کانون ایرانیان

۱۳۸۹ خرداد ۸, شنبه

درخت خرما در ايران باستان

متن‌ها و نمودهاي هنري به دست آمده از ميان‌رودان گواه كشت درخت خرما (نخل) در اين منطقه هستند. در هلال حاصل‌خيز (خصيب)‌ درخت خرماي ماده، نماد ايزدبانوي Mylitta ميليت (در ميان‌رودان) و Astarte استرت (در فنيقيه) بود. از جمله نشانه‌هاي ايزد ميترا درخت خرماي نر و سرو هرمي بود، چنان كه در سنگ‌نگاره‌اي رومي‌‌تبار، كه اينك در Villa Altiert رُم نگاه داشته مي‌شود، تصوير گرديده است.
در عصر هخامنشي، به نوشته‌ي سْترابو (جغرافيا 15/2/7، 16/1/4)، سرودي پارسي درباره‌ي 360 فايده‌ي درخت خرما وجود داشت. در يك مُهر متعلق به همين دوره، داريوش ايستاده بر ارابه‌اي در ميان دو نخل و در زير تمثال بال‌دار اهوره مزدا تصوير شده است. زرتشتيان درخت خرما را از همه‌ي درختان، به استثناي درخت اسطوره‌اي گوكرن، ارجمندتر مي‌دانستند (بن‌دهش، 1369، ص 90). در پي اصلاحات مالياتي خسرو (يكم) انوشيروان (579-531 م.)، براي هر چهار نخل «پارسي» يك درهم و براي هر شش نخل معمولي (داراي محصولي با كيفيت پايين) يك درهم ماليات تعيين شد و تك‌نخل‌ها نيز از ماليات معاف گرديدند (تاريخ طبري، جلد دوم، 1352، ص 703). در عصر ساساني، خصوصاً خرماي استان حيره در ميان‌رودان، زماني كه با گردو پُر مي‌شد، از جمله خوراكي‌هاي لذيذ شاهانه به شمار مي‌آمد (متون پهلوي، 1371، ص 76؛ بسنجيد با تاريخ ثعالبي، 1368، ص 450). در شعر پارتي «درخت آسوريگ» (متون پهلوي، 1371، ص 51-146)، كه مناظره‌اي است ميان بزي ماده و نخلي مادينه، درخت خرما استفاده‌هايي را كه ميوه‌ها، برگ‌ها، الياف و ... او براي انسان دارند، برمي‌شمارد (دانشنامه‌ي ايرانيكا، ج7، ص 118).

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر