کانون ایرانیان

۱۳۸۹ خرداد ۸, شنبه

تاريخچه‌ى تركان

اصطلاح ترك در گسترده‌ترين معناي خود به مردمان ترك‌زبان تركيه، روسيه، آسياي مركزي، سينكيانگ چين، قفقاز (اران)، افغانستان، و جز آنان، اطلاق شده است. كل جمعيت ترك‌زبانان جهان، به حدود 125 ميليون تن بالغ مي‌شود، و از شرق سيبري تا بالكان گسترش يافته‌اند. وجود تفاوت‌هاي گسترده فرهنگي و ريخت‌شناختي در ميان ايغورهاي چين، ازبك‌هاي آسياي ميانه، و عثمانيان تركيه، سخن گفتن از تركان به عنوان يك گروه قومي و نژادي را ناممكن مي‌سازد. اگرچه اسلام دين اكثر تركان است، اما نفوذ آن نسبتاً دير رخ داده است. مهم‌ترين عامل وحدت بخش در ميان تركان، پيوند بسيار نزديك زبان آنان است. محتمل است بسياري از مردماني كه ارتباط و نسبتي با تركان اصيل نداشته‌اند، به تمامي يا تا اندازه‌اي، زبان و ساختار اجتماعي آنان را پذيرفته و سپس در زمره‌ي تركان درآمده‌اند.
نام ترك را براي نخستين بار، چينيان درسده‌ي ششم ميلادي براي اشاره به مردماني كوچنده كه امپراتوري بزرگي را از مغولستان تا درياي سياه برپا كرده بودند، به كار بردند. اين امپراتوري، كه به دو بخش مستقل تقسيم شده بود، ناگزير به پذيرش فرمان‌روايي و برتري چينيان در سده‌ي هفتم ميلادي شد. امپراتوري شمالي تركان استقلال خود را در 682 م. بازيافت، و كهن‌ترين سنگ‌نبشته‌هاي شناخته شده‌ي تركي (كتيبه‌هاي ارخون) بدان مربوط‌‌‌اند. در سده‌هاي بعدي، اختيار اين ناحيه از كف تركان اغوز خارج شد و به دست ايغورها و قرقيزها، كه واپسين تركان مقيم در مغولستان بودند، رسيد. آنان، همچون پيشينيان خود، پس از اين كه ختاييان در 924 م. آنان را پس راندند، به سوي جنوب و غرب مهاجرت كردند. ديگر اقوام ترك، به ويژه خزرها، كومان‌ها، و پچنگ‌ها، نقش مهمي را در تاريخ سده‌هاي ميانه‌ي جنوب روسيه و جنوب شرقي اروپا ايفا كرده‌اند. با وجود اين، گروه‌هاي تركي كه بيش‌ترين اهميت را در تاريخ اروپا و غرب آسيا دارا هستند، سلجوقيان و تركان عثماني بودند، كه هر دو به اتحاديه‌هاي اغوز تعلق داشتند. الحاق سرزمين كهن سغد در سده‌ي هفتم ميلادي به دست اعراب به امپراتوري اسلامي، موجب تماس و ارتباط مستقيم تركان اغوز با خلافت عباسي، و سپس امپراتوري ايران شد. تركان كيش اسلام سني را پذيرا شدند و مهاجرت به خاورميانه را آغاز كردند. عباسيان در آغاز از آنان به عنوان سربازان مزدور بهره مي‌بردند، اما تركان به زودي مبدل به فرمان‌روايان واقعي امپراتوري اسلامي شدند.
در آغاز سده‌ي يازدهم ميلادي، موج بزرگي از تركان سلجوقي، به رهبري طغرل بيگ، خوارزم و ايران را تصرف كردند، و در 1055 م. به بغداد وارد شدند؛ در اين زمان بود كه طغرل بيگ خود را سلطان ‌خواند. در زمان جانشين او، الپ ارسلان، سلجوقيانْ گرجستان، ارمنستان، و بخش عمده‌اي از آسياي صغير را تصرف كرده، سوريه را تاراج نموده و در 1071 م. امپراتور بيزانس، رومانوس چهارم را در منزيكرت شكست دادند، و بدين ترتيب بيزانس (به جز منطقه‌اي كوچك در اطراف كنستانتينوپل) را به اشغال و تصرف سلجوقيان و تركمانان درآوردند.
استيلاي سلجوقيان بر اين منطقه، عاملي عمده در وقوع جنگ‌هاي صليبي بود، كه در طي آن‌ها، نبردي با سه عضو، در ميان مسيحيان، سلجوقيان، و مماليك مصر برپا شد. پسر الپ ارسلان، ملك شاه (فر. 92-1072 م.) امپراتوري بزرگ خود را توانمندانه اداره كرد و گسترش داد؛ او حامي عمر خيام بود و گويا به فرمان وي اين دانشمند بزرگ ايراني تقويم جاري را اصلاح كرد. در آغاز سده‌ي دوازدهم ميلادي امپراتوري سلجوقيان آغاز به فروپاشي كرد، و بسياري از بخش‌هاي امپراتوري عملاً به استقلال دست يافتند. در 1157 م. حملات خوارزمشاه منجر به سقوط نهايي سلجوقيان شد.
در ميان دولت‌هاي جانشين سلجوقيان، پادشاهي زنگيان سوريه قرار داشت، كه فرمان‌رواي آن نورالدين، به جهت كسب پيروزي در جنگ‌هاي صليبي، پرآوازه گشته بود. جانشينان ديگر ايشان، امپراتوري خوارزمشاهيان، كه در آن زمان كمابيش به مرزهاي پيشين امپراتوري سلجوقي دست يافته بود؛ و پادشاهي سلجوقيان روم يا قونيه، كه بخش عمده‌اي از آسياي صغير را دربر مي‌گرفت، بودند. همه‌ي دولت‌هاي سلجوقي را در سده‌ي سيزدهم ميلادي، چنگيزخان و جانشينان‌اش، كه اردوهاي‌شان مركب از مغولان و تركان بودند، و عموماً به نام تاتار شناخته مي‌شدند، مغلوب ساختند و متصرف شدند. ترك – تاتارهايي كه اينك در جمهوري‌هاي مستقل هم‌سود (CIS) زندگي مي‌كنند، مانند ازبك‌ها، تا حد زيادي از نسل اردوي زرين ِ باتو خاني هستند كه بر امپراتوري وسيعي در سده‌ي شانزدهم ميلادي فرمان مي‌راند.
پس از آن كه موج تهاجم مغولان فروخوابيد، پادشاهي قونيه به دست امارت قره‌مانيه بر آسياي صغير مسلط شد، اما اين تركان عثماني بودند كه عمليات سرنگون سازي امپراتوري بيزانس را به انجام رساندند. عثمانيان، كه قبيله‌اي كوچك و واپسين مردمان مهاجم ترك بودند، در سده‌ي سيزدهم ميلادي از سوي اربابان سلجوقي خود به پاسباني منطقه‌ي مرزي امپراتوري بيزانس گماشته شدند. تا حد زيادي اين موقعيت و منصب عثمانيان به عنوان نگاهبانان يك منطقه‌ي مرزي همواره مورد نزاع، بود كه به آنان اجازه داد سازمان بسيار منظم خود را توسعه دهند، و همين امر نيز ايشان را قادر سازد كه در سده‌ي چهاردهم ميلادي خود را مبدل به اربابان و صاحبان ويرانه‌هاي امپراتوري سلجوقي در آناتولي كنند. نخستين فرمان‌رواي تاريخي آنان، عثمان يكم، نام خود را هم به ملت و هم به دودماني كه بر امپراتوري وسيعي فرمان مي‌راند، داد. مردم تركيه‌ي كنوني، كشوري كه پس از سقوط امپراتوري عثماني در 1918 م. بنيان نهاده شد، تركان عثماني (يا: عثمانلي) خوانده مي‌شوند. عثمانيان اصيل در همان مراحل ابتدايي با سلجوقيان ادغام شده بودند، و بازماندگان آنان نيز با نومسلماناني از مليت‌هاي گوناگوني كه امپراتوري‌شان را تشكيل مي‌دادند، به گستردگي آميخته شده‌اند. (The Columbia Encyclopedia)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر