کانون ایرانیان

۱۳۸۹ خرداد ۱۶, یکشنبه

جنگ سالامین نبرد خشایارشا با یونانیها

درفش جنگ هخامنشیان
نبرد سالامین در سال 480 (پ .م) اتفاق افتاد.نیروی دریایی یونان پس از فرار از آرت میزیوم به سلامین رفت. سپس جارچی ها به آتن رفتند و به مردم آنجا گفتند که زن فرزندان ، اموال و بردگان خود را از آتن خارج كنید و در جای امنی پناه بگیرید. در مجلس مشورتی كه یونانی ها برای جنگ بعدی ترتیب دادند ، بعضی ها عقیده داشتند كه باید به ایستم رفت و در پلوپونس جلوی نیروی دریایی ایران را گرفت. چون اگر در سالامین شكست بخورند ، جزیره محاصره شده و ارتباط آنها با تمام یونان قطع می شود. ولی اگر در ایستم جنگ كنند ، در صورت شكست می توانند به داخل پلوپونس عقب نشینی كنند
سپس خبر رسید كه ارتش ایران وارد آتن شده است. از زمان حركت خشایارشا از هلس پونت تا ورود او به آتن چهار ماه گذشت. وقتی پارسها وارد اتن شدند ، آنجا را خالی از سكنه یافتند. فقط عدهای از آتنی ها كه فقیر بودند به معبد و ارگ آتن پناه بردند. البته آنها هم در حد توانشان از قلعه آتن دفاع كردند ولی چون دیوارهای چوبی بود ، ایرانی به تیرهای خود نخ كتان پیچیدند ، آنها را آتش زدند و به سوی قلعه پرتاب كردند ، در نتیجه دبوارها سوختند و از بین رفتند. سپس چند نفر پارسی از قسمتهایی از دیوارها كه دارای موانع طبیعی بود بالا رفتند. آنها توانستند بر آتنی ها پیروز شوند و درهای قلعه را بازكنند. پس از تسخیر آتن خشایارشا پیكی را روانه شوش كرد و به اردوان كه نایب السطنه شده بود مژده تصرف آتن را داد. پارسها به تلافی آتش زدن معبد و جنگل شهر سارد كه آتنی ها انجام داده بودند ، معبد و ارگ آتن را آتش زدند.

بالاخره آتنی ها پس از مشورت های طولانی تصمیم گرفتند كه در سالامین جلوی نیروی دریایی ایران را بگیرند. چون معبر سالامین تنگ بود و تعداد كشتی های ایران هم زیاد بود ولی یونانی ها تعداد كمی كشتی جنگی داشتند. از این نظر كشتی های ایرانی كارشان با یكدیگر تداخل می كرد و مزاحم حركت یكدیگر می شدند. ولی با این وجود خیلی از یونانی ها چون فكر می كردند ممكن است شكست بخورند ، سوار كشتی های خود شدند و از آنجا رفتند.

نبرد سالامین :

پس از تصمیم شاه به جنگ دریایی ، نیروی دریایی ایران به نز دیكی سالامین رسید. سالامین جزیره ای در نزدیكی آتیك است كه از خشكی اصلی بوسیله یك تنگه جدا می شود. در همین زمان نیروی زمینی ایران هم به طرف پلوپونس حركت كرد. وقتی كه اهالی پلوپونس اطلاع پیدا كردند ، بفكر تهیه استحكامات در تنگه ایستم پرداختند و دیواری در نزذیكی آنجا كشیدند تا نیروهای ایران دجار موانع گردند و پیشروی اشان كند شود. تمیستوكل برای جلوگیری از پراكندگی بیشتر یونانی ها تصمیم گرفت كه نبرد را هر چه زودتر آغاز كند. بنابراین شخصی را به نزد خشایارشا فرستاد و به او گفت كه یونانی ها قصد فرار دارند و شما برای جلوگیری از فرار آنها بهتر است هر چه سریع تر به آنها حمله كنید. سپاهیان ایران هم حرف او را باور كردند و جنگ در سالامین شروع شد. كشتی های یونانی به كشتی های ایرانی حمله بردند ولی نیروی دریایی ایران فرصت دفاع منظم را نكرد. در این میان زنی ینام آرت میز كه فرمانده یكی از كشتی های ایرانی بود ، شجاعانه به نیروی دریایی یونان حمله برد و یك كشتی یونانی را غرق كرد. خشایارشا كار او را دید و بسیار او را تشویق كرد. او گفت: « مردان من زن شده اند و زنان من مرد.» كشتی های یونانی به تعقیب كشتی آرت میز پرداختند و كشتی او را محاصره كردند ولی او توانست از چنگ یونانی ها فرار كند و خود را به ساحل برساند. یونانی ها در خشكی هم به تعقیب او پرداختند ولی نتوانستند او را پیدا كنند و او به فالرون رفت.

در این جنگ برادر خشیارشا و تعداد زیادی ایرانی كشته شدند ، چون آنها شنا بلد نبودند ولی تلفات یونانی ها كم بود چون آنها می توانستند شنا كنند. با این وجود هم كاملا نمی توان گفت كه ایرانی ها شكست خوردند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر