داريوش شاه گويد:اهورامزدا با تمامه خدايان اين کشور رو از دروغ ، خشکسالي و دشمن محفوظ دارد ( ! )
بي شک ارزش اين متن بسيار است و در نوع و زمان خود به مانند يک آيه مي ماند
اما براستي منظور داريوش از تمامي خدايان چيست؟ آيا منظور اين نيست که آنان وجود خدايان ديگر را رد نمي کنند؟ اگر آنان خدا پرست پس چرا وجود خدايان ديگر را رد نمي کنند؟ اين موضوع باعث شده تا خداپرستي آنان در ابهام يا رد شود ( به احتمال فراوان آنان خداپرست نبودند )
يک مورد ديگر نيز مجود دارد که بيشتر ما را ترغيب مي کند و آن اين است که کوروش کبير که ما وي را پيامبر دانسته هنگامي که بابل را فتح مي کند به خداي آنان احترام مي گذارد (؟) آيا يک پيامبر به بت احترام ميگذارد؟
از حرفهاي کوتاه من اين مي توان به اين نتيجه رسيد که آنان يعني هخامنشيان خداي يکتا را پر نمي پرستيدند و نيز مي توان فهميد که کوروش کبير پيامبري که در قرآن نامش ذکر شده نيست ( ذوالقرنين ) چرا که پيامبر محمد برايه ترويج دين جنگ کرد اما کوروش به خداي بابليان که يک بت بود احترام گذاشت (؟)؛ بي شک ميتوان فهميد که ذوالقرنين ، کوروش نبوده است
ein dari varia chie dige dari dar mored 2500 sal pish sohbat mikoni va adami ke demokrasi vaghei va ehteram be tamam adyan ro dasht sohbat mikonina dini ke khodesh ro bartar az hame midune va agar kasi mokhalefet kone hokmesh marge
پاسخحذف