کانون ایرانیان

۱۳۸۹ اسفند ۸, یکشنبه

گرامی مقدم: حبس کروبی و موسوی یعنی حبس اندیشه‌های امام خمینی(س)

اسماعیل گرامی مقدم، مشاور مهدی کروبی و سخنگوی حزب اعتماد ملی گفت:” آقایان کروبی و موسوی مظلوم هستند به دلیل اینکه آنها فاقد حداقل حقوق شهروندی هستند و حتی در منزل خود حق زندگی ندارند.” این عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی همچنین در خصوص بازداشت علی کروبی به خبرنگار ما گفت:”بازداشت او بیشتر جنبه ی گروگانگیری دارد تا فشار را بر دیگر فرزندان آقای کروبی افزایش دهند.”


گرامی مقدم درمصاحبه با سحام نیوز در خصوص اتفاقات اخیر ضمن غیر قانونی بودن این اقدام نهاد های امنیتی و اطلاعات و همچنین با ذکر جایگاه ویژه آقایان کروبی و موسوی نزد امام ، خاطر نشان شد: “حبس یا زندان خانگی آقایان کروبی و موسوی به منزله ی حبس و زندان اندیشه های حضرت امام خمینی (ره ) قلمداد خواهد شد.” وی همچنین در بخشی دیگر یادآور شد “من فکر می کنم جریان افراطی حاکم تصمیم گیرنده ی این قبیل اقدامات است و توجهی هم به دیگر نگرش های جریان اصول گرایی ندارد و اساسا این جریان بیشتر از آنکه به دنبال منافع کشور و یا جمهوری اسلامی باشد به دنبال تثبیت منافع باند و گروه خود هستند. من فکر نمی کنم مسئولین بالای نظام این درک را نداشته باشند که برخورد با آقایان کروبی و موسوی نه تنها به نفع نظام نیست بلکه خسران آن حتی برای منافع شخصی مسئولین بالای نظام هم محسوس خواهد بود .”


مشاور مهدی کروبی در بخشی دیگر از سخنان خود با انتقاد از عملکرد حکومت در موضع گیری مقابل مخالفان افزود: “جمهوری اسلامی که مدعی حکومتی مردمی است و از سران مستبد کشورهایی که جنبش های مردمی در آن به وقوع پیوسته است مکررا می خواهد که با مردمشان برخورد نکنند چرا حداقل برای حفظ سیمای خود دست به اقدامات غیر قانونی و خشن نظیر سرکوب مردم و حبس خانگی رهبران آنان اقدام می کنند و به دلیل همین دوگانگی و تناقض در سیاست ها در محافل جهانی ناگزیر به پرداخت هزینه های فراوان می گردد.”


سخنگوی حزب اعتماد ملی در پاسخ به این پرسش که چرا اصلاح طلبان و مراجع در برابر این اقدامات سکوت کرده اند گفت:”بایستی پاسخگوی آن در نزد افکار عمومی و تاریخ باشند. این جریان افراطی و تند بعد از اصلاح طلبان در آینده ی نزدیک سراغ اصول گرایان نیز خواهد رفت.” ایشان در خصوص راهپیمایی ۲۵بهمن گفتند:”واقعه ی ۲۵ بهمن نشان داد که برخورد نظامی نه تنها به اعتراضات پایان نداده بلکه دامنه ی این جنبش به لایه های دیگر نیز گسترش یافته است .”


متن کامل این مصاحبه در ذیل آمده است:


موضوع حصر خانگی آقای کروبی و خانم فاطمه کروبی را چگونه تحلیل می کنید؟


موضوع حصر خانگی آقای کروبی و همسرش را از دو منظر شکلی و محتوایی می توان مورد ارزیابی قرار داد:


نخست، اینکه از نظر شکلی این عمل خارج از قاعده ی قانونی شکل گرفته و در حقیقت مسیر دستگاه قضایی را طی نکرده است ،تبعید و یا حبس خانگی و احکامی از این دست بایستی مبنای قانونی داشته باشد یعنی مراحل تفهیم اتهام، تشکیل دادگاه، استفاده متهم از وکیل و نهایتا صدور حکم قضایی را بایستی در بر داشته باشد ، تا کنون هرگز چنین اتفاقی نیفتاده است و حتی یک برگ به عنوان دستور قضایی جهت حبس خانگی صادر نگردیده است. از این رو ادعای دستگاه قضایی و دستگاه امنیتی که همواره در تلاش بودند اعمال خود را پوشش قانونی بدهند در این مسئله حتی حاضر نبوده اند به این عمل خلاف قانون خود شکل قانونی دهند.


دوم از نظر محتوایی ، مسئله کاملا روشن است که صدور احکام قضایی متاسفانه از تریبون نماز جمعه ی تهران ابلاغ می گردد و دستگاه قضایی و دستگاه امنیتی در صدور اینگونه احکام صرفا مجری دستورالعملهای تریبون نماز جمعه است. بدین معنی که بعد از وقایع انتخابات سال ۸۸، سید احمد خاتمی از دستگاه های زیرربط می خواهد با معترضین بی رحمانه برخورد کنید، آنوقت دیدیم که کهریزک اتفاق افتاد و یا در روز عاشورا آنگونه وحشیانه دست به کشتار مردم زدند، سپس آقای احمد جنتی از تریبون نماز جمعه خواستار افزایش اعدام ها شد، دیدیم که اعدام ها افزایش پیدا کرد، خواستار لغو مرخصی زندانیان شد دستگاه قضایی مرخصی زندانیان را لغو کرد و اخیرا هم بعد از اعتراضات مردم در ۲۵ بهمن ماه او خواستار قطع تلفن و اینترنت و حبس خانگی آقایان کروبی و موسوی شد، ملاحظه شد که بدون کم و کیف، همین صدور حکم از سوی خطیب نماز جمعه مورد عنایت دستگاه های امنیت و قضایی قرار گرفته است. بنابراین اینکه آقای کروبی می گوید: کسانی که در حاکمیت قرار دارند از پیش جمهوریت و اسلامیت نظام را براندازی کرده اند قابل تامل است، چون یکی از لوازم برقراری جمهوریت در یک نظام التزام به قوانین و اجرای صدور هر حکمی از سوی دستگاه های قضای بایستی بر میزان ترازوی عدالت که مجری آن دستگاه قضایی است استوار باشد. و خبری از اسلامیت نیست چرا که هرگز شرع مقدس به هیچ حاکمی اجازه نداده و نمیدهد که به مظلوم ظلم روا شود ، چرا می گویم آقایان کروبی و موسوی مظلوم هستند به دلیل اینکه آنها فاقد حداقل حقوق شهروندی هستند و حتی در منزل خود حق زندگی ندارند. بشریت دو دوره ی حکومت اسلامی را به خوبی تجربه کرده است، تجربه ی اول به دوره ی حاکمیت پیامبر اسلام (ص ) و تجربه ی دوم به پنج ساله ی حکومت امیر المؤمنین علی (ع) اختصاص داشته است. جمهوری اسلامی که مدعی پیروی از الگوهای اسلامی است کجا سراغ داریم که در حکومت پیامبر اکرم (ص ) و یا حضرت علی (ع) مخالفین که صرفا خواستار اصلاح بوده اند به آنها تجاوز، شکنجه، زندان و سران آنها مورد حمله و تهاجم قرار گیرند.


آیا دستگیری و اتهامات وارده به فرزند ایشان بیشتر جنبه گروگان گیری داشته و یا هدف دیگری از این اقدامات مدنظر است؟


همه میدانند که آقای کروبی چهار فرزند دارند که محمد حسین و محمد تقی هر دو عنصر سیاسی هستند و دوشادوش پدر از یاری او دریغ نکردند. اما دو فرزند دیگر آقای کروبی از جمله علی کروبی که اکنون در بازداشت است اساسا وارد فعالیت سیاسی نشده است و شاید با قاطعیت بتوانم بگویم خودش هم علاقه ای به ورود به مانند برادران بزرگشان در جریانات سیاسی نداشته است ، لذا به نظر می رسد بازداشت او بیشتر جنبه ی گروگانگیری دارد تا فشار را بر دیگر فرزندان آقای کروبی افزایش دهند.


موضع حزب اعتماد ملی در این باره چیست؟


مسلم است که آقای کروبی دبیرکل حزب است و حزب هم مخالف زندان خانگی آقای کروبی است و ضمن محکومیت این عمل غیر قانونی از مقامات ارشد نظام خواستار لغو زندان خانگی آقایان کروبی و موسوی و همسرانشان هستیم. حزب اعتماد ملی ضمن ابراز نگرانی از سلامت جان آقای کروبی تمامی ارکان نظام را بویژه دستگاه های قضایی و امنیتی را دعوت به رعایت قانون و توجه به خواست مردم و رهبران آنها می نماید.


آیا به نظر شما تمام ارکان نظام در این تصمیم غیر قانونی یعنی حبس خانگی آقایان کروبی و موسوی یک دل و یک صدا هستند؟


من فکر می کنم جریان افراطی حاکم تصمیم گیرنده ی این قبیل اقدامات است و توجهی هم به دیگر نگرشهای جریان اصول گرایی ندارد و اساسا این جریان بیشتر از آنکه به دنبال منافع کشور و یا جمهوری اسلامی باشد به دنبال تثبیت منافع باند و گروه خود هستند. من فکر نمی کنم مسئولین بالای نظام این درک را نداشته باشند که برخورد با آقایان کروبی و موسوی نه تنها به نفع نظام نیست بلکه خسران آن حتی برای منافع شخصی مسئولین بالای نظام هم محسوس خواهد بود . به هر حال آثار و نتایج یک چنین برخوردی با رهبران جنبش نکات زیر را در بر خواهد داشت :


الف : اینکه گفته می شود انقلاب فرزندان خود را می خورد ، بعد از یک دوره ی نسبتا” طولانی ثبات این نظریه را جمهوری اسلامی ثابت کند نشانه های از هم گسیختگی و نا پایداری در ارکان نظام است و حتما “هزینه های بالایی را پرداخت خواهد کرد.


ب : نزدیکی آقایان کروبی و موسوی به بنیان گذار جمهوری اسلامی آنقدر به هم تنیده است که هرگز نمی توان جدای آنها را از امام و انقلاب را حتی برای خود هواداران حاکمیت نیز توجیه کرد، به هرحال می دانیم آقای کروبی از سال ۴۰ دوشادوش رهبر فقید انقلاب مبارزه کرده، بعد از انقلاب در بین مسئولین جمهوری اسلامی فردی است که بیشترین احکام را از آیت الله خمینی دریافت کرده که این نشانه ی درجه ی بالایی از اعتماد او به مهدی کروبی بوده است. و بعد از وفات حضرت امام (ره ) نیز دو دوره رئیس مجلس شورای اسلامی بوده و نظام نمی تواند فراموش کند رشادت ها، ایثار ها و مدیریت منسجم او را به عنوان رئیس مجلس که در آن زمان مانع جدی ای بود برای ساختار شکنی ، همچنین نظام چگونه می خواهد افکار عمومی را توجیه کند که نخست وزیر امام در زندان خانگی به سر ببرد، مگر به همین سادگی با برچسب فتنه گر می شود ذهن و دل بسیجیان و سپاهیان دوران هشت سال دفاع مقدس را از چهره ی خدوم، مهربان و مصمم میر حسین موسوی مکدر نمود؟ وانگهی بسیجیان و سپاهیان راستین انقلاب علاقه مند به تاریخ اسلام و بویژه آشنای به جریانات دست اندر کار حذف ولایت امیر المومنین (ع )هستند و خوب می دانند که اولین بار واژه ی فتنه گر را دشمنان آن امام همام ، به یاران علی‌ ابن ابیطالب به مانند اباذر غفاری، عمار و مالک اشتر اطلاق می کردند.


پ : جمهوری اسلامی که مدعی حکومتی مردمی است و از سران مستبد کشورهایی که جنبش های مردمی در آن به وقوع پیوسته است مکررا می خواهد که با مردمشان برخورد نکنند چرا حداقل برای حفظ سیمای خود دست به اقدامات غیر قانونی و خشن نظیر سرکوب مردم و حبس خانگی رهبران آنان اقدام می کنند و به دلیل همین دوگانگی و تناقض در سیاست ها در محافل جهانی ناگزیر به پرداخت هزینه های فراوان می گردد.


ت : و سخن آخر در این باب همین بس، که حبس یا زندان خانگی آقایان کروبی و موسوی به منزله ی حبس و زندان اندیشه های حضرت امام خمینی (ره ) قلمداد خواهد شد.


سوال پنجم: بارها شاهد آن بودیم که عده ای موتور سوار و لباس شخصی به منزل آقای کروبی هجوم برده و ضمن فحاشی اقدام به وحشیانه ترین حرکات کردند، پشت سر اینها چه گروه ها و یا اشخاص درون حاکمیت قرار دارند؟


مجددا ” باید یادآوری کنم که این سخن آقای کروبی که می گوید اسلامیت براندازی شده ، دور از حقیقت نیست، چرا که طی بیست ماه گذشته شاهد آن بوده ایم که عده ای به نام حمایت از ولایت نه حرمت شبهای قدر ، ایام سوگواری محرم، عاشورا و تاسوعا، ایام ولادت رسول خدا را نه اینکه نگه نداشتند بلکه حرمت این ایام را نیز شکستند. این عده با فریاد های بلند اقدام به رکیک ترین نوع فحاشی در درون خانه ی آقای کروبی کردند. سوال این است که این حامیان حکومت در پایگاه های بسیج و سپاه این فحش های رکیک را آموزش می بینند؟ و با این جنبه ی زشت اخلاقی می خواهند از ولایت فقیه دفاع کنند ،ما که خاطرمان هست فرماندهان سپاه و بسیج در دوران جنگ اگر بسیجی غیبت برادر دینی اش را می کرد او را پند و اندرز می دادند آموزه های دینی را به بچه های مردم فرا می دادند، آیا نوع آموزش بسیجیان تغییر پیدا کرده است که حتی حرمت لباس روحانی آقای کروبی را رعایت نکردند و ناسزا ترین و نا شایسته ترین فحش های رکیک را که امروزه شاهد منسوخ شدن آنها در همه ی سطوح طبقات اجتماع ایران هستیم نثار آقای کروبی و همسرش کردند. یکی از درسهایی که از حکومت پنج ساله ی علی ابن ابیطالب ما شیعیان فرا گرفته ایم این است که، هدف وسیله را توجیه نمی کند و تاریخ بشریت شاهد آن بود که او برای گرفتن حق ولایت که از جانب خدا بر او روا داشته شده بود وقتی که از سوی یارانش ترغیب به برخورد نظامی شد هرگز نپذیرفت و یارانش را نیز از اقدام نظامی بازداشت، چگونه می شود پذیرفت که عده ای به نام دین و اسلام و تشیع از هر وسیله و ابزاری می خواهد قانونی باشد و یا غیر قانونی برای سرکوب معترضین استفاده می کنند، آن هم معترضینی مانند آقای کروبی و موسوی که بارها اعلام کرده اند که خواستار اصلاحات در چهارچوب نظام جمهوری اسلامی هستند. بنابراین برمیگردم به پاسخ اولم که عده ای افراطی که هیچ دغدغه ای برای حفظ و شأن جمهوری اسلامی ندارند و گویی قسم یاد کرده اند تا تیشه به ریشه ی نظام و انقلاب بزنند ، امروز یکه تاز تصمیمات غیر عقلانی و افراطی نه تنها علیه معترضین حتی علیه برخی دیگر از ارکان نظام اقدام میکنند.


دلیل سکوت اصلاح طلبان و مراجع چیست؟


هر کسی از نگاه خود به عرصه ی سیاسی ایران، برای این سوال پاسخ های روشنی با توجه به جو سنگین امنیتی و نظامی دارد، حتما خود اصلاح طلبان و مراجع عظام نیز دلایلی برای سکوت خود دارند که خود بایستی پاسخگوی آن در نزد افکار عمومی و تاریخ باشند. اما من ناگزیرم تنها به یک نکته در این مسئله اشاره کنم و آن هم این است که مطالعه ی تاریخی نشان داده است که هر جریان و یا جمعیتی که در برابر اقتدار گرایان و زور گویان سکوت را پیشه کرده است سرانجام دامن آنها را نیز گرفته است، این جریان افراطی و تند بعد از اصلاح طلبان در آینده ی نزدیک سراغ اصول گرایان نیز خواهد رفت و از انتخابات مجلس نهم شاهد حذف اصول گرایان مستقل و حتی نزدیک به رهبری نیز خواهیم بود.


حکومت مدعی آن است که در روز ۲۵ بهمن و یکم اسفند صد الی صد و پنجاه نفر به خیابانها آمده اند و هیچ خبر دیگری نبوده و وزیر اطلاعات نیز بر این نکته تاکید کردند نظر شما در این باره چیست؟


می گویند آفتاب آمد دلیل آفتاب، خب اگر آقایون کروبی و موسوی فقط صد تا دویست نفر هوادار دارند چه واهمه ای از این دو نفر و هواداران آنها وجود دارد که مجلس شاهد عصبانیت و خشم نمایندگان می شود و فریاد مرگ سر می دهد، آقای احمد خاتمی در قم فریاد محاکمه ی کروبی و موسوی را سر می دهد، صدا و سیما همه ی شخصیت های نظام را حتی آنهایی که سالهاست از سیاست فاصله گرفته اند را برای محکومیت این تظاهرات به صحنه می آورد و نهایتا ” حاکمیت بطور غیر قانونی رهبران جنبش را در خانه حبس می کنند. همه ی اینها نشانه از وجود طرفداران بی شمار جنبش سبز در میان آحاد ملت دارد.


من فکر می کنم اینک موقع آن فرا رسیده باشد ، تا مسئولین راس نظام از نسخه های برخوردهای نظامی و خشن فاصله بگیرند چرا که جریان های معتقد به برخورد نظامی از اولین روز های اعتراضات همواره متعهد شده بودند که برخورد نظامی تنها راه سرکوب معترضین است و بعد از نهم دیماه تمامی تبلیغات آنها متمرکز بر این نکته بود که جنبش پایان یافته، جنازه ای بیش نیست و این رهبران ، سر لشکران بدون لشکر هستند اما واقعه ی ۲۵ بهمن نشان داد که برخورد نظامی نه تنها به اعتراضات پایان نداده بلکه دامنه ی این جنبش به لایه های دیگر نیز گسترش یافته است .


ادامه ی این اعتراضات و برخورد های خشن توسط حاکمیت چه چشم اندازی را پیش روی جمهوری اسلامی قرار میدهد؟


فکر می کنم اساسا” بعد از انتخابات که نظام مواجه با اعتراضات مردمی شد و آنها خواستار ابطال انتخابات بودند، دو گزینه را پیش روی خود داشت: اول برخورد نظامی و امنیتی. دوم برخورد سیاسی. که متاسفانه نسخه ی برخورد نظامی امنیتی از سوی حکومت مبنای مواجهه با این جنبش قرار گرفت و همه ی ارکان حکومت امروز شاهد شکست این شیوه ی برخورد با مردم معترض و رهبران آنها هستند. باید حکومت بعد از این ، راه شکست خورده را تجربه نکند. چقدر یک نظام و یا حکومتی می تواند از قوه ی قهریه بهره بگیرد تا به سقوط کشانیده نشود. به عنوان مثال آخر خشونت می خواهد بیش از خشونت بکار برده شده توسط حکومت حاکم بر لیبی باشد؟! دیدیم که هواپیماهای جنگی هم نتوانست آن ملت را خاموش کند. اینها درسهایی است که بایستی همه ی حاکمان ، مورد توجه و عنایت قرار دهند و چشم و گوش خود را بر حوادث دنیا باز کنند.


اما گزینه ی دوم که برخورد سیاسی بود حکومت می توانست با یک مدیریت هوشمندانه انتخابات را مجددا برگزار کند و هزینه ای که پرداخت می کرد ارزش مادی آن آنقدر ناچیز بود که بخش کوچکی از بودجه ی وزارت کشور را در بر می گرفت و هرگز شاهد پرداخت این همه هزینه های سنگین سیاسی و مادی نبودیم. البته با اعلام سخنگوی شورای نگهبان چند روز پس از انتخابات مبنی بر ابطال ۳٫۵ میلیون رای که یک قلم تخلف آشکار بود، می رفت که برخورد سیاسی و مدیریتی شکل بگیرد اما متاسفانه همان جریان تند و اقتدار گرا مانع آن شدند و همین برخورد غیر سیاسی با معترضین بیشترین آسیب را در عرصه ی اجتماعی و سیاسی تحمیل بر نظام جمهوری اسلامی کرد. و وحدت بین رهبران و مسئولین سی ساله ی جمهوری اسلامی را از بین برد، خاطرمان نرفته است که هرگاه مراسمی به دعوت رهبری در بیت تشکیل می شد همه ی عناصر سیاسی و جریانات مختلف از جمله رهبران اصلاح طلب از کروبی، موسوی، خاتمی گرفته تا اعضای مجمع روحانیون مبارز در کنار دیگر گروه های اصولگرا حضور می یافتند و همه و همه نمایانگر جلوه هایی از وحدت علیرغم کسرت دیدگاه ها ،حول قانون اساسی و رهبر بود، اما متاسفانه اجرای نسخه های نظامی فضای سیاسی ایران را پیچیده، غبار آلود و نظامی امنیتی کرده است. بنابراین در صورت ادامه ی خشونت و برخورد امنیتی سطح مطالبات مردم نیز همچنان که طی شش ماه گذشته شاهد آن بودیم رو به افزایش خواهد یافت.




View Original Article

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر