کانون ایرانیان

۱۳۸۹ خرداد ۲۳, یکشنبه

ابوالعباس قصاب آملي

ابوالعباس قصاب احمد بن محمد بن عبدالکريم آملي يکي از عارفان بزرگ ايراني در نيمه دوم قرن چهارم هجري است. وي مريد محمد بن عبدالله طبري و معاصر با عضدالدوله ديلمي بوده است. شيخ ابوالحسن خرقاني عارف بزرگوار اواخر قرن چهارم و اوايل قرن پنجم هجري صحبت ابوالعباس قصاب آملي را دريافته و مدت زماني در خانقاه او بسر برده است. گويند وي آمي بود و از علوم ظاهري حظي نداشت. لکن غوامض مسائل هر علم به آساني ميگشود و يکي از ائمه علماي طبرستان ميگفت: از نعمتهاي الهي که ما را بدان مخصوص فرمود وجود ابوالعباس است تا هر چيز از اصول دين و دقايق توحيد بر ما مشکل شود از او درخواهيم و او حل کند.

شيخ عطار گويد: او در آفات عيوب نفس ديدن اعجوبه بود و در رياضت و کرامت و فراست و معرفت شأني عظيم داشت، او را عامل مملکت گفته اند و پيرو سلطان عهد بود و شيخ ميهنه را گفت: که اشارت و عبارت نصيب تست. نقل است که شيخ ابوسعيد را گفت اگر ترا پرسند که خدايتعالي شناسي مگو که شناسم که آن شرک است، وليکن چنين گوي که: عرفناالله ذاته بفضله. يعني خداي تعالي ما را آشناء ذات خود گرداناد بفضل خويش. و گفت پيران آئينه تواند، چنان بيني ايشان را که توئي. و گفت طاعت و معصيت من در دو چيز بسته اند، چون بخورم مايه همه معصيت در خود بيابم و چون دست باز کنم، اصل همه طاعت در خود بيابم. و گفت جوانمردان راحت خلقند نه وحشت خلق. و گفت: دنيا گنده است و گنده تر از آن دنيا، دلي که خداي تعالي آن دل به عشق دنيا مبتلا گردانيده است. همه گفته است: بنده اويم به مسلماني، مولاي محمدم به شريعت داري، نشستم بر درويشي، دعوي ام نيستي، هر که چنين دارد گو بيار. جوامردا، مصطفي داعي شريعت است، و من داعي حقيقت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر