کانون ایرانیان

۱۳۸۹ خرداد ۸, شنبه

شادباش‌گويي نوروز در ايران كهن

درباره‌ي مراسم و آيين‌هاي مربوط به نوروز در پيش از دوران ساسانيان دانسته‌هاي دقيق و صريحي موجود نيست. به نظر مي‌رسد كه شاه در دربار هخامنشي، اشراف، درباريان و نمايندگان مردمان فرمان‌بردار را در نوروز به حضور مي‌پذيرفته است، و در اين حال، با توجه به اين كه چنين آيين‌هايي در برجسته‌نگاري‌هاي تخت جمشيد به تصوير كشيده شده، آنان مي‌توانستند هداياي خود را تقديم پادشاه كنند و احتمالاً تبريك و شادباش خود را نيز اظهار نمايند.
درباره‌ي چندوچون آيين‌هاي دوران ساساني تنها منابع فارسي و عربي در دسترس و قابل استفاده‌اند. به نوشته‌ي ابوريحان بيروني، جشن نوروز شش روز به طول مي‌انجاميد، و در هر روز نمايندگان يك طبقه‌ي ويژه از مردم در باري شاهانه پذيرفته مي‌شدند، و به شاه درود مي‌گفتند، هداياي‌شان را تقديم مي‌كردند و پاداشي نيز از او دريافت مي‌نمودند. نخستين كسي كه براي عرض تبريك و شادباش به حضور شاه مي‌رسيد، مرد خوش‌سيمايي بود كه خود را «خجسته» مي‌خواند. به دنبال وي افراد ديگر مي‌آمدند، كه همگي هدايايي را براي شاه به همراه داشتند. پس از آن، مأموران و پاي‌وران برجسته پذيرفته مي‌شدند.
در متني منسوب به ابن مقفع گزارش شده است كه در نوروز، كساني كه در بار عام پذيرفته مي‌شدند بر اساس طبقه و مرتبه خود به صف مي‌ايستادند. شاه، تاج خود را بر سر مي‌گذاشت، خداوند را مي‌ستود و براي مردم خطبه‌اي مي‌خواند؛ سپس دبيربد، موبد موبدان، وزيران و سرفرمانده ارتش سخنان تهنيت‌آميزي را ايراد مي‌كردند. نمونه‌اي از تبريك‌گويي موبد موبدان در نوروزنامه‌ي منسوب به عمر خيام نقل گرديده است.
درباره‌ي رسوم شادباش‌گويي نوروز در آغاز دوران اسلامي دانسته‌هاي اندكي موجود است، اما آيين هديه دادن به خلفا در نوروز در زمان امويان رايج و متداول شده بود. نخستين كسي كه آيين تبادل هديه را در نوروز معمول ساخت، حجاج بن يوسف، فرمان‌دار اموي عراق (714-661 م./ 95-41 ق.) بود. اين رسم را عمر بن عبدالعزيز (20-717 م./ 101-99 ق.) موقوف كرد، اما در زمان يزيد بن عبدالملك (23-720 م./ 05-101 ق.) دوباره برقرار گشت. با افزايش ارج و اهميت ايرانيان در دولت عباسي، نوروز و مهرگان رسماً در دربار جشن گرفته مي‌شد. (دانشنامه‌ي ايرانيكا، ج 6، ص 132).

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر