کانون ایرانیان

۱۳۸۹ خرداد ۱۳, پنجشنبه

پیشینه پزشکی در ایران

« پيشينه تاريخ پزشكي در ايران »
« بخش نخست »

اوستا كتاب آسماني زرتشتيان به صورتي كه امروز در دسترس است شامل يسنا ، يَشت ، ونديداد ، ويسپرد و بندهشن است . اين كتاب فقط قسمتي از مصحف اصلي است كه گفته مي شود شامل بيست و يك كتاب يا يك ميليون نوشته« آيه » بوده است . اين كتاب دو نسخه اصلي يكي در سمرقند و ديگري در تخت جمشيد نگهداري مي شده است ، به طوري كه طبري ادعا مي كند اصيل ترين نسخه در تخت جمشيد بوده و در محلي كه به نام دژنپشت مشهور بوده قرار داشته است . اساس آنچه در اين كتاب ها درباره پزشكي نوشته شده اعتقاد به وجود قانون در طبيعت است و طبق آن اصل هاي دوگانه نيكي و بدي همواره با يكديگر در حال ستيزند . خوشبختانه در مورد انسان و در برابر هر مرضي كه عامل بدي آن ممكن است در روي زمين پراكنده شود ، درماني نيز هست كه آفريننده نيكي آماده به كار بردن آن است.آريا مه بر مرگ و همه بيماري ها پيروز مي شود . باران از آسمان مي بارد و درختان و گياهان را مي پروراند و آنها نيز با خواص خود بيماري ها را درمان و از مرگ پيشگيري مي كنند. مي گويند بعدها اژدها كه قوي ترين روح شيطاني است بوسيله ترائتونه به قتل مي رسد. و از اين رو تراتئونه خالق طب تلقي مي شود . طبق يكي از متون اوستايي اهورامزدا ده هزار گياه نجات بخش به وي داده است . تمام بيماري ها از اژدهاي اهي سرچشمه مي گيرد ، بنابراين تراتئونه از دو جهت پشتيبان طب بوده است . سرما ، گرما ، چرك ، عفونت ، گرسنگي و تشنگي ، اضطراب و پيري از عوامل طبيعي بيماري شمرده مي شدند . زياده روي در خورد و خوراك و داشتن عادات ناپسند در ايجاد بيماري سهيم بودند . نقشي كه خون در انتشار بيماري در بدن بازي مي كند در دوره ساسانيان شناخته شده بود زيرا يكي از تكاليف ديني آنان اين بود كه در نگهداري و افزايش و پاكيزگي خون كه بدن را مانند زينت آرايش مي داد كوشا باشند . آلوده شدن از طريق ارتباط فيزيكي از عوامل طبيعي بيماري شناخته مي شد و پزشكان براي اينكه موجب شيوع بيماري در نزد افراد سالم نشوند نمي بايستي بدون رعايت دقت و احتياط از سر بالين يك بيمار به عيادت بيمار ديگر بروند .
وقايع طبيعي تولد و مرگ قسمت اعظم آداب و مقررات مندرج در اوستا را تشكيل مي دهد . در قوانيني كه انجام سقط را منع مي كند جنبه هاي ديني و علمي باهم همراه است . قطع ريشه زندگي در حقيقت از بين بردن عالي ترين آفريده اهورامزدا شمرده مي شد ، بنابراين مجازات اقدام به سقط همان مجازات قتل عمد بود و بر ضد آن از سوي موبدان و پزشكان به اتفاق مبارزه مي گرديد .
در زمينه بهداشت عمومي طب زرتشتي به عالي ترين حد خود رسيده بود . فساد و گنديدگي واكنشي كه خاك و آب را آلوده مي كرد و از اين رو از سه جهت مورد اتهام قرار مي گرفت . ماده سر كننده با آب مخلوط شده و در محيط منتشر شود موجب شيوع بيماري عفوني مي گردد . بنابراين وظيفه فرمانروايان و اولياي امور بود كه به كمك قانون از بروز چنين آلودگي هايي جلوگيري كنند . آلودگي موجود در محل هاي نگهداري طيور مي بايستي جمع آوري مي شد و نيز لازم بود گاو و گوسفند دور از محل زندگي نگهداري شوند . مگس معمولي خانگي در ميان موجودات موذي از همه زيان بارتر شناخته مي شد . و عامل انتشار بيماري و مرگ در بين موجودات زنده تلقي مي گرديد و منفور بود .
كليه كارهاي پزشكي و نيمه پزشكي در دست هيات ويژه اي از مردان بود . بر طبق روش آشوريان جدايي ميان طب و الهيات ادامه يافت . با اين وجود پزشكان هنوز از بين روحانيون كه عالي ترين طبقه از طبقات چهارگانه ايران بودند انتخاب مي شدند .
تحصيلات و تجربيات طبي گويا در خيلي از شهرها انجام مي گرفته ولي بزرگترين مدارس احتمالا مدارس ري ، همدان و پرسپوليس بوده اند . در اين سه شهر به طور قطع بيمارستان هايي هم وجود داشته است . زيرا وظيفه فرمانروايان حكم مي كرد كه در مراكز هم بيمارستان هايي بسازند و آنها را با داروها و پزشكان تجهيز كنند . تحصيل در اين رشته شامل فراگرفتن پزشكي نظري و كارآموزي عملي بود و چندين سال طول مي كشيد . از مدارس طبي سه نوع طبيب بيرون مي آمدند .
شفادهندگان با اصول روحاني ، شفادهندگان با قانون ، شفادهندگان با چاقو « جراحي » . پزشكان گروه اول از نظر تحصيل از همه بالاتر بودند . چون پزشكان از اشرافي ترين خانواده هاي كشور بودند . شايسته چنان بود كه حيثيت شغلي را با اشتباه هاي شغلي لكه دار نسازند . به اين جهت كتاب مقدس زردشتيان كمال مطلوب را كه تمام پزشكان ديني مي بايستي در نظر مي گرفتند خيلي بالا گرفته است . "مانكجي نو سروانجي دالا" در كتابي كه درباره تمدن زرتشتي نوشته درباره اين كمال مطلوب مي گويد : اولين شرط غير قابل اجتناب براي يك پزشك اين است كه بايد در علم پزشكي به خوبي تحصيل كرده ، درباره مسائل پزشكي كتاب زياد خوانده و مطالب زيادي به ياد داشته باشد . داراي تجربه كافي در فن خود باشد ، به سخنان بيمار با صبر و حوصله گوش دهد و در تشخيص بيماري مريض خود تلاش ورزد . اندام هاي بدن را بشناسد و وظايف آنها را بداند . مريض را وجدانا معالجه كند و از طول دادن درمان به نيت درآمد بيشتر چشم پوشي كند . پزشك بايد شيرين زبان و آرام و صميمي باشد و به حرفه خود افتخار كند و بالاخره از خدا بترسد . وظيفه پزشك با وجدان اين است كه اثر دارويي را كه تجويز مي كند روز به روز در بيمار بهدقت ملاحظه كند . سعي در تجويز دارويي بهتر باشد. بيمار عليل و از كار افتاده را هر روز در ساعت معيني عيادت كند . كار و خدمت درست پات « درست بد » يا « خداي سلامتي » كار كم مسئوليتي نبود . . ادامه دارد...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر