کانون ایرانیان

۱۳۸۹ خرداد ۱۲, چهارشنبه

زندگی زرتشت در زمان آریایی ها

روزگار زرتشت
زرتشت در زمان یکی از کوی ها که گشتاسب نام داشت، زندگی
می کرد. او بنیانگذار آئین زرتشت است. زرتشت در زمانی زندگی می کرد
که حیات اجتماعی ایرانیان درحال تغییر بود.به خاطر تبدیل زندگی شبانی
به زندگی کشاورزی. کشاورزی امکان استفاده هر چه بیشتر از آب و
خاک را موجب می شد و می توانست غذای عده زیادی را تامین کند. اما
پرداختن به کشاورزی برای آریائی ها کار آسانس نبود. زیرا اگر چا تجارت
اقوام ما قبل آریایی می توانست پرداختن به کشاورزی را ممکن سازد
لیکن اعتقادات و رسوم رایج در میان قبایل مانع از این امر می شد.
چون پرستش میترا که مورد علاقه شبانان و جنگاوران بود بیشتر
با زندگی قبیله ای موافقت داشت. مراسم پرستش نیز همراه با قربانی
کردن چهار پایان از جمله اسب، خوردن مایعات مدهوش کننده و انجام
اعمال جادویی بود.کاهنان و جادوگران که این اعمال را انجام می دادند،
در واقع مانع از تحول زندگی آریا ئی ها به شرایط جدید بودند. در نتیجه
نزاع میان قبایل برای زمین غارت یکدیگر، دزدی و مانند اینها رایج گردید.
بدین ترتیب زندگی اقوام ایرانی سخت در معرض خطر قرار گرفت.
تلاش زرتشت
در چنین شرایطی زرتشت دریافت که باید اعتقادات اقوام ایرانی را اصلاح
کند. به همین ترتیب از میان رب النوع های متعددی که ایرانیان
می پرستیدند اهورا مزدا را برگزید و برتر دانست. اهورا مزدا به معنای
دانای بزرگ است. به عقیده زرتشت بالاتر از او خدایی نیست و

همه مظاهر طبیعت تابع و فرمانبردار او هستند. اهورمزدا انسان را به
پیروی از خود فرمان می دهد و با اعمال جادویی مانند کشتن دام ها و
مانند آن مخالف است. پرداختن به کشاورزی و پاکیزه نگه داشتن آب و
خاک و بطور کلی آباد کردن امری پسندیده می باشد و اهورمزدا به آنان
فرمان می دهد. عقاید و تعلیمات زرتشت با مخالفت کاهنان و جادوگران
قبایل آریائی که مغ نامیده می شدند، روبرو شد. در نتیجه زرتشت برای
گسترش افکار و تعلیمات خود به نزد گشتاسب رفت. گشتاسب اندیشه
زرتشت را پذیرفت و از طرفداران وی گردید. بدنبال آن میان طرفداران
زرتشت و مخالفانش جنگ در گرفت و در یکی از جنگ ها زرتشت کشته
شد. از آنجا که تعلیمات زرتشت در اصل به منظور اصلاحات مورد نیاز
جامعه ایرانی بود. پس از وی تعلیماتش باقی ماند. بخصوص آنکه بتدریج
تعدادی از مغ ها نیز به دین او گرویدند، تعلیمات وی را تفسیر نموده و به
دیگران تعلیم دادند. زرتشتی ها مغ ها را موبد می خواندند. موبدان از
طبقات مهم ایران استان بودند. آنان نه تنها امور مذهبی را عهده دار بودند
بلکه در حکومت نیز وظایفی داشتند، زیرا به عقیده آنان اهورامزدا حامی
حکومت بود و به هر کس که می خواست حکومت می داد. آنان همچنین
عقیده داشتند که پس از مرگ زرتشت هر هزار سال یک نفر پیدا می شود
که سوشیانس نام دارد. به عقیده زرتشت سوشیانس که سه نفر
هستند با بدی ها مبارزه کرده و نیکی ها را گسترش می دهد.
تعالیم زرتشت و اوستا
اندیشه و اعتقاد-اندیشه واعتقاد زرتشت را مزدا پرستی تشکیل
می دهد یعنی اعتقاد به برتری و بزرگی اهورامزدا. پس از اهورامزدا،
اندیشه نیک یا سپنتامینو قرار دارد.اما سپنتامینو تنها اندیشه موجود در
جهان نیست بلکه در مقابل او اندیشه بد یا انگرمینو واقع شده است. هر
آنچه در جهان وجود دارد اعم از موجودات، پدیده های طبیعت و اندیشه ها
و اخلاق وابسته وپیوسته به یکی از این دو هستند. بدین ترتیب جهان
دارای دو اصل می باشدیکی خیر (اندیشه خیر) یکی بد(اندیشه بد).باران،
آب، تندرستی و مانند آن از مظاهر خیر هستند و خشکسالی ، دروغ ،
بیماری و مانند آن از مظاهر شر می باشند. زرتشتیان مظاهر خیر را ایزد
می نامند . از ایزدان مهم یکی آناهیتا است که ایزد آب روان می باشد.
و همچنین آبان ایزد کشاورزی نیز به شمار می آید.یکی دیگر از ایزدان
مهم ، مهر یا میترا که ایزد عهد و پیمان است. و همچنین ایزد عدالت
نیز به شمار می آید. مظاهر شر را دیو می نامیدند. از دیوهای معروف
اپش، دیو خشکسالی است. دیگر اهریمن است که سرچشمه همه
بدی ها به شمار می آید. تعلیمات و اندیشه های زرتشت در کتاب
اوستا جمع شده است. اوستا مشتمل بر سرودها و مطالبی است که
منسوب به زرتشت و دین زرتشتی می باشد.امروزه تنها قسمتی از
اوستا باقی مانده است که شانل قسمت هایی چون آبان یشت
(ستایش آبان) مهر یشت (ستایش مهر) و ... می باشد. بعد ها موبدان
کتاب هایی در مورد قوانین دین زرتشت و دستورات آن نوشتند که از
جمله آنها وندادید یعنی قوانین ضد دیو ها می باشد.
زندگی فردی و اجتماعی-به عقیده زرتشت هر فردی وظیفه دارد از
نیکی دفاع نموده و با شر مبارزه کند. کسانی که به سه دستور پندار نیک
، گفتار نیک ، کردار نیک عمل نماید از نیکی دفاع می نماید. آباد کردن
زمین بخصوص از راه کشاورزی از بین بردن حیوانات موذی و آلوده نکردن
آب و خاک از جمله کار های نیک به شمار می آید. تاکید بر زندگی
خانوادگی و احترام گذاردن به روان در گذشتگان از دیگر دستورات آئین
زرتشتی است. اخلاق و تفکری که زرتشت تعلیم می نمود و در مجموع
جامعه ای را ساخت که به خاطر پرستش اهورامزدا از دیگر اقوام آریایی
مشخص و متمایز گردید. در نتیجه از خصوصیات اصلی زندگی اجتماعی
و اعتقادی ایران باستان مزدا پرستی می باشد. بر طبق اوستا جامعه
ایرانی به سه طبقه تقسیم شده است.موبدان، جنگاوران، کشاورزان.
بر اساس دین زرتشت کسی می توانست در میان مزدا پرستان به
فرمانروایی برسد که مزدا پرست باشد. اهورا مزدا حامی وی و او نیز
مدافع دین مزدا پرستی باشد. به همین جهت پادشاهان همیشه نیازمند
تایید و حمایت موبدان بودند، زیرا آنان متولیان امور دینی به شمار
می آمدند. در نتیجه موبدان و جنگاوران با یکدیگر همکاری می کردند و
قدرت بسیار داشتند. قبایل ایرانی هنگام مهاجرت به ایران ابتدا مستقل
زندگی می کردند بعد ها با ساکنان قدیمی درگیر می شدند ، اما به
تدریج با یکدیگر آشنا و همنشین می شدند. و این در صورتی بود که
ایرانیان به عنوان نیروی غالب و پیروز در فلات ایران ساکن شده بودند.
از میان اقوام قدیمی ساکن در ایران اقوام ایلامی به دلیل پیشرفت های
فرهنگی و تمدنی بسیاری که داشتند از اهمیت بیشتری برخوردار بودند.
در نتیجه پس از مدتی ایرانیان خط ، کشاورزی و شهر سازی را از آنان
فرا گرفتند. یکی از علل تغییر جامعه آریایی از زندگی شبانی به زندگی
کشاورزی و تلاش های زرتشت در این مورد آشنایی ایرانیان با تمدن و
فرهنگ اقوام قدیمی ساکن در ایران بود. مهمترین همسایگان فلات ایران
در هنگام استقرار آریایی ها ، آشوریان و کلدانی ها بودند. در نتیجه
تماس با اقوام مجاور فلات ایران بخصوص اقوامی که در کنار
رودخانه هایی چون سیحون و جیحون و نیز دجله و فرات زندگی
می کردند در فرهنگ و معتقدات ایرانیان تغیراتی رخ داد. چنانچه بتدریج
اعتقاد به آناهیتا رواج یافت . در همین حال زرتشت در اندیشه های
خود آناهیتا را یکی از ایزدان زیر دست اهورامزدا قرار داد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر