کانون ایرانیان

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۳, پنجشنبه

تا زماني که سازمان ملل از صورت سازمان دول خارج نشود .....

در رابطه با سازمان ملل، در مه 2005 علاوه بر تعقيب و جستجوي اتهامات ارتكاب فساد در برنامه «نفت عراق و غذا براي مردم اين کشور»، توجه رسانه ها به موضوع ديگري معطوف شده بود و آن، تدارك برگزاري شصتمين سالگرد ايجاد اين سازمان بود که در آن سال برپا مي شد. در اين راستا، رسانه ها در سطح بين المللي ضمن تفسير و نظر، خواستار دوباره نويسي كامل منشور ملل با تجديد نظر كامل در اركان سازمان و حتي اصلاح و نوسازي اعلاميه جهاني حقوق بشر شده بودند. آنها گسترش شوراي امنيت و تغييرات جزيي ديگر از اين دست را براي مسائل جهان امروز كافي نمي دانستند.
ديديم که مراسم برگزار شد، سال 2005 به پايان رسيد ولي تغييري در منشور و ارکان سازمان ملل داده نشد، بنا براين اين سازمان با منشور مربوط به نخستين سال پس از پايان جنگ جهاني دوم و ادامه حربه «وتو» در دست فاتحان جنگ کارآيي لازم براي حل مسائل جهان امروز و حفظ حقوق انسان را نخواهد داشت.
نام رسمي: «سازمان ملل متحد» است، ولي روزنامه نگاران در زبان هايي كه اين عنوان شامل سه كلمه است ترجيح مي دهند كه واژه «متحد» را بكار نبرند (در زبان انگليسي به صورت دو كلمه است: يونايتد نيشنز). قبلا كتابي نيز تحت عنوان «سازمان ملل نامتحد» انتشار يافته بود. چرا؟. زيرا كه برخي از متحدان غربي جنگ جهاني دوم در اواخر اين جنگ به اين فكر افتادند كه چه طرحي بريزند تا پس از پايان جنگ، دولتهاي متحد آن روز را همچنان در كنار خود حفظ كنند و آسانترين راه را ايجاد سازماني دائمي با عضويت آنها يافتند و طرح را به اطلاع متحدان رسانيدند كه پاره اي از آنها سمبوليك وار به آلمان و ژاپن اعلام جنگ داده بودند از جمله ايران ما، و نمايندگان اين دولتها را در آوريل سال 1945 كه هنوز جنگ جهاني دوم ادامه داشت و سربازان روس داشتند برلن را محاصره مي كردند به برگزاري نشستي دعوت كردند تا طرح را بررسي كنند كه بر پايه آن منشوري نوشته شود و پس از تصويب اركان، سازمان تاسيس شود و كار خود را آغاز كند. بنابراين، هدف اوليه، حفظ متحدان و كشورهايي بود كه يا با آلمان و ژاپن در جنگ بودند و يا اين كه (خشك و خالي) به اين دو كشور اعلان جنگ داده بودند و ساير ملل را شامل نمي شد و سازماني يك جانبه بود. در نيمه دوم همين سال و پس از شكست آلمان و ژاپن، منشور ملل در چنين جوي تدوين و تصويب شد و با اين كه آن را به همه ملل تعميم دادند، قدرتي براي مجمع اين ملل در نظر نگرفتند و اختيارات اجرايي را به شوراي امنيت دادند كه در آن خودشان صاحب اختيار بوده اند (حق رد كردن يا وتو كردن داشته اند). شوروي را هم به اين دليل به سازمان ملل راه دادند كه در آن زمان از متحدان بود و به علاوه در آن سال از آن چنان توان نظامي برخوردار بود كه اگر اراده مي كرد مي توانست همه اروپا را تصرف كند و وسعت و موقع جغرافيايي آن طوري بود كه آمريكا با دو ـ سه بمب اتمي ديگر كه در اختيار داشت نمي توانست آسيب شديد به آن توان نظامي وارد سازد. «تاريخ تاريخ ملل» ثابت كرده است كه جو اين سازمان و عملكرد آن در طول زمان همان بوده است كه طراحان فكر ايجاد آن در نظر داشتند. ديديم اين سازمان كه ظاهرا براي جلوگيري از جنگي ديگر ايجاد شده است، نتوانست از جنگهاي اعراب و اسرائيلي ها، جنگ كره، جنگ ويتنام، جنگ قبرس، جنگ عراق با ايران، جنگهاي دول تشكيل دهنده يوگوسلاوي، جنگ افغانستان، اشغال نظامي عراق و ... جلوگيري كند.
اوايل سال 2005 سخن از اين بود كه در سپتامبر آن سال تغييراتي در شكل اين سازمان داده شود تا دهان معترضين بسته شود، که ديديم چنان نشد. در هر حال، با توجه به اوضاع کنوني جهان، روشن شدن فكر مردم و آگاهي از گذشته و مشكلات؛ تا زماني كه اختيارات كامل به مجمع عمومي داده نشود و آراء در اين مجمع برحسب جمعيت كشورها و يا تعبيه ضريب صورت نگيرد و سازمان ملل از صورت سازمان دول خارج نشود و علاوه بر تضمين صلح، وظايف تضمين رعايت حقوق بشر، رعايت عدالت، رعايت دمكراسي واقعي با توجه به خواست و فرهنگ ملتها، وظيفه نظارت بر انتخابات ملل، فقر زدايي و بيماري زدايي، تسهيلات رفت و آمد و دانش آموزي در سطح جهان، ايجاد دادگاههاي مختلف بين المللي و وضع قوانين جهاني و ... به آن واگذار نشود از اين سازمان ملل كاري ساخته نخواهد بود و همچنان مورد سوء استفاده برخي از قدرتها قرار خواهد داشت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر