نزدیک به چهار هزار سال پیش ؛ بزرگ مرد اندیشمند و فرزانه ای با نام زرتشت از خانواده اسپنتمان در جستجوی خود به دنبال حقیقت ، از راه خرد و الهام درونی به وجود نظم و قانونمندی در طبیعت و هستی از یک سو و وجود یگانه ابر دانای بر پا کننده و بر پا نگاه دارنده این هستی و راه راست و درست و همراه با آسایش و آرامش از سوی دیگر پی برد.
درست هنگامی که انسان از بسیاری سویه های گوناگون در نادانی و خرافات مطلق بسر می برد زرتشت پیام خود را که پیام یکتا شناسی و زندگانی خرد مندانه بدور از خرافات بود برای مردم جهان به ارمغان آورد.
زرتشت این پیامبر ایرانی دینی را بنیان گذاشت ؛ که نخست از ایرانزمین آغاز و سپس نیمی از جهان آنروز را در بر گرفت و در درازای چند هزاره ؛ زندگی ساز و امید آفرین انسانها گشت.
آموزش ها و باورهای زرتشت ؛ بنیان گذار دینها و ادیان دیگر پس از خود گشت ، که البته هر کدام از آنها ویژگی خویش را یافتند.
به دنبال رویدادهای تاریخی و حمله تازیان به ایران ؛ سرنوشت این دین به جایی کشانده شد که پیروانش بسیار کم شدند ؛ اما دین و آئین زرتشت از چنان باور استواری برخوردار بود که تا به امروز تاب آورد و دیگر امروزه زمان شکوفائیش فرا رسیده است .
در این دفتر دین زرتشت را برای ساده تر و قابل فهم کردن آن به سه بخش جداگانه تبدیل کرده ایم :
ــ نخست بنیانهای پذیرفته شده از سوی زرتشتیان یعنی آن اصولی که هر کس با آگاهی و باور به آنها می تواند خود را زرتشتی بداند.
ــ دوم آنکه فلسفه دین یا آموزش های اشو زرتشت به زبان ساده بازگو شده اند.
ــ و سر انجام آنکه چگونگی انجام نیایش و مراسم دینی بررسی شده اند.
بنیانهای آیین زرتشت چیست
ما زرتشتیان با توجه به آموزش های راستین دین مان و پیام پیام آورمان ،اشو زرتشت می پذیریم که:
1 ــ دین زرتشتی یا دین بهی ، آنگونه که اشو زرتشت آنرا نامید ، نخستین دین یگانه شناسی جهان می باشد که انسان را از پرستش خدایان پنهانی و گونا گون باز داشته و آنان را با خدای یگانه ؛ اهورامزدا آشنا ساخت.
2 ــ بنیان گذار دین بهی ، زرتشت از خاندان اسپنتمان ، در میان مردمی بنام آریائیها بر خاست و پس از گذار از روندی در جستجوی خود به دنبال حقیقت ، به ذات و گوهر خداوند و قوانین پیش برنده زندگی به سوی جاودانگی دست یافت ؛ و پیام خدا و خرد را برای انسانها به ارمغان آورد.
3 ــ ما زرتشتیان برای بزرگداشت پیام آور و آموزگار خود همواره او را با پیش نام اشو و به گونه اشو زرتشت می نامیم. اشو به معنی کسی است که رهرو راه راستی باشد و عنوانی است که خود آن اشو به پیروان راه راست و درست کرداران داده است.
بر پایه آخرین پژوهشها و شمارشهائی که از سوی دانشمندان خودی انجام یافته و به پذیرش همگانی رسیده است مکان پیدایش اشو زرتشت و خاستگاه دین بهی ؛ سرزمینهای شمال شرقی ایران کنونی یا به عبارتی دیگر خراسان بزرگ می باشد.
زمان به پیامبری رسیدن ایشان در سن سی سالگی ، در 1737 سال پیش از زایش مسیح بوده است؛ این تاریخ برای ما زرتشتیان آغاز گاهشماری به حساب می آید که بدان سال زرتشتی می گوئیم.
4 ــ بنیان و اساس پیام زرتشت در گرد آمده ای بنام گاتها در اختیار ماست ؛ یا به گفته ای دیگر کتاب مقدس یا کتاب آسمانی ما زرتشتیان گاتها می باشد.
گاتها و چند سروده و نوشتار دیگر که بوسیله نزدیکترین یاران اشو زرتشت و با همان روش فکری سروده شده اند رویهم رفته مجموعه ای را بنام ستوت یسن تشکیل می دهند ؛ این مجموعه تنها آموزگار و راهنمای ما از اصول دین می باشد.
بر اساس همین آموزش ها ؛ دین زرتشتی یا بهی ، دینی جهانی است و تنها برای مردم یک کشور یا نژاد یا ملیت یا رنگ پوست ویژه ای نمی باشد و هدف آن آرامش ، شادی ، بهتر زیستن و خوشبختی انسانها می باشد. بنا بر این یک زرتشتی در هر کجای دنیا که بسر می برد باید بر اساس آموزش های دین خود و بوسیله ی اندیشه و گفتار و کردار نیک در راه تکامل تن و روان و بهبودی خود و اجتماع بکوشد.
البته با توجه به زادگاه اشو زرتشت و مکان رشد و آمیخته بودن این دین با تاریخ ایران زمین ، این سرزمین زادگاه تاریخی پیامبر و دین زرتشتی به شمار می آید. به همین دلیل زرتشتیان در هر کجای دنیا که می زیند ایران را سرزمین مادری خود دانسته و برای بهروزی آن همواره در تلاش خواهند بود.
5 ــ هر آنکس که دانش و بینش زرتشتی داشته و به آنها عمل کند و با پژوهش پی گیر از تاریخ گذشته و امروز زرتشتیان آگاهی یابد و به سختی های نیاکان خود در راه پاسداری از این دین ارج بگذارد و از روی اختیار و آزادی دین زرتشتی را بر گزیند ؛ زرتشتی به شمار می آید.
6 ــ پذیرش دین زرتشتی دو مرحله دارد :
ـ نخست آنکه باور و کردار و رفتار بر اساس دین زرتشت ، که امری فردی می باشد.
ـ دوم آنکه شرکت فعال در جامعه زرتشتی و پذیرش از سوی این جامعه ؛ این پذیرش و به دین آمدن به شکل سدره پوشی و بوسیله مراجعی انجام می پذیرد که از سوی جامعه زرتشتی به این مقام پذیرفته شده باشند.
هدف و آرمان دین بهی یا زرتشت ؛ رساندن انسان و جوامع انسانی به آرامش می باشد. آرامشی که پیشرفت را در پی داشته و سر انجام به تکامل خواهد رسید ؛ تکاملی که ثمره آن شادی و خشنودی بوده و انسان را به جاودانگی یا بی مرگی یا به تعبیری دیگر به خدای خویش اهورمزدا پیوند می دهد.
بنیادی ترین وسایل رسیدن به این هدف را می توان در سه عبارت کوتاه زیر بیان نمود :
اندیشه نیک ، گفتار نیک ، کردار نیک
آموزش های اشو زرتشت همیشگی بوده و وابسته به زمان و مکان نمی باشد، بر اساس این آموزش ها در می یابیم که برای رسیدن به هدف باید از جای درست آغاز نمود و راه درست را پیمود. بر همین اساس می توان باورهای بنیادین دین زرتشتی را بصورت زیر جمع بندی نمود :
1. یکتایی اهورمزدا ، خداوند جان وخرد و آفریننده و پیش برنده جهان
2. آفرینش بر پایه قانونمندی و خرد و دانش و داد
3. هدف از این آفرینش ، رسیدن به رسایی و تکامل است
4. پویایی دگرگون و نو شدن آفرینش
5. انسان که خود نیز یکی از آفریده های هستی است با همکاری از طرح کلی آفرینش به سوی تکامل می رود زیرا انسان نیز مانند دیگر موجودات از گوهر یا ذات اهورائی برخوردار بوده و می تواند با پرورش ویژگیهای اهورائی یا امشاسپندان در خود به جاودانگی و خدایگونگی دست یابد.
6. راه رسیدن به جاودانگی ، هماهنگی با قوانین موجود در آفرینش است ؛ از اینرو باید با مهر و دلبستگی و بدون هیچگونه چشمداشت به نو سازی و به سازی جهان پرداخت ، نتیجه چنین زندگانی ، بی تردید زیستن در یک آرامش کامل و شادی و خشنودی است.
7. انسان موجودی است اجتماعی و آگاه که تکامل خود را در تکامل جامعه خویش می بیند.
8. بد و خوب مفاهیمی نسبی هستند و تنها هنگامی می توانند درست داوری شوند که خرد یا قدرت تشخیص دهندگی در انسان بدرستی بارور و ساخته شده باشند.
9. سپنتا مینو گوهر و اندیشه ی بهتر ، پیشبرنده وسازنده می باشد و انگره مینو اندیشه بد و ویران ساز .اندیشه پیشبرنده به انسان کمک میکند تا هم خود و هم جهان پیرامون خویش را به پیش برد.اندیشه ویران ساز به خود انسان و جامعه و جهان آسیب می رساند و انسان خرد مند اندیشه ی سازنده را بر می گزیند.
10. آزادی گزینش و نتیجه ی مناسب با آن
11. بر اساس این قانون ، اصل با انتخاب است و جبر و تقدیر در شکل گیری انسان جائی ندارد.
12. تمرکز در سکوت و نیایش ها ابزاری هستند که به انسانها کمک می کنند تا مهر خدائی تجربه شده و به بینهایت اهورائی پیوند یابد.
اهورمزدا
اهورمزدا به معنی هستی بخش ابر دانا یا خرد کل باشنده و یا به زبان ساده تر و به گفته روانشاد فردوسی توسی خداوند جان و خرد آن نیروی فراگیر و جهانی می باشد که همه چیز در دست اوست و از اوست. به گفته دیگر تمامی آفریده ها ، نمود های گوناگونی هستند ؛ از این نیروی کلی که دارای سه ویژگی بنیادین می باشد : هستی ــ آگاهی ــ آ فرینندگی
نتیجه ای که از گاتها گرفته می شود و سنت زرتشتی هم ، که بر آیند فرهنگ و باورهای پدران و مادران ماست و همچنین دانش روز بر آن گواهی می دهد این است که مرگ تنها نقطه پایانی برای وجود تنی یا جسمانی بوده و روان به هستی خود در ابعادی دیگر و خارج از زمان ومکان ادامه می دهد.روانهای نادرست و بد کردار به خانه ی دروغ یا دوزخ بر می گردند تا زمانی که راست و درست شده و به زندگی جاودان دست یابند که خانه سرود است و جایگاه اندیشه ی نیک و جای رامش و آرامش روان.
روی هم رفته دین زرتشت با بکن ها و نکن ها سر و کار ندارد و تنها اصول و پایه ها هستند که قوانین جاری و همیشگی بوده و هماهنگی با آنها تضمین کننده ی خوشبختی و رستگاری انسانهاست. دستورات دینی کلی است و هدف تندرستی و سلامت تن وروان است. مسائلی مانند روزه گرفتن در دین زرتشتی نیست ؛ در عین حال سنت زرتشتی بر این است که زرتشتیان دست کم چهار روز گوشت نمی خوررند؛ بعضی هم اساسا سبزی خوارند. این خوبی دین است. مسئله آدم و حوا در دین زرتشتی نیست، بنا بر این جنگی هم بین طرفداران نظریه تکامل و طرفداران نظریه خلقت پیش نمی آید.
در کتاب مقدس زرتشتیان گاتها راجع به حقوق زن و یا سهم ارث او و فرزندان او و مانند اینها احکامی وجود ندارد که عمل بر خلاف آنها ، مغایر دین باشد. همچنین آموزش زبان فارسی به جوانان تا آنجا که امکانات اجازه دهد ، از اسرار بقا و پایداری جامعه زرتشتی خواهد بود.
به هر روی بر اساس دین و سنت ، هر فرد زرتشتی وظیفه هائی دارد ؛ از جمله ی این شایستگی ها چنین هستند :
1. راستی یا اشایی و دوری از دروغ
2. میانه روی و گرامی داشت پدر و مادر
3. پاکی و پاکیزگی و سالم نگاه داشتن محیط زیست
4. کار و آبادانی و دانش آموزی و دانش پراکنی
5. ستایش و پرداختن به زیبائی و هنر
6. کمتر خوردن گوشت جانوران ، از همین روست که زرتشتیان چهار روز وهمن ، ماه ، گوش و رام را در هر ماه از خوردن گوشت و یا کشتن جانوران به قصد خوردن آن را پرهیز می کنند.
فروهر
فروهر یکی از نیرو های جهان هستی است که در انسان نیز وجود دارد. این نیرو که سر چشمه اش اهورامزداست ، روشن کننده راه پیشرفت و نیروی پیش برنده و انگیزه دهنده است.
نگاره فروهر
در فرهنگ زرتشتی ـ ایرانی می توان از دو دیدگاه به این نگاره نگریست :
از دید ملی و میهنی :
از دوران ماد ها و سپس از هخامنشیان ، فروهر جنبه ملی و میهنی داشت و در پیکره و سیمای شاهین تیز چنگ و بلند پروازی بودکه آنرا نماد توانائی ، سر بلندی و فر و شکوه می دانستند و آنرا آرم یا نشان ملی قرار داده و پرچم های خود را به نما و سیمای شاهین می آراستند.
از دید دین و مذهبی :
ایرانیان برای این نیروی مینوئی که بن مایه بنیادین آن جنبش و پیشرفت بسوی رسائی ، فرامایگی و والائی است ، هیچ پیکره ای را بهتر و شایسته تر از شاهین نیافتند و آنچه که در گذشته نشانه فر و شکوه و سر بلندی بود و جنبه ملی و میهنی داشت با اندک دگر گونی در سر و پای شاهین به سیمای کنونی در آوردند، تا هم بن مایه مینو ی را نشان دهد و هم نمودار سر بلندی و سر فرازی ایرانیان باشد.
روی هم رفته فروهر برابر است با نیروی پیش برنده ی جهان هستی.
با امید به بهروزی و کامیابی دین زرتشت و زرتشتیان و با آرزوی آرامش و آسایش برای تو هموطن خوب ایرانی.
درست هنگامی که انسان از بسیاری سویه های گوناگون در نادانی و خرافات مطلق بسر می برد زرتشت پیام خود را که پیام یکتا شناسی و زندگانی خرد مندانه بدور از خرافات بود برای مردم جهان به ارمغان آورد.
زرتشت این پیامبر ایرانی دینی را بنیان گذاشت ؛ که نخست از ایرانزمین آغاز و سپس نیمی از جهان آنروز را در بر گرفت و در درازای چند هزاره ؛ زندگی ساز و امید آفرین انسانها گشت.
آموزش ها و باورهای زرتشت ؛ بنیان گذار دینها و ادیان دیگر پس از خود گشت ، که البته هر کدام از آنها ویژگی خویش را یافتند.
به دنبال رویدادهای تاریخی و حمله تازیان به ایران ؛ سرنوشت این دین به جایی کشانده شد که پیروانش بسیار کم شدند ؛ اما دین و آئین زرتشت از چنان باور استواری برخوردار بود که تا به امروز تاب آورد و دیگر امروزه زمان شکوفائیش فرا رسیده است .
در این دفتر دین زرتشت را برای ساده تر و قابل فهم کردن آن به سه بخش جداگانه تبدیل کرده ایم :
ــ نخست بنیانهای پذیرفته شده از سوی زرتشتیان یعنی آن اصولی که هر کس با آگاهی و باور به آنها می تواند خود را زرتشتی بداند.
ــ دوم آنکه فلسفه دین یا آموزش های اشو زرتشت به زبان ساده بازگو شده اند.
ــ و سر انجام آنکه چگونگی انجام نیایش و مراسم دینی بررسی شده اند.
بنیانهای آیین زرتشت چیست
ما زرتشتیان با توجه به آموزش های راستین دین مان و پیام پیام آورمان ،اشو زرتشت می پذیریم که:
1 ــ دین زرتشتی یا دین بهی ، آنگونه که اشو زرتشت آنرا نامید ، نخستین دین یگانه شناسی جهان می باشد که انسان را از پرستش خدایان پنهانی و گونا گون باز داشته و آنان را با خدای یگانه ؛ اهورامزدا آشنا ساخت.
2 ــ بنیان گذار دین بهی ، زرتشت از خاندان اسپنتمان ، در میان مردمی بنام آریائیها بر خاست و پس از گذار از روندی در جستجوی خود به دنبال حقیقت ، به ذات و گوهر خداوند و قوانین پیش برنده زندگی به سوی جاودانگی دست یافت ؛ و پیام خدا و خرد را برای انسانها به ارمغان آورد.
3 ــ ما زرتشتیان برای بزرگداشت پیام آور و آموزگار خود همواره او را با پیش نام اشو و به گونه اشو زرتشت می نامیم. اشو به معنی کسی است که رهرو راه راستی باشد و عنوانی است که خود آن اشو به پیروان راه راست و درست کرداران داده است.
بر پایه آخرین پژوهشها و شمارشهائی که از سوی دانشمندان خودی انجام یافته و به پذیرش همگانی رسیده است مکان پیدایش اشو زرتشت و خاستگاه دین بهی ؛ سرزمینهای شمال شرقی ایران کنونی یا به عبارتی دیگر خراسان بزرگ می باشد.
زمان به پیامبری رسیدن ایشان در سن سی سالگی ، در 1737 سال پیش از زایش مسیح بوده است؛ این تاریخ برای ما زرتشتیان آغاز گاهشماری به حساب می آید که بدان سال زرتشتی می گوئیم.
4 ــ بنیان و اساس پیام زرتشت در گرد آمده ای بنام گاتها در اختیار ماست ؛ یا به گفته ای دیگر کتاب مقدس یا کتاب آسمانی ما زرتشتیان گاتها می باشد.
گاتها و چند سروده و نوشتار دیگر که بوسیله نزدیکترین یاران اشو زرتشت و با همان روش فکری سروده شده اند رویهم رفته مجموعه ای را بنام ستوت یسن تشکیل می دهند ؛ این مجموعه تنها آموزگار و راهنمای ما از اصول دین می باشد.
بر اساس همین آموزش ها ؛ دین زرتشتی یا بهی ، دینی جهانی است و تنها برای مردم یک کشور یا نژاد یا ملیت یا رنگ پوست ویژه ای نمی باشد و هدف آن آرامش ، شادی ، بهتر زیستن و خوشبختی انسانها می باشد. بنا بر این یک زرتشتی در هر کجای دنیا که بسر می برد باید بر اساس آموزش های دین خود و بوسیله ی اندیشه و گفتار و کردار نیک در راه تکامل تن و روان و بهبودی خود و اجتماع بکوشد.
البته با توجه به زادگاه اشو زرتشت و مکان رشد و آمیخته بودن این دین با تاریخ ایران زمین ، این سرزمین زادگاه تاریخی پیامبر و دین زرتشتی به شمار می آید. به همین دلیل زرتشتیان در هر کجای دنیا که می زیند ایران را سرزمین مادری خود دانسته و برای بهروزی آن همواره در تلاش خواهند بود.
5 ــ هر آنکس که دانش و بینش زرتشتی داشته و به آنها عمل کند و با پژوهش پی گیر از تاریخ گذشته و امروز زرتشتیان آگاهی یابد و به سختی های نیاکان خود در راه پاسداری از این دین ارج بگذارد و از روی اختیار و آزادی دین زرتشتی را بر گزیند ؛ زرتشتی به شمار می آید.
6 ــ پذیرش دین زرتشتی دو مرحله دارد :
ـ نخست آنکه باور و کردار و رفتار بر اساس دین زرتشت ، که امری فردی می باشد.
ـ دوم آنکه شرکت فعال در جامعه زرتشتی و پذیرش از سوی این جامعه ؛ این پذیرش و به دین آمدن به شکل سدره پوشی و بوسیله مراجعی انجام می پذیرد که از سوی جامعه زرتشتی به این مقام پذیرفته شده باشند.
هدف و آرمان دین بهی یا زرتشت ؛ رساندن انسان و جوامع انسانی به آرامش می باشد. آرامشی که پیشرفت را در پی داشته و سر انجام به تکامل خواهد رسید ؛ تکاملی که ثمره آن شادی و خشنودی بوده و انسان را به جاودانگی یا بی مرگی یا به تعبیری دیگر به خدای خویش اهورمزدا پیوند می دهد.
بنیادی ترین وسایل رسیدن به این هدف را می توان در سه عبارت کوتاه زیر بیان نمود :
اندیشه نیک ، گفتار نیک ، کردار نیک
آموزش های اشو زرتشت همیشگی بوده و وابسته به زمان و مکان نمی باشد، بر اساس این آموزش ها در می یابیم که برای رسیدن به هدف باید از جای درست آغاز نمود و راه درست را پیمود. بر همین اساس می توان باورهای بنیادین دین زرتشتی را بصورت زیر جمع بندی نمود :
1. یکتایی اهورمزدا ، خداوند جان وخرد و آفریننده و پیش برنده جهان
2. آفرینش بر پایه قانونمندی و خرد و دانش و داد
3. هدف از این آفرینش ، رسیدن به رسایی و تکامل است
4. پویایی دگرگون و نو شدن آفرینش
5. انسان که خود نیز یکی از آفریده های هستی است با همکاری از طرح کلی آفرینش به سوی تکامل می رود زیرا انسان نیز مانند دیگر موجودات از گوهر یا ذات اهورائی برخوردار بوده و می تواند با پرورش ویژگیهای اهورائی یا امشاسپندان در خود به جاودانگی و خدایگونگی دست یابد.
6. راه رسیدن به جاودانگی ، هماهنگی با قوانین موجود در آفرینش است ؛ از اینرو باید با مهر و دلبستگی و بدون هیچگونه چشمداشت به نو سازی و به سازی جهان پرداخت ، نتیجه چنین زندگانی ، بی تردید زیستن در یک آرامش کامل و شادی و خشنودی است.
7. انسان موجودی است اجتماعی و آگاه که تکامل خود را در تکامل جامعه خویش می بیند.
8. بد و خوب مفاهیمی نسبی هستند و تنها هنگامی می توانند درست داوری شوند که خرد یا قدرت تشخیص دهندگی در انسان بدرستی بارور و ساخته شده باشند.
9. سپنتا مینو گوهر و اندیشه ی بهتر ، پیشبرنده وسازنده می باشد و انگره مینو اندیشه بد و ویران ساز .اندیشه پیشبرنده به انسان کمک میکند تا هم خود و هم جهان پیرامون خویش را به پیش برد.اندیشه ویران ساز به خود انسان و جامعه و جهان آسیب می رساند و انسان خرد مند اندیشه ی سازنده را بر می گزیند.
10. آزادی گزینش و نتیجه ی مناسب با آن
11. بر اساس این قانون ، اصل با انتخاب است و جبر و تقدیر در شکل گیری انسان جائی ندارد.
12. تمرکز در سکوت و نیایش ها ابزاری هستند که به انسانها کمک می کنند تا مهر خدائی تجربه شده و به بینهایت اهورائی پیوند یابد.
اهورمزدا
اهورمزدا به معنی هستی بخش ابر دانا یا خرد کل باشنده و یا به زبان ساده تر و به گفته روانشاد فردوسی توسی خداوند جان و خرد آن نیروی فراگیر و جهانی می باشد که همه چیز در دست اوست و از اوست. به گفته دیگر تمامی آفریده ها ، نمود های گوناگونی هستند ؛ از این نیروی کلی که دارای سه ویژگی بنیادین می باشد : هستی ــ آگاهی ــ آ فرینندگی
نتیجه ای که از گاتها گرفته می شود و سنت زرتشتی هم ، که بر آیند فرهنگ و باورهای پدران و مادران ماست و همچنین دانش روز بر آن گواهی می دهد این است که مرگ تنها نقطه پایانی برای وجود تنی یا جسمانی بوده و روان به هستی خود در ابعادی دیگر و خارج از زمان ومکان ادامه می دهد.روانهای نادرست و بد کردار به خانه ی دروغ یا دوزخ بر می گردند تا زمانی که راست و درست شده و به زندگی جاودان دست یابند که خانه سرود است و جایگاه اندیشه ی نیک و جای رامش و آرامش روان.
روی هم رفته دین زرتشت با بکن ها و نکن ها سر و کار ندارد و تنها اصول و پایه ها هستند که قوانین جاری و همیشگی بوده و هماهنگی با آنها تضمین کننده ی خوشبختی و رستگاری انسانهاست. دستورات دینی کلی است و هدف تندرستی و سلامت تن وروان است. مسائلی مانند روزه گرفتن در دین زرتشتی نیست ؛ در عین حال سنت زرتشتی بر این است که زرتشتیان دست کم چهار روز گوشت نمی خوررند؛ بعضی هم اساسا سبزی خوارند. این خوبی دین است. مسئله آدم و حوا در دین زرتشتی نیست، بنا بر این جنگی هم بین طرفداران نظریه تکامل و طرفداران نظریه خلقت پیش نمی آید.
در کتاب مقدس زرتشتیان گاتها راجع به حقوق زن و یا سهم ارث او و فرزندان او و مانند اینها احکامی وجود ندارد که عمل بر خلاف آنها ، مغایر دین باشد. همچنین آموزش زبان فارسی به جوانان تا آنجا که امکانات اجازه دهد ، از اسرار بقا و پایداری جامعه زرتشتی خواهد بود.
به هر روی بر اساس دین و سنت ، هر فرد زرتشتی وظیفه هائی دارد ؛ از جمله ی این شایستگی ها چنین هستند :
1. راستی یا اشایی و دوری از دروغ
2. میانه روی و گرامی داشت پدر و مادر
3. پاکی و پاکیزگی و سالم نگاه داشتن محیط زیست
4. کار و آبادانی و دانش آموزی و دانش پراکنی
5. ستایش و پرداختن به زیبائی و هنر
6. کمتر خوردن گوشت جانوران ، از همین روست که زرتشتیان چهار روز وهمن ، ماه ، گوش و رام را در هر ماه از خوردن گوشت و یا کشتن جانوران به قصد خوردن آن را پرهیز می کنند.
فروهر
فروهر یکی از نیرو های جهان هستی است که در انسان نیز وجود دارد. این نیرو که سر چشمه اش اهورامزداست ، روشن کننده راه پیشرفت و نیروی پیش برنده و انگیزه دهنده است.
نگاره فروهر
در فرهنگ زرتشتی ـ ایرانی می توان از دو دیدگاه به این نگاره نگریست :
از دید ملی و میهنی :
از دوران ماد ها و سپس از هخامنشیان ، فروهر جنبه ملی و میهنی داشت و در پیکره و سیمای شاهین تیز چنگ و بلند پروازی بودکه آنرا نماد توانائی ، سر بلندی و فر و شکوه می دانستند و آنرا آرم یا نشان ملی قرار داده و پرچم های خود را به نما و سیمای شاهین می آراستند.
از دید دین و مذهبی :
ایرانیان برای این نیروی مینوئی که بن مایه بنیادین آن جنبش و پیشرفت بسوی رسائی ، فرامایگی و والائی است ، هیچ پیکره ای را بهتر و شایسته تر از شاهین نیافتند و آنچه که در گذشته نشانه فر و شکوه و سر بلندی بود و جنبه ملی و میهنی داشت با اندک دگر گونی در سر و پای شاهین به سیمای کنونی در آوردند، تا هم بن مایه مینو ی را نشان دهد و هم نمودار سر بلندی و سر فرازی ایرانیان باشد.
روی هم رفته فروهر برابر است با نیروی پیش برنده ی جهان هستی.
با امید به بهروزی و کامیابی دین زرتشت و زرتشتیان و با آرزوی آرامش و آسایش برای تو هموطن خوب ایرانی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر