی در بحث هسته ای برای اینکه بهانه را از دست آن ها بگیریم گفتیم که فعالیت های خود را به صورت موقت متوقف می کنیم. داوطلبانه پروتکل الحاقی را اجرایی می کنیم. هر چه که می توانست بهانه را از آن ها بگیرد را عمل کردیم. دو سال تا دو سال و نیم هم این کار را انجام دادیم. می خواهم بگویم چون بهانه می گیرند حتی این همکاری ما جواب نمی دهد. آن ها این نوع همکاری را تسلیم شدن ما تلقی می کنند.


 

 

 


 

View Original Article

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر