کانون ایرانیان

۱۳۸۹ خرداد ۱۲, چهارشنبه

معبود های مختلف دینی

چون برای هر چیز روحی تصویر شود، به عبارت دیگر خدایی در آن نهفته
باشد، تعداد اشیای پرستیدنی بی شمار می شود. خدایان بیشمار را
می توان در شش دسته قرار داد: آسمانی، زمینی ، جنسی ، حیوانی ،
انسانی ، و الاهی.
شاید ماه در زمره نخستین خدایان باشد . همان گونه که ما اکنون در
افسانه های خود از مردی که در ماه بسر می برد یاد می کنیم. اساطیر
قدیم نیز ماه را همچون مردی تصور می کرده اند که زن را از راه بدر
می کرده است و هر ماه یک بار ، او را به حالت حیض می انداخته است.
قرص رنگ پریدۀ آن مقیاس اندازه گیری زمان بوده و چنین تصور
می شده است که ماه بر اوضاع جوی حکومت دارد و باران و برف را همین
قرص از آسمان به زمین فرو می فرستد، مطابق اساطیر، قورباغه ها نیز
برای باریدن باران به درگاه او نیز تضرع می کرده اند.
معلوم نیست چه زمانی خورشید، برای حکومت آسمان ، جانشین ماه
شد ، شاید زمانی که که کشاورزی جانشین شکار ورزی شد و مردم
دریافتند که حرارت خورشید سبب حاصلخیزی زمین می شود و دوره ی
گردش آن وسیله تنظیم موسم کاشت و برداشت است.در این هنگام ،
زمین به عنوان الاهه ای مورد توجه قرار گرفت که اشعه ی سوزان
خورشید آن را آبستن می کند، و از همین وقت مردم خورشید را، چون
پدرهر چه زنده است مورد پرستش قرار دادند
همه ی ستارگان، مانند خورشید و ماه ، یا محتوای خدا، یا خود خدایی
بوده، و به امر یک روح درونی به گردش خود ادامه می داده اند. با ظهور
مسیحیت این ارواح عنوان فرشتگانی را پیدا کردند که راه راست را به
مردم نشان می دهند،
خود آسمان خدای بزرگی بود که با کمال تضرع به عبادت آن می پرداختند،
زیرا آنرا سبب نزول باران و یا بند آمدن آن می دانستند.
لفظ خدا ، در نزد طایفه های لوباری و دینکا، معنی باران می دهد، مغولان
خدای بزرگ را"تنگری" و در چین نیز " تی" به معنی آسمان می نامیدند،
در هندوستان ودایی، خدا را " دیئوس پتیاره" به معنی" بابا آسمان" و
یونانیان" زئوس " به معنی "آسمان و گرد آورنده ابرها" و در ایرانیان "اهورا"
به معنی "آسمان آبی" می نامیدند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر