حمید دباشی:
1389/12/5
حمید دباشی استاد دانشگاه کلمبیا منشور سبز را یکی از مهمترین و مترقی ترین مدارک تاریخی سی سال گذشته ایران دانست و گفت:«در این مرحله استبداد زده، این منشور مترقیترین چیزی است که میتوانست تولید شود.»
دکتر دباشی در گفتگویی با کلمه به تبیین منشور جنبش سبز، تحولات ایران، مسائل شمال آفریقا و نیز تفاوتهای جنبش سبز و انقلاب مصر پرداخته است.
وی منشور جنبش سبز را برای پیشرفت ایران برای گذار مسالمتآمیز به سوی دموکراسی و پرهیز از خشونت یکی از مهمترین مدارک و اسنادی میداند که ایجاد شده و میگوید این موضوع بیانگر رشد و پختگی فرهنگ سیاسی ایران است.
این استاد جامعه شناسی با اشاره به اینکه منشور سبز خواستههای میانگین معتبری از نیروهای اپوزیسیون را دربرمیگیرد اضافه میکند که منشور جنبش سبز باید از «انتقاد سازنده از سوی نیروهای منتقد دلسوز بهره مند شود.»
آقای دباشی درخصوص حصر رهبران جنبش سبز و اینکه آیا این حصر نشانه اقتدار حکومت است و یا باعث شعله ور شدن آتش زیر خاکستر میشود میگوید: «من جنبش سبز را به هیچوجه آتش زیر خاکستر نمیدانم و این آتش همچنان روی خاکستر است، منتهی نمودهای مختلفی در خارج از کشور و داخل کشور دارد و به نظرم خیلی مهم است که ما ارتباط ارگانیکی که بین ایرانیان داخل و خارج ایران را در نظر داشته باشیم .»
وی همچنین تاکید میکند که «قسمت عمده بدنه سالم جنبش سبزدر داخل کشور است و شاخ و برگ آن در خارج ایران است.»
وی در مورد تحولات مصر میگوید که بین جامعه مصر در سال ۲۰۱۱ و جامعه ایران در این سال، تفاوتهای ماهوی و اجتماعی و شکلی وجود دارد و به نوعی اینها «قابل مقایسه» نیستند.
آقای دباشی با اشاره به اینکه انقلاب ۵۷ «اتفاق خجستهای» بود که کسی حق مصادره آن را ندارد میگوید: داستان انقلاب اسلامی ایران با وقایع مصر متفاوت است، چراکه تجربه انقلاب ۵۷ جلوی چشم مردم مصر است.
استاد ایرانی دانشگاه کلمبیا اضافه میکند که انقلاب مصر با جنبش سبز ایران از نظر نقش رسانههای ارتباطی و شبکههای اجتماعی در اطلاعرسانی سریع اخبار و تصاویر اعتراضات بسیار شبیه است.
وی میگوید: شبکههای اجتماعی که در حال حاضر وجود دارد، فضای عمومی که حکومتهای تمامیت خواه اجازه نمیدهند در احزاب و روزنامهها شکل بگیرد، بوجود میآورند.
در بخش دیگر این گفتگو و در ارتباط با نقش طبقات اجتماعی و گروههای مختلف در یک جنبش، حمید دباشی تاکید میکند که جنبشهای اجتماعی را با ارقام نمی سنجند، بلکه با حضور یک جمعیت معتنابهی که نماینده و بیانگر خواستههای یک ملت است میسنجند.
وی همچنین اضافه میکند که حضور نیروهای کارگری یکی از جنبههای مهمی است که لازم به پرداختن و تعامل و تبادلی است که باید بین جنبش زنان و کارگری و نیز جنبش دانشجویی در ایران پیش میآمد و آن طور که بایسته بود به آن پرداخته نشد.
آقای دباشی همچنین دربارهی خشونت هم میگوید: «جامعه ما از نظر پختگی سیاسی به جایی رسیده است که در این جنبش نه شاخه نظامی داریم و نه یک تفکر نظامی، در نظر بگیرید در عرض یکسال و نیم از طرف مردم ما کو کتل مولوتف پرتاب نشده در حالی که شدیدا خشونت متوجه آنها بوده است. این رشد جنبش مردمی ماست.»
حمید دباشی در بخش پایانی گفتگو با کلمه هم به ارزیابی رسانههای سبز میپردازد و با اشاره به عملکرد مثبت آنها، اضافه میکند: «چون ما از یک جامعه استبداد زده بیرون میآییم مثل کسی که از غار بیرون می آید هنوز نوعی خشونت نهفته در کلام و گفتارمان وجود دارد.»
استاد ایرانی دانشگاه کلمبیا مهمترین نکته ای که باید سایتهای سبز به آن توجه کنند را «ایجاد و اثبات حلقه ارگانیک مردم ایران در داخل و خارج کشور» میداند.
وی همچنین اضافه میکند: «ابتکار عمل باید همیشه به دست نمایندگان جنبش در ایران باشد و هرگز هیچ کس که خود را متعلق به جنبش می داند از خارج از ایران نباید به خودی خود بیانیه بدهد. اگر مردم تظاهرات کردند دلیل شجا عت آنهاست و اگر نیایند دلیل دور اندیشی آنهاست.»
منبع: کلمه
پیشینه:
چکیده ویراست دوم منشور جنبش سبز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر