متن کامل این پیام به شرح زیر است:
من خوشحالم که یکبار دیگر با شما دانشجویان عزیز صحبت میکنم و درودها و سلامهای گرمم را به شما میرسانم. این اولین بار نیست که خدمت شما هستم، هر چند دوست داشتم که به جای پیام در میان شما میبودم و ان شاءالله در موقعیتهای دیگری این فرصت پیش آید که با هم گفتگو داشته باشیم. این گردهمایی و جمع شدن در شرایطی برگزار میشود که کشور شرایط دشواری را پشت سر میگذارد و دانشجویان نقش بسیار عظیمی در گذر از این دشواریها به دوش دارند و یقین داریم و امیدواریم که بر مبنای آن بشارت حضرت حق که- با هر سختی و دشواری، راحتی و آسانی است - ان شاءالله در آینده این وضعیت دشوار کنونی به خیر و صلاح ملت ما تمام شود؛ با همت همه مردم و با کمک خداوند متعال.
بنده سال گذشته در همین سالن و در برنامه انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران صحبت کردم و گفتم که اهمیت انجمن های اسلامی و نقش عظیمی که بر دوش دارند، از دو جهت است: از یک سو در دانشگاه و با دنیای مدرن روبه رو هستند، تجربههای بشری در دسترشان است، در مرزهای دانش به سر میبرند و تمام اتفاقات جهانی را رصد میکنند و از این منظر ذهنشان متوجه این تغییرات هست و از تجربههای بشری استفاده میکنند.
از سوی دیگر ایشان با سنتهای عمیق و گسترده و تمدن بزرگی در تماساند و از این رهگذر هم ذخایر بزرگی برای هدایت هم جامعه دانشگاهی و هم ملت خودشان برمیگیرند. راز قدرت دانشجویان هم در همین دو جنبه بودن آنان است که از سویی به سمت سنتها حرکت کرده و آنها را طرد نمیکنند و پشتوانه حرکت خود قرار میدهند و از سوی دیگر نگاه به سوی جهان مدرن دارند، آلوده خرافات نمیشوند و میدانند که عظمت کشور و عظمت انسانی ایشان در آن است که با بهره گرفتن از تجارب بشری به مملکت خدمت کنند و کشور را به مراتب بالاتری ارتقا دهند. هر یک از این دو جهت، مسئولیتی را بر دوش دانشجویان میگذارد.
البته مؤلفه دیگری نیز وجود دارد و آن حرکتهای دانشجوییست که از ابتدای ایجاد در کشور، نسبت به مسائل مردم و کشورشان حساس بودهاند. تا جایی که یادم میآید جامعه دانشگاهی و انجمنهای اسلامی همواره نسبت به مسائل مردم- اعم از اقتصادی و اجتماعی - حساس بودهاند و در این زمینه قویترین ارتباطها را با مردم داشتهاند. دانشجویان از این جهت آیینه تمامنمای اراده و خواست مردم و مطالبات ایشان بودهاند. از این نظر توجه به این نکته لازم است که مبادا شرایط خاص کشور و به ویژه مسائل سیاسی، جامعه دانشجویی را از توجه به مسائل معیشتی و روزمره مردم- بالاخص قشر مستضعف جامعه - غافل کند و این طور نشود که دانشجویان از این مسائل بیخبر باشند و به آنها اعتنا نکنند.
همه مسائل جامعه به هم پیوند خوردهاند و چنین نیست که راه حل آنها فقط در یکی از رویکردهای سیاسی، اجتماعی یا معیشتی باشد. امروز حوزههای سیاسی، معیشتی و اقتصادی در هم تنیدهاند و با هم تداخل میکنند و بهجاست که باهم و در کنار هم دیده شوند؛ توجه به این موضوع به همه کسانی که میخواهند سهمی در حل مشکلات کشور داشته باشند، دید میبخشد.
دانشجویان در کشور ما جامعه بزرگی هستند و فراوانی آنها هم بسیار پرمعناست. فرای اینکه دانشجویان- به دلیل برخورداری از بصیرت و دید - از نظر کیفی اهمیتی فوقالعاده دارند، خود فراوانی آنها هم نکته بسیار مهمی است. اگر جامعه دانشگاهی، انجمنهای اسلامی و تمامی دانشجویان به یک فکر برسند، بر سر مسئلهای اجماع کنند و یا گفتمانی پیدا کنند، این موضوع- بدلیل فراوانی دانشجویان - در سطح ملی بازتابی بسیار گسترده از گذشته خواهد داشت. زمانی ۷۰-۶۰ هزار دانشجو و دو سه دانشگاه در کشور داشتیم، اما در حال حاضر دهها دانشگاه دولتی، غیردولتی و آزاد فعالیت میکنند و همه اینها به هم پیوستهاند. در چنین شرایطی به جاست که یک سری اصول و معیارها جلوی چشم همگان باشد و همواره به آنها توجه شود.
این معیارها با گفتگو و تعاملاتی که دانشجویان در سراسر کشور با هم دارند به دست میآید. جریاناتی که بعد از انتخابات اتفاق افتاد و بدنبال آن جنبش سبز یک سری معیارها و چارچوبهایی را مطرح کرد و به بحث گذاشت. این معیارها محصول تعامل انسانهای بیشماری است و همین نقطه قوت آن است.
برای اینکه مسائل کشور راحتتر حل شود، هزینه کمتری پرداخت گردد و اجماع بیشتری هم داشته باشیم، بهتر آن است که حول قانون اساسی اجماع کنیم. بنده میخواهم خدمت شما دانشجویان عزیز عرض کنم که به دلیل حضور مردم و در صحنه و طرح مطالبات به حقشان، امروزه حساسیت ویژهای نسبت به قانون اساسی بوجود آمده است. قانون اساسی متنی است خشک که بسیار کم مورد رجوع مردم عادی است و معمولاً در قوای مقننه، قضاییه و دولت به آن رجوع میکنند؛ اما امروزه میبینیم که تبدیل به متنی شده است که همه مردم، اعم از روشنفکران، جامعه دانشگاهی و مردم عادی به آن رجوع میکنند؛ به جاست که این میل و حساسیت را در جامعه گسترش دهیم.
وقوف مردم از چارچوبهایی که قانون اساسی برای حاکمیت ایشان بر سرنوشت خودشان ارائه میدهد، برای پیروزی این راه و پیشرفت کشور فوقالعاده مفید است. به همین دلیل- پرداختن به قانون اساسی - رسالتی است که باید چه در جمعهای دانشگاهی و دانشجویی و چه در جمع مردم عادی پیگری شود و به نظر من زمینه آن هم وجود دارد. البته خود دانشجوها توجه به این موضوع دارند.
ملت شاهد است که تلاشهایی برای مقابل هم قرار دادن گروههایی از مردم در برابر گروههایی دیگر صورت میگیرد و چه بسا در فضای دانشگاهی نیز چنین باشد. راه و مشی چنین برخوردهایی از طریق مسالمتآمیز و با اقناع و دلسوزی و محبت است و ما اعتقاد نداریم که هر چه در این برخوردها گفته میشود درست است. چه بسا حرفهای درستی در جناحهای گوناگون وجود داشته باشد. به نظر من میبایست تعاملی در سطح ملی صورت گیرد و همه حرفها شنیده شود.
خصوصاً کسانی که از روی اعتقاد فکر و عمل میکنند بیشتر در معرض این هستند که طرف گفتگو قرار گیرند و با آنها تعامل صورت گیرد. ما حساب کسانی را که از بیرون دانشگاه میآیند، در دانشگاه آشوب به پا میکنند و کارهایی میکنند که سازگار با شأن علمی دانشگاه نیست، از دانشجویان جدا میکنیم و یقین دارم که در محیط دانشگاهی هم چنین برداشتی وجود دارد.
به هر حال راهی آغاز شده است که پایانی نخواهد داشت و هدف این است که قدمهایی به جلو برداریم و به پیشرفت برسیم. در این مسیر احتیاج به مشارکت همه اقشار مردم، گروههای فکری و گروههای مرجع داریم. خصوصاً دانشجویان و دانشگاهها در این زمینه فوقالعاده مهماند و مرجع نیرومندی هستند که در سطح جامعه حضور دارند و پراکندگی خانوادگی آنها در سطح ملی به نقش ایشان اهمیتی صدچندان میبخشد.
من یقین دارم که هر پیامی در دانشگاه با قدرت مطرح شود و جا بیفتد و هر گفتمانی که در دانشگاه شکل بگیرد، بلافاصله جامعه را متأثر میکند؛ از قدیم هم چنین بوده است و در شرایط فعلی- به دلیل فراوانی و آگاهی بسیار دانشجویان ما - این تأثیرگذاری بیشتر هم شده است. الان موضوعاتی که از طریق مقالات، نوشتهها، رسانههای مجازی و کتابهای گوناگون انتقال پیدا میکند و در جو دانشگاه اثر میگذارد، بسیار بیشتر از سابق است و اصلاً در تاریخ کشور ما سابقه نداشته است و خود این امید زیادی ایجاد میکند.
قشر دانشجو از اندیشیدن هراسی ندارد. به نظر من کسانی که به مصلحت کشور و ایرانی پیشرفته فکر میکنند، نباید هراس داشته باشند که جوانان- بیهراس - بیندیشند و در فضایی مبتنی بر تعامل و گفتگوراه حل های جدیدی را برای اداره کشور پیش پا بنهند. گمان نمیکنم هیچ کشور و هیچ نظامی بدون گردش افکار و اندیشهها در یک فضای شفاف، امکان پیروزی و پیشرفت داشته باشد. این (آزادی اندیشیدن) یکی از بزرگترین مطالبات ملت ما و دانشجویان است و دانشجویان در این زمینه کار میکنند. دانشجوبان، در طول تاریخ کشور نشان دادهاند که حاضر به دادن هزینهاند و ابایی هم از آن ندارند.
همین هم از ایشان انتظار میرود و ملت هم همین انتظار را دارد. به هرحال همانطور که اشاره کردم به صلاح ملت و کشور ماست که تمام مطالبات در چارچوبی مسالمتآمیز و با رویکردی مسالمتآمیز مطرح شوند.
من برای همه شما آرزوی توفیق و پیروزی دارم و امیدوار هستم که شاهد روزی باشیم که اندیشیدن و بیان اندیشه در کشور کم هزینه باشد، فضای آزادی در کشور حاکم باشد و حرفها گفته شود. ظرفیت هضم جامعه را بالا ببریم، به ملت خود اعتماد کنیم و بگذاریم همه حرفها زده شود. مردم ما، با این پیشینه تاریخی و اعتقادات دینی یقیناً بهترینها را در این میان انتخاب خواهند کرد. آن جامعه ای پیشرفته نیست که فقط گروهی اندک در میان میدان باشند، نام ملت بر خود بنهند و در مقابل حاشیه فربهی وجود داشته باشد که با عنوان «غیر و دیگری» تعریف شده و سهمی در اندیشیدن و ارائه راه حل در جامعه نداشته باشد.
ما نباید بترسیم که اقوام و افکار مختلف گرداگرد هم و در تعامل با هم راه حلهای بهتری برای اداره کشور ارائه دهند. گمان میکنم که مهمترین مرکز برای چنین کاری دانشگاههای علاقهمند به کشور و انقلاباند. یقیناً در این راه، دانشجویان مراقب توطئهها، فشارها و کسانی که منفعتی در این طرز فکر ندارند، هستند و با هوشیاری خود آن را خنثی میکنند و من یقین دارم که شما این چنین هستید.
ان شاءالله همه شما موفق و پیروز باشید.
من خوشحالم که یکبار دیگر با شما دانشجویان عزیز صحبت میکنم و درودها و سلامهای گرمم را به شما میرسانم. این اولین بار نیست که خدمت شما هستم، هر چند دوست داشتم که به جای پیام در میان شما میبودم و ان شاءالله در موقعیتهای دیگری این فرصت پیش آید که با هم گفتگو داشته باشیم. این گردهمایی و جمع شدن در شرایطی برگزار میشود که کشور شرایط دشواری را پشت سر میگذارد و دانشجویان نقش بسیار عظیمی در گذر از این دشواریها به دوش دارند و یقین داریم و امیدواریم که بر مبنای آن بشارت حضرت حق که- با هر سختی و دشواری، راحتی و آسانی است - ان شاءالله در آینده این وضعیت دشوار کنونی به خیر و صلاح ملت ما تمام شود؛ با همت همه مردم و با کمک خداوند متعال.
بنده سال گذشته در همین سالن و در برنامه انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران صحبت کردم و گفتم که اهمیت انجمن های اسلامی و نقش عظیمی که بر دوش دارند، از دو جهت است: از یک سو در دانشگاه و با دنیای مدرن روبه رو هستند، تجربههای بشری در دسترشان است، در مرزهای دانش به سر میبرند و تمام اتفاقات جهانی را رصد میکنند و از این منظر ذهنشان متوجه این تغییرات هست و از تجربههای بشری استفاده میکنند.
از سوی دیگر ایشان با سنتهای عمیق و گسترده و تمدن بزرگی در تماساند و از این رهگذر هم ذخایر بزرگی برای هدایت هم جامعه دانشگاهی و هم ملت خودشان برمیگیرند. راز قدرت دانشجویان هم در همین دو جنبه بودن آنان است که از سویی به سمت سنتها حرکت کرده و آنها را طرد نمیکنند و پشتوانه حرکت خود قرار میدهند و از سوی دیگر نگاه به سوی جهان مدرن دارند، آلوده خرافات نمیشوند و میدانند که عظمت کشور و عظمت انسانی ایشان در آن است که با بهره گرفتن از تجارب بشری به مملکت خدمت کنند و کشور را به مراتب بالاتری ارتقا دهند. هر یک از این دو جهت، مسئولیتی را بر دوش دانشجویان میگذارد.
البته مؤلفه دیگری نیز وجود دارد و آن حرکتهای دانشجوییست که از ابتدای ایجاد در کشور، نسبت به مسائل مردم و کشورشان حساس بودهاند. تا جایی که یادم میآید جامعه دانشگاهی و انجمنهای اسلامی همواره نسبت به مسائل مردم- اعم از اقتصادی و اجتماعی - حساس بودهاند و در این زمینه قویترین ارتباطها را با مردم داشتهاند. دانشجویان از این جهت آیینه تمامنمای اراده و خواست مردم و مطالبات ایشان بودهاند. از این نظر توجه به این نکته لازم است که مبادا شرایط خاص کشور و به ویژه مسائل سیاسی، جامعه دانشجویی را از توجه به مسائل معیشتی و روزمره مردم- بالاخص قشر مستضعف جامعه - غافل کند و این طور نشود که دانشجویان از این مسائل بیخبر باشند و به آنها اعتنا نکنند.
همه مسائل جامعه به هم پیوند خوردهاند و چنین نیست که راه حل آنها فقط در یکی از رویکردهای سیاسی، اجتماعی یا معیشتی باشد. امروز حوزههای سیاسی، معیشتی و اقتصادی در هم تنیدهاند و با هم تداخل میکنند و بهجاست که باهم و در کنار هم دیده شوند؛ توجه به این موضوع به همه کسانی که میخواهند سهمی در حل مشکلات کشور داشته باشند، دید میبخشد.
دانشجویان در کشور ما جامعه بزرگی هستند و فراوانی آنها هم بسیار پرمعناست. فرای اینکه دانشجویان- به دلیل برخورداری از بصیرت و دید - از نظر کیفی اهمیتی فوقالعاده دارند، خود فراوانی آنها هم نکته بسیار مهمی است. اگر جامعه دانشگاهی، انجمنهای اسلامی و تمامی دانشجویان به یک فکر برسند، بر سر مسئلهای اجماع کنند و یا گفتمانی پیدا کنند، این موضوع- بدلیل فراوانی دانشجویان - در سطح ملی بازتابی بسیار گسترده از گذشته خواهد داشت. زمانی ۷۰-۶۰ هزار دانشجو و دو سه دانشگاه در کشور داشتیم، اما در حال حاضر دهها دانشگاه دولتی، غیردولتی و آزاد فعالیت میکنند و همه اینها به هم پیوستهاند. در چنین شرایطی به جاست که یک سری اصول و معیارها جلوی چشم همگان باشد و همواره به آنها توجه شود.
این معیارها با گفتگو و تعاملاتی که دانشجویان در سراسر کشور با هم دارند به دست میآید. جریاناتی که بعد از انتخابات اتفاق افتاد و بدنبال آن جنبش سبز یک سری معیارها و چارچوبهایی را مطرح کرد و به بحث گذاشت. این معیارها محصول تعامل انسانهای بیشماری است و همین نقطه قوت آن است.
برای اینکه مسائل کشور راحتتر حل شود، هزینه کمتری پرداخت گردد و اجماع بیشتری هم داشته باشیم، بهتر آن است که حول قانون اساسی اجماع کنیم. بنده میخواهم خدمت شما دانشجویان عزیز عرض کنم که به دلیل حضور مردم و در صحنه و طرح مطالبات به حقشان، امروزه حساسیت ویژهای نسبت به قانون اساسی بوجود آمده است. قانون اساسی متنی است خشک که بسیار کم مورد رجوع مردم عادی است و معمولاً در قوای مقننه، قضاییه و دولت به آن رجوع میکنند؛ اما امروزه میبینیم که تبدیل به متنی شده است که همه مردم، اعم از روشنفکران، جامعه دانشگاهی و مردم عادی به آن رجوع میکنند؛ به جاست که این میل و حساسیت را در جامعه گسترش دهیم.
وقوف مردم از چارچوبهایی که قانون اساسی برای حاکمیت ایشان بر سرنوشت خودشان ارائه میدهد، برای پیروزی این راه و پیشرفت کشور فوقالعاده مفید است. به همین دلیل- پرداختن به قانون اساسی - رسالتی است که باید چه در جمعهای دانشگاهی و دانشجویی و چه در جمع مردم عادی پیگری شود و به نظر من زمینه آن هم وجود دارد. البته خود دانشجوها توجه به این موضوع دارند.
ملت شاهد است که تلاشهایی برای مقابل هم قرار دادن گروههایی از مردم در برابر گروههایی دیگر صورت میگیرد و چه بسا در فضای دانشگاهی نیز چنین باشد. راه و مشی چنین برخوردهایی از طریق مسالمتآمیز و با اقناع و دلسوزی و محبت است و ما اعتقاد نداریم که هر چه در این برخوردها گفته میشود درست است. چه بسا حرفهای درستی در جناحهای گوناگون وجود داشته باشد. به نظر من میبایست تعاملی در سطح ملی صورت گیرد و همه حرفها شنیده شود.
خصوصاً کسانی که از روی اعتقاد فکر و عمل میکنند بیشتر در معرض این هستند که طرف گفتگو قرار گیرند و با آنها تعامل صورت گیرد. ما حساب کسانی را که از بیرون دانشگاه میآیند، در دانشگاه آشوب به پا میکنند و کارهایی میکنند که سازگار با شأن علمی دانشگاه نیست، از دانشجویان جدا میکنیم و یقین دارم که در محیط دانشگاهی هم چنین برداشتی وجود دارد.
به هر حال راهی آغاز شده است که پایانی نخواهد داشت و هدف این است که قدمهایی به جلو برداریم و به پیشرفت برسیم. در این مسیر احتیاج به مشارکت همه اقشار مردم، گروههای فکری و گروههای مرجع داریم. خصوصاً دانشجویان و دانشگاهها در این زمینه فوقالعاده مهماند و مرجع نیرومندی هستند که در سطح جامعه حضور دارند و پراکندگی خانوادگی آنها در سطح ملی به نقش ایشان اهمیتی صدچندان میبخشد.
من یقین دارم که هر پیامی در دانشگاه با قدرت مطرح شود و جا بیفتد و هر گفتمانی که در دانشگاه شکل بگیرد، بلافاصله جامعه را متأثر میکند؛ از قدیم هم چنین بوده است و در شرایط فعلی- به دلیل فراوانی و آگاهی بسیار دانشجویان ما - این تأثیرگذاری بیشتر هم شده است. الان موضوعاتی که از طریق مقالات، نوشتهها، رسانههای مجازی و کتابهای گوناگون انتقال پیدا میکند و در جو دانشگاه اثر میگذارد، بسیار بیشتر از سابق است و اصلاً در تاریخ کشور ما سابقه نداشته است و خود این امید زیادی ایجاد میکند.
قشر دانشجو از اندیشیدن هراسی ندارد. به نظر من کسانی که به مصلحت کشور و ایرانی پیشرفته فکر میکنند، نباید هراس داشته باشند که جوانان- بیهراس - بیندیشند و در فضایی مبتنی بر تعامل و گفتگوراه حل های جدیدی را برای اداره کشور پیش پا بنهند. گمان نمیکنم هیچ کشور و هیچ نظامی بدون گردش افکار و اندیشهها در یک فضای شفاف، امکان پیروزی و پیشرفت داشته باشد. این (آزادی اندیشیدن) یکی از بزرگترین مطالبات ملت ما و دانشجویان است و دانشجویان در این زمینه کار میکنند. دانشجوبان، در طول تاریخ کشور نشان دادهاند که حاضر به دادن هزینهاند و ابایی هم از آن ندارند.
همین هم از ایشان انتظار میرود و ملت هم همین انتظار را دارد. به هرحال همانطور که اشاره کردم به صلاح ملت و کشور ماست که تمام مطالبات در چارچوبی مسالمتآمیز و با رویکردی مسالمتآمیز مطرح شوند.
من برای همه شما آرزوی توفیق و پیروزی دارم و امیدوار هستم که شاهد روزی باشیم که اندیشیدن و بیان اندیشه در کشور کم هزینه باشد، فضای آزادی در کشور حاکم باشد و حرفها گفته شود. ظرفیت هضم جامعه را بالا ببریم، به ملت خود اعتماد کنیم و بگذاریم همه حرفها زده شود. مردم ما، با این پیشینه تاریخی و اعتقادات دینی یقیناً بهترینها را در این میان انتخاب خواهند کرد. آن جامعه ای پیشرفته نیست که فقط گروهی اندک در میان میدان باشند، نام ملت بر خود بنهند و در مقابل حاشیه فربهی وجود داشته باشد که با عنوان «غیر و دیگری» تعریف شده و سهمی در اندیشیدن و ارائه راه حل در جامعه نداشته باشد.
ما نباید بترسیم که اقوام و افکار مختلف گرداگرد هم و در تعامل با هم راه حلهای بهتری برای اداره کشور ارائه دهند. گمان میکنم که مهمترین مرکز برای چنین کاری دانشگاههای علاقهمند به کشور و انقلاباند. یقیناً در این راه، دانشجویان مراقب توطئهها، فشارها و کسانی که منفعتی در این طرز فکر ندارند، هستند و با هوشیاری خود آن را خنثی میکنند و من یقین دارم که شما این چنین هستید.
ان شاءالله همه شما موفق و پیروز باشید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر